
کتاب اصفهان مویه کن
نسخه الکترونیک کتاب اصفهان مویه کن به همراه هزاران کتاب دیگر از طریق اپلیکیشن رایگان فیدیبو در دسترس است. همین حالا دانلود کنید!
درباره کتاب اصفهان مویه کن
هنگام غروب، وقتی صدای خوش اذان از فراز گلدستههای بلند و مینایی در فضای پر غبار شهر اصفهان طنین میانداخت، جنبوجوش پرشتابی در هرکوی و برزن راه افتاده بود تا مردم روانه خانهها شوند. دستفروشها و معرکهگیرها، بساطشان را برمیچیدند، تاجران و کاسبان، حجرهها و دکانها و دکهها را میبستند، سرایدارها، کلون دروازههای بسته را میانداختند و گزمهها و شبگردها، چماقها و دگنکهایشان را به دست میگرفتند تا برای گشتهای شبانه آماده شوند. در آن زمان شب که فرا میرسید، اصفهان همچون شهر ارواح در تاریکی خوفانگیزی به حال خود رها میشد و آنگاه دزدان و یاغیان، گرسنگان و غلامان فراری، در هر کوی و برزن کمین میکردند و برای به چنگ آوردن چند سکه یا حتی کفش و قبای کهنهای راه را بر رهگذران میبستند. اگر هم رهگذری از دام دزدان و کمینگاه حرامیان، جان سالم بدر میبرد، بیم این خطر میرفت که به چنگ گزمهها و عسسها و شبگردهای آزمندی بیفتد که تا سکهای به بهانه تأمین امنیت از او نمیگرفتند، رهایش نمیکردند، کلانترها و داروغهها در لخت کردن مردم حریصتر بودند، چون آنهایی که با دادن سکههای طلا و هدایای گرانبها به خواجهسرایان و درباریان به شغل داروغگی و کلانتری میرسیدند، میکوشیدند دراندک مدتی چند برابر پیشکشهایی که پرداخته بودند به زور و بهانه از مردم به چنگ بیاورند. داروغهها و گزمهها حتی دزدان تهیدستی را که در سرقت شبانه چیز قابل توجهی نصیبشان نمیشد، مجبور میکردند چند شبی برایشان به دزدی بروند.
نظرات کاربران درباره کتاب اصفهان مویه کن