سال دهم هجرت بود. اسلام سراسر جزیرةالعرب را فراگرفته بود. همه قبایل عرب به آیین اسلام گرویده، به رسالت رسول خاتم صلیاللهعلیهوآلهوسلم اقرار کرده بودند. اثری از بت و بتپرستی در هیچیک از قبایل عرب به چشم نمیخورد. تلاش خستگیناپذیر پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم به ثمر نشسته و میوه شیرین خود را به بار آورده بود؛ بت از سریر اُلوهیت فرود آمده، و کلمه طیبه لا إِله الا اللّه در سراسر جزیرةالعرب، طنینافکن شده و امواج رو به توسعه آن خارج از مرزها را نیز متوجه خود ساخته بود.
اکنون دیگر تنها تفاوت مردم باهم، در مراتب قلبی ایمان و سابقه آنان در اسلام شده بود. پیامبر بزرگوار اسلام صلیاللهعلیهوآلهوسلم که حدود بیستوسه سال سختترین رنجها را تحمل کرده، و در تمام این مدت طولانی بدون احساس خستگی، لحظهای در انجام وظیفه و ابلاغ رسالت کوتاهی ننموده بودند، اینک دریافته بودند که به زودی از این جهان، رخت برخواهند بست و به دیدار معبود یگانهشان خواهند شتافت. پس همچنان بیوقفه میکوشیدند تا آنجا که امت برمیتافت، آداب و احکام اسلام را به آنان بیاموزند...