فرمت محتوا | epub |
حجم | 1.۰۵ مگابایت |
تعداد صفحات | 163 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۰۰:۰۰ |
نویسنده | سعیده شفیعی |
ناشر | نشر چشمه |
زبان | فارسی |
تاریخ انتشار | ۱۳۹۶/۰۸/۰۹ |
قیمت ارزی | 3 دلار |
قیمت چاپی | 185,000 تومان |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |
رمانی با زمینه عاشقانه که به نظرم داستان جالبی داره. از ویژگی های خیلی جالب این کتاب اینه که وقتی از یه بخش میره به یه بخش دیگه راوی داستان عوض میشه و مخصوصا اوایل کتاب شما یه مقدار دیر متوجه میشین که این قسمت از طر ف کی داره بیان میشه که به نظرم این ابتکار نویسنده فوق العاده بود.... درضمن پرش داستان توو مقاطع زمانی مختلف هم جالب بود. البته قلم نویسنده خیلی قوی نیست...
قلم گیرایی نداره و زیبا و دلنشین روایت نشده. داستان خاصی هم نداره . دوستی دو نفر که به ازدواج ختم نمیشه و یه طرف خیلی محافظه کاره و نمیخواد به خاطر عشق و دوست داشتن ، ریسک کنه . اصولا در سنین بالا مثل شخصیت های داستان دیگه زمان ریسک پذیری و احساسی تصمیم گرفتن گذشته . اگر کسی چنین حالاتی داشته باشه دیگه تا این سن منتظر نمونده....
کاری به اینکه رمان ،رمانی قوی یا ضعیف هست (که بحث بیشتری می طلبه )ندارم ،فقط تاریخ ها توی رمان چرا با هم همخوانی نداشتند؟ تاریخ فوت پدر تولد پسر ورود به دانشگاه،انتظار می رفت نویسنده و ویراستار دقت بیشتری به خرج بدن تو این مورد
من قصه را دوست داشتم. ولی اخرش خیلی یک دفعه تمام شد و انتظار تموم شدنش رو نداشتم. داستان پر از جزئیات بود لذا انتظار داشتم اخرش مشخص تر باشه.
بد نبود ، ولی رسما هیچ پایانی نداشت ؛))) شخصیت هارو دوست داشتم و باهاشون همزادپنداری کردممم
کتاب خوبی بود اما آدم ناراحت میشد... یجورایی هم یاد جای خالی سلوچ افتادم یه جاهاییش
در دل داستان و از زبان خود حمید گفته نشد که ازدواج کرده داستان گنگ تمام شد
کتاب بدون پایان رها شد. تنها حسن اشنا شدن با زعفران بود!
کتاب خیلی خوبی بود ممنون
واقعا برای وقتم متاسفم ک همچین کتابی و خوندم