کتاب بیشتر ما زیر خاکیم نشر آبارون

کتاب «بیشتر ما زیر خاکیم»، نوشته فرامرز سیدآقایی ( -۱۳۴۳) است. این کتاب مجموعه ۹ داستان کوتاه است، که هر کدام با موضوع متفاوت نوشته شده و ماجرایی متفاوت دارد. نام برخی از داستانها شامل؛ «ایستگاه آخر»، «یه جا به جایی کوچولو»، «استخوان فک»، «بهشت صیادان»، «آن که خانه‌اش را دزدیده بودند» و «اینجا شهر هرت» است. در داستان ایستگاه آخر از کتاب «بیشتر ما زیر خاکیم» می‌خوانیم: «زن، صورتش را جمع کرد تا نفرتش را نشان مرد بدهد. مرد، چینهای صورت زن را خوب نگاه کرد. فکر کرد خودش هم اگر شصت ساله شود صورتش همین چینها را بر می‌دارد. مرد تو همین فکر بود که زن تو صورتش تیغ صدا کشید: - مرتیکه بی شرف! مگه خودت زن نداری؟ - نه خانوم، ندارم - پس چرا اینطوری نیگام می‌کنی؟ مرد، خونسرد پوزخند زد و گفت: گفتم که، من زن ندارم. سوالتون عوضی بود. وقتی من گفتم زن ندارم باید سوال دیگه­ای می پرسیدین. زن شرمنده شد و با لبخند عذرخواهی کرد: آره ببخشین. حواسم نبود. اصلاً شما چرا منو خیره نیگا می‌کردین؟ - آخه شما روبروی من ایستاده این. - که چی؟ - آخه پشت سرتون شیشه مغازه است. - خب باشه. مرد، انگشتانش را شانه کرد و لابلای موهای سرش فرو برد: برین کنار داشتم موهامو تو شیشه نیگا می‌کردم. زن بالاتنه اش را کمی کنار کشید: اما پاتونم رو کفش من گذاشتین. مگه خودتون زن و بچه ندارین که پاتونو رو کفش زن مردم می‌ذارین؟».