وقت سکوت (Tiempo de silencio, ۱۹۶۲) را «بزرگترین دستآورد اجتماعی رمان اسپانیا»و «رمانی تکرارنشدنی»نامیدهاند، گفتهاند اوج نثرنویسی معاصر اسپانیایی و از شاهکارهای رماننویسی معاصر است و ادبیات اسپانیا را به دو دورهی قبل و بعد از انتشارش تقسیم کرده است، فقط اولیس جیمز جویس و در جستوجوی زمان ازدسترفتهی مارسل پروست را به لحاظ سبک و فرم با آن قیاس میکنند و آن را یکی از مهمترین رمانهای قرن بیستم نامیدهاند. این کتاب به بسیاری از زبانهای زندهی دنیا ترجمه شده است.
همه بهاجماع معتقدند که مسیر ادبیات را از سال ۱۹۶۲ به بعد دگرگون کرد. گییرمو کابرِرا اینفانته میگوید وقت سکوت «سنت رئالیسم اسپانیایی را که خوانندگان ضعیف سروانتس آن را همچون عفونتی در ادبیات پراکنده بودند، خاتمه داد و از بین برد.»
چهل سال پس از انتشار وقت سکوت، میشود گفت هیچکس نتوانست فرمول روایی مارتینسانتوس را تکرار کند: ساختاری سنتی با بسط متعادل رخدادها، شخصیتها، راوی، توصیفها، زمان و مکان؛ شناختی گسترده از ادبیات پیش از خودش، با برداشتی بازتابگونه از ادبیات که نوآوریهای فرمی در آن بیسبب نیست؛ مجموعهای غنی از ایدهها و طرح روشنفکرانهای بس آشکار. احتمالاً آنقدر قرینه در اختیار داریم تا وقت سکوت را اثری منحصربهفرد بنامیم که یکتا و بیهمتا، با یافتهها و خصال نامتعارف فراوانش، بر بلندای ادبیات قرنش به چشم میخورد.