شما را مهمان به یک بیت از اشعار کاترین فیشر میکنیم:
" من پلهای از شمشیرها پیمودهام،
من یک زخم پوشیدهام،
من با کلمات توخالی نذر کردهام،
من به ستارهها دروغ گفتهام "
کتاب وارث گمشده The Lost Heiress به قلم نویسنده داستانهای فانتزی و تخیلی کاترین فیشر است. این کتاب برای اولینبار در سال 1999 به چاپ رسید. کتاب وارث گمشده بار دیگر در سال 2011 با طرح جلدی جدید چاپ مجدد شد. کتاب وارث گمشده دومین کتاب از مجموعه ارباب میراث کهن The Relic Master است. داستانهای این مجموعه مانند زنجیر به یکدیگر متصل میشوند. بنابراین بهتر است برای درک بهتر کتاب وارث گمشده کتاب اول یعنی شهر تاریک را بخوانید. مجموعه سه جلدی ارباب میراث کهن شامل شهر تاریک، وارث گمشده و تاج پنهان میشود. در هر سه کتاب این مجموعه دو شخصیت اصلی به نام گالن و شاگردش رافی وجود دارند. داستانهای این مجموعه در سیارهای خیالی به نام آنارا روایت میشود. نگهبانان راهی برای بازیابی قدرت از دست رفته خود پیدا میکنند. این راه مهمترین کشف برای جهان آنارا است. گالن و شاگردش رافی با تکیه بر تواناییهای تازه خود، یادگاری را که توسط یک دزد بیرحم از آنها گرفته شده بود را پس میگیرند. این موضوع باعث خشم کوتوله میشود. اما گالن و رافی متوجه میشوند که امپراطور سابق آنها یک وارث گمشده دارد. که به آن رئیس حکومت موقت گفته میشود. تنها کسانی که میتوانند این وارث کوچک را بیابند گالن و رافی هستند. آنها باید کودک را یافته تا نظم را به هنگام ورود سازندگان به آنارا برقرار سازند. گالن و رافی در این راه با کاریس ملاقات میکنند. کاریس بهترین کمک برای آنها در این راه است. اما وی نمیداند به گالن و رافی و یا دیدهبان کمک کند. دیدهبان فرد شروری است که پس از رفتن امپراطور و سازندگان قدرت را به دست گرفتهاست. داستان وارث گمشده کمی دلهره آورتر از داستان کتاب اول یعنی شهر تاریک است. نویسنده کاترین فیشر در این داستان تاریخ پیچیدهتر و تاریکتری از کتاب اول ارائه میدهد.
ترجمه کتاب وارث گمشده توسط نویسنده خوشنام کشورمان زهرا طباطبائی انجام شدهاست. این کتاب در سال 1394 با کمک انتشارات بهنام به چاپ رسید. زهرا طباطبائی زاده سال 1363 است. وی پس از فارغ التحصیلی فعالیت خود را در زمینه ترجمه کتاب آغاز کرد. بیشتر کتابهای ترجمه شده زهرا طباطبائی در ژانرهای تخیلی و فانتزی هستند. وی مترجم هر سه جلد مجموعه ارباب میراث کهن است. قلم وی در ترجمه آثارش روان است. خانم طباطبائی ترجمهای ارائه میکند که قابل درک برای خواننده ایرانی باشد. شما میتوانید کتاب وارث گمشده اثر کاترین فیشر و ترجمه زهرا طباطبائی و انتشارات بهنام را از همین صفحه در فیدیبو تهیه و دانلود نمایید.
کاترین فیشر Catherine Fisher نویسنده داستانهای فانتزی در سال 1957 چشم به جهان گشود. وی زاده ولز در کشور بریتانیا است. فیشر فارغ التحصیل رشته زبان انگلیسی از دانشگاه ولز است. وی شیفته تاریخ و داستانهای افسانهای است. کاترین فیشر سالها مدرس رشته نویسندگی خلاق در دانشگاه بودهاست. همچنین علاقه خود را در رشته باستانشناسی ادامه دادهاست. فیشر هماکنون یکی از اعضای فعال آکادمی ولز به شمار میرود. کاترین فیشر به علاوه نویسندگی شاعر نام آشنایی نیز در سراسر جهان است. مخاطب داستانهای وی کودکان و نوجوانان هستند. اما این کتابها آنقدر جادویی و جذاب نوشته میشوند که بزرگسالان نیز از طرفداران آنها محسوب میشوند. زندگی هنری کاترین فیشر مملو از جوایز و تقدیرنامهها است. وی برای اولین بار در سال 1988 موفق به دریافت جایزه نویسندگان جوان شورای هنری ولز WAC شدهاست. دو سال بعد یعنی در سال 1990برنده جایزه بین المللی شعر کاردیف Cardiff شد. یکی از مجموعه کتابهای پر طرفدار وی مجموعه اوراکل است. این مجموعه یکی از پرفروشترین کتابهای جهان بود و به 20 زبان ترجمه و منتشر شد. کاترین فیشر یکی از نویسندگان محبوب در کشورمان ایران است. وی هم اکنون در زادگاهش یعنی نیوپورت، ولز زندگی میکند.
عمارت آواز در تپههای سبز برای سورن.
دریاهای آبی برای تریس.
دشت مار منزلگاه ترس برای کست.
هفت ماه بالای سرشان میدرخشد.
و کلاغ بینشان در پرواز است.
تمام روز باران باریده و اثری از بند آمدن آن نبود. کاریس عقب مانده بود. کلاهش بدون استفاده آویزان و آب از موهایش میچکید و در لباسهای خیسش فرو میرفت. در حالی که از سرما میلرزید اسب را وادار کرد تندتر برود. باران روی دستکشهای چرمش میخورد و جاری میشد. برایلین و سه سربازش جلوتر، زیر برگهای سیاه درختان سالتان منتظر ایستاده بودند. اسب با خستگی چلپ و چلوپ کنان خودش را به آنها رساند. کاریس دید که اسبها در گل فرو رفته و رنگ قرمزشان کثیف شده بود.
برایلین پرسید:«مشکلی پیش اومده؟» شنل بلند، سیاه رنگ و موم اندود و ضدآب مخصوص سفرش را به تن داشت که از زیر رکاب اسب آویزان شده بود. باران با شدت به آن میخورد و جاری میشد. کاریس از اسب پیاده شد و تا زانو در آب فرو رفت:«اسبم میلنگه.»
برایلین سرش را تکان داد و با لحن خشکی گفت: « قبلا که بهت گفتم یه اسب بهتر انتخاب کن کاریس! لباس هم همینطور. دوست دارم مامورام با سرووضع درست و حسابی سر کارشون حاضر شن.»
کاریس روی سم اسب خم شد و گفت:«من به اندازه تو پولدار نیستم.»
_تقصیر خودته، عزیزم. پاداش فقط یه طرف قضیهست. هدیههای کوچیک مردم، رشوه و تشویقیهای کوچیک هم جزئی از کاره. مشکل تو اینه که زیادی بین نگهبانا موندی کاریس.
کاریس سم اسب را رها کرد. ضربه محکمی به پهلویش زد و به برایلین نگاه کرد:«این دیگه به خودم مربوطه.»
لبخندی بر صورت گرد برایلین نقش بست:«واقعا؟»
کاریس با بداخلاقی پرسید:«چقدر مونده تا به این جای لعنتی برسیم؟»
«چقدر مونده؟» دست گوشت آلودش افسار را رها کرده و اشاره کرد:«رسیدیم.»
کاریس به اطرافش خیره شد. جای بسیار بزرگی بود. هاله ساختمان بلند و خاکستری رنگ در مه گم شده بود. اول فکر کرد ابر است. تودهای از مه که در دل کوه جمع شده. ولی بعد با ترس عجیبی متوجه شد که واقعی است، یک ساختمان واقعی در دل کوه، با اتاقهای بیشمار، پلکان، بالکنها و دالانها. دور و بسیار بزرگ. بامهای بلندش پوشیده از برف بود و پرچم سیاه دور از دسترس دیدهبانی بالای بلندترین قسمت آن به اهتزاز درآمده بود.
برج آواز.
باران به شدت از ابرهای خاکستری فرو میریخت. قطرات باران به چشمانش میخورد و از صورتش جاری میشد. با خودش فکر کرد چقدر گالن از اینجا خوشش خواهد آمد. چقدر این صحنه رافی را متعجب خواهد کرد. با شیطنت فکر کرد، حتماًّ با دیدن آنجا دعا میکردند. به دیوارهای وسیع و مه گرفته نگاه کرد، خودش هم دلش میخواست دعا کند.
برایلین داشت او را تماشا میکرد. شدت باران بیشتر شد. برایلین با خستگی اسبش را برگرداند و با تحکم گفت:«راه بیفت بریم تا اینجا غرق نشدیم.»
کاریس اسبش را از شیب تند به سمت بالای کوهستان هدایت کرد. برج بالای سرش نمایان شد و کاریس دید که چگونه در طول قرنها قلعه بنا شدهاست. قسمتهایی به آن اضافه و تعمیر شده و قسمتهایی خراب و نادیده گرفته شده و بازسازی شده. برای مدتی طولانی؛ تمام امپراطورها تابستانهایشان را اینجا گذرانده بودند. دور از قلب تاسکرون. قصرهای تجملیشان را دور عمارت گمشده سورن ساخته بودند، جایی که او هنگام تقسیم زمینهای تمام شده، انتخاب کرده بود.
فرمت محتوا | epub |
حجم | 1.۵۹ مگابایت |
تعداد صفحات | 254 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۰۸:۲۸:۰۰ |
نویسنده | کاترین فیشر |
مترجم | زهرا طباطبائی |
ناشر | انتشارات بهنام |
زبان | فارسی |
تاریخ انتشار | ۱۳۹۵/۰۳/۳۰ |
قیمت ارزی | 5 دلار |
قیمت چاپی | 110,000 تومان |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |
واقعا کتاب فوق العاده و متفاوتی هست.ابتکار کاترین فیشر تحسین برانگیزه.من به شدت منتظر ترجمه ی جلد سومش هستم.
تو فرومهای اینگلیسی خیلی تعریف این مجموعه رو شنیدم، یه حسی بهم میگه قراره کلی از خوندنش لذت ببرم
خسته کننده نیست ولی جذابیت زیادی نداره
جلد۳ و ۴ چاپ نشده؟
عالی بود عالی
خوب بود