کتاب «فردا شکل امروز نيست» نوشتهی «نادر ابراهيمي» است. در این کتاب به جز 3 داستان، سایر داستانها در اواخر دهه 50 اتفاق افتاده که موضوع آن حال و هوای همان سالها را دارد. در قسمتی از کتاب گفته شده: «اگر تو فردا را به درستی ندانی، سوگند به آسمان که هيچ چيز را نميدانی، اگر تو فردا را ننویسی، هيچچيز ننوشتهای، اگر تو فردا را چون نسيم شيرینی که گهگاه میوزد نبویی، هيچچيز را نبویيدهای و اگر تو فردا را با ژرفترین باورها باور نکنی، هيچچيز را باور نکردهای...سوگند میخورم، هزار بار سوگند میخورم که تو اگر گمان کنی که هر فردایی شکل هر امروزیست، زندگی را به اهرمن سپردهای و گریختهای...»