چهار روز پس از پیروزی انقلاب، روی پشتبام مدرسهی رفاه، گلولهها شلیک شدند و به زندگی او پایان دادند. قدرت بیمثالش و امضای او که حکم نابودی و احیای خیلیها بود، ثروت صدها میلیون تومانیاش و نزدیکیاش به شاه مانع اجرای حکم نشدند؛ حکم الهی «کتِبَ عَلَیکمُ الْقِصَاصُ فِی الْقَتْلَی»!
وی که با مقام ریاست ساواک غیرقابل دسترسترین فرد دستگاه ستمشاهی به نظر میرسید، به دست تقدیر، چنان «خوارِ» دست انقلابیون شد... قصهی «خواری» وی نیز همچون قصههای صعود وی به قلههای قدرت در رژیم فاسد پهلوی شنیدنی است.