
کتاب از سرد و گرم روزگار
نسخه الکترونیک کتاب از سرد و گرم روزگار به همراه هزاران کتاب دیگر از طریق اپلیکیشن رایگان فیدیبو در دسترس است. همین حالا دانلود کنید
معرفی کامل کتاب از سرد و گرم روزگار را رایگان بشنوید
نقد و بررسی کتاب از سرد و گرم روزگار
كتابهایی که با سبک اتوبيوگرافي (خود زندگینامه) نوشته میشوند، خوانندههاي خود را با سرگذشتهاي واقعي نویسندگانشان آشنا ميكنند و ميتوانند دريچههاي تازهای برای مخاطب بگشایند. آگاهی از تجربهی گرانبهاي افراد موفق در هر حوزهای میتواند مانند يك نقشهي راه عمل كند. اين در حالي است كه بسياري از چهرههاي شناختهشده تمايلي به بازگو كردن زندگي و سرگذشت شخصي خود -چه در قالب زندگينامه خودنوشت و چه به شكل گفتوگو- ندارند و ترجيح ميدهند زير و بم زندگيشان براي طرفداران و منتقدانشان پنهان بماند. خواندن زندگينامهی افراد مطرح نشان ميدهد كه لزوما از ابتدا و در بستر خانواده، شرايط مطلوب و مناسبی براي موفق شدن اين افراد وجود نداشته است و بعضی از آنها با زحمت و پشتكار فراوان پلههاي موفقيت را در زندگي خود طي كردهاند و حالا به جايي رسيدهاند كه جامعه آنها را در فهرست افراد موفق نام میبرد.
احمد زیدآبادی، روزنامهنگار و فعال سیاسی موفقی است که منتقدان و همفکران زیادی دارد. او در کتاب از سرد و گرم روزگار با نثری روان و صریح، زندگیاش را در موقعیتهای مختلف شرح داده است.
معرفی کتاب از سرد و گرم روزگار
اتوبيوگرافي يا خودزندگينامه گونهاي از ادبيات نوشتاري است كه نويسنده، سرگذشت و زندگیاش را به قلم خود مينويسد. خودزندگینامهها فرمهای نوشتاري گوناگونی دارند و گاهي ممکن است مانند کتاب «تعلیمات هِنری آدامز» به قلم «هنری آدامز» از زاويه ديد سومشخص نوشته شوند. كتابهاي خودزندگینامه تفاوت كمي با کتابهای خاطرات دارند. اين كتابها معمولا بهوسيلهي سياستمداران نوشته ميشوند.
احمد زيدآبادي بهعنوان يك فعال سياسي از سرد و گرم روزگار را در قالب يك اتوبيوگرافي نوشت. زيدآبادي در مقدمهي اين كتاب مينويسد كه تمام تلاشش را كرده تا صادقانه و بيريا دوران زندگياش را براي خوانندههاي كتاب روايت كند. نثر روان زيدآبادي در اين كتاب باعث شده تا بعضي از منتقدان شیوهی روایت او را با قلم «هوشنگ مرادیکرمانی» در کتاب «قصههای مجید» مقايسه كنند.
از سرد و گرم روزگار سرگذشت زيدآبادي از ابتدا تا پايان دوران كودكياش است. كتابي كه برخلاف انتظار خود نويسنده به سرعت محبوب و در کمتر از دو سال، يازده بار تجدید چاپ شد. زيدآبادي برای شرح دادن زندگی پسربچهای که در فقر و محرومیت بزرگ شده و با تلاش و پشتکار، خود را به دانشگاه تهران رسانده است، نثری روان انتخاب کرده است که باعث میشود مخاطب، روايت او از زندگي پرفراز و نشيبش را تا پایان دنبال كند.
روايت زيدآبادي گاه مخاطب را میخنداند، گاه میگریاند و گاه به فکر فرو میبرد. این ویژگی باعث میشود كساني كه علاقهمند به سرگذشت احمد زیدآبادی روزنامهنگار و فعال سیاسی هستند، زير و بم زندگي پرماجراي او را از زبان خودش بخوانند. علاوه بر اين، كساني كه آشنایی زيادي با اين فعال سياسي ندارند، ميتوانند كتاب از سرد و گرم روزگار را بهعنوان يك رمان خودزندگينامهي جذاب بخوانند.
بعد از استقبال مخاطبان از اين كتاب، زيدآبادي در فاصلهي كوتاهي جلد دوم از مجموعهي سرگذشتنامهي خود را با نام «بهار زندگی در زمستان تهران» منتشر كرد. این کتاب سرگذشت نویسنده از زمان ورود به دانشگاه تهران، ازدواج، آغاز فعالیتش در روزنامهی «اطلاعات» تا شروع کار او بهعنوان مدرس علوم سیاسی در دانشگاه امام حسین در سال ۱۳۷۲ است.
زیدآبادی در بخشی از یک مصاحبه درباره روند رویدادها در کتابش گفته است: «جلد دوم در سال ۷۲ تمام میشود. یعنی زمانیکه من به دانشگاه امام حسین میروم که سربازی را بگذرانم. بعد به روزنامه «همشهری» آمدم. تا دوم خرداد و اتفاقاتی که پیش میآید و در ادامه تا ۱۷ مرداد سال ۱۳۷۹ که زنگ خانه را میزنند و ماموران دادستانی مرا به زندان میبرند». به نظر میرسد این کتاب چندین جلد است و مخاطبان باید منتظر چاپ آنها باشند.
علاوه بر امکان خرید و دانلود کتاب از سرد و گرم روزگار در قالب نسخه pdf، نسخه صوتی اين كتاب هم در سايت فيديبو براي دانلود و خريد آنلاين در دسترس علاقهمندان است.
دربارهی احمد زیدآبادی؛ از فقر در کودکی تا نویسندگی در میانسالی
احمد زیدآبادی روزنامهنگار و نویسندهي ایرانی در سال 1344 در «زیدآباد» از روستاهای توابع سیرجان در استان کرمان به دنیا آمد. دوران کودکی را در همین روستا سپری کرد و پس از آن به همراه خانواده راهی سیرجان شد. او در مقطع کارشناسی در رشتهي علوم سیاسی دانشگاه تهران پذیرفته شد و به تهران آمد. کارشناسی ارشد و دکترای خود را هم در همین دانشگاه سپری کرد. علاقهی زیادش به مسائل خاورمیانه باعث شد تا موضوع «دین و دولت در اسرائیل» را برای تز دکترایش انتخاب کند.
او به تدریج در این حوزه متخصص و صاحب نظر شد. فعالیت حرفهایاش در روزنامهنگاری را با روزنامهي «اطلاعات» آغاز کرد و پس از پنج سال به روزنامهي «همشهری» رفت. با آغاز جریان اصلاحطلبی در بيشتر روزنامههایی که به اصطلاح دوم خردادی شناخته میشدند، فعالیت کرد و به روزنامهنگاری مشهور، معتبر و صاحب سبک تبدیل شد.
احمد زيدآبادي دورههای مختلفی را در زندان سپری کرده است که طولانیترین آن در سال ۸۸ بود او پس از تحمل دوران حبس به گناباد رفت و در اوایل دورهي تبعید مشمول عفو قرار گرفت و آزاد شد. احمد زيدآبادي پس از آزادی و لغو محرومیت مادامالعمریاش به نویسندگی روی آورد.
احمد زيدآبادي در زمان فعالیتش جوایز متعددی را دریافت کرده که از مهمترينشان میتوان به جایزهی «گیلرمو کانو» از طرف سازمان یونسکو و جایزهی «قهرمان آزادی مطبوعات جهان» از بنیاد بینالمللی مطبوعات اشاره کرد. زيدآبادي کتاب از سرد و گرم روزگار را به روان مادرش و به كساني كه «شرافتشان را از راه خون و طلا به دست نياوردهاند» تقديم كرده است. زیدآبادی علاوه بر از سردوگرم و «بهار زندگی در زمستان تهران»، کتابهاي «الزامات سیاست در عصر ملت – دولت» و «دين و دولت در اسرائيل» را نیز منتشر کرده است.
انتشارات نی
«نشر نی» يكي از محبوبترين و قديميترين ناشران ايران است كه هر سال كتابهاي زيادي در حوزهی ادبیات، علوم اجتماعی، علوم سیاسی، حقوق، اقتصاد، مدیریت، دین، فلسفه، تاریخ، روانشناسی، علوم طبیعی و هنر راهی بازار نشر ميكند. نويسندگان مهم تاريخ ادبيات ايران و مترجمهاي شناختهشدهي بسياري در طول فعاليت ادبي خود با اين ناشر كار كردند و كتابهايشان را براي عرضه به كتابفروشيها به «نشر ني» سپردهاند.
در سال ۱۳۹۶ کتاب از سرد و گرم روزگار به قلم احمد زیدآبادی توسط این انتشارات منتشر شد.
بخشی از «از سرد و گرم روزگار»؛ اتوبیوگرافی احمد زیدآبادی
من به علت آگاهی از مرزهای ایدئولوژیک مورد نظر مطهری، گاهی به برخی اظهارنظرهای افراد مسجدی ایراد میگرفتم و از همین رو، برخی از آنها در گوش دوستان خود با اشاره به من میگفتند: «این بچه ایدئولوژیاش قوی است!»
به واقع، با خواندن آثاری از شریعتی و مطهری در کنار کتابهای مربوط به تاریخ اسلام، عملا نسبت به افراد مسنتر از خود به درک و فهم بیشتر و غنیتری از معارف دینی و غیردینی دست یافتم. برخی از آنها جوانانی بودند که به رغم ادعاهای بزرگشان، حتا یک تاب را از سر حلاوت و حوصله به پایان نرسانده بودند و فقط از این طرف و آن طرف چیزهایی به گوششان خورده بود.
این موضوع قاعدتا نوعی گستاخی فکری و رفتاری برایم رقم زد که بعضا سبب کدورت برخی از افراد هم میشد. با این حال، هنوز درکم از اوضاع و شرایط سیاسی به کلی تیره و تار بود و از این جهت اغلب متاثر از بزرگترهایی بودم که از در دوستی و محبت درمیآمدند.
با این حساب در اوایل سال 58 از نظر سیاسی تحت تاثیر یکی از کارمندان آموزش و پرورش بودم که تقریبا هر روزه به کتابخانهی مسجد میآمد و از سر بیکاری مخ مرا به کار میگرفت. از آنجا که این کارمند دفتردار مدریهی جابری بود، او را از دورهی تحصیلم در آن مدرسه میشناختم. او با آن که از بچههای قدیم مسجد بود، ارادت غریبی به مهندس بازرگان و یارانش داشت و از نوع حکومتداری دولت موقت بیدریغ حمایت میکرد. طبعا من نیز حامی بازرگان شدم بدون آن که از اختلافهای روزافزون آن روزها بین نیروهای سیاسی سردرآورم. حمایتم از مهندس بازرگان ادامه داشت تا اینکه یکی از دانشجویانی که در جریان اشغال سفارت آمریکا در تهران بود، به سیرجان آمد و در جلسهای جریان اشغال سفارت را برای بچههای طرفدار انقلاب در آن شهر تشریح کرد. او ضمن انتقاد از دکتر ابراهیم یزدی، به خصوص صادق قطبزاده را مورد حملهی شدید قرار داد و تاکید کرد که قطبزاده قصد ورود به سفارت برای کمک به آزادی گروگانها داشته است، اما دانشجویان از این حرکتش چنان خشمگین شده بودند که اگر پایش به سفارت رسیده بود به طور قطه او را میکشتند!
من از این سخنان دلگیر شدم و زیرلب، به تمسخر او پرداختم. با این حال، متوجه شدم که افراد حاضر در آن جلسه که عموما بچههای حامی انقلاب بودند، حتا یک نفرشان نظر مخالفی به اشغال سفارت ندارند و در مقابل، دولت موقت بازرگان را هم شکست خورده و نامطلوب میدانند.
نظرات کاربران درباره کتاب از سرد و گرم روزگار