کتاب «برج» نوشتهی «جی. جی. بالارد» و ترجمهی «علی اصغر بهرامی» است. ناشر دربارهی کتاب آورده است: «برج، ساختمانیست بزرگ با ۴۰ طبقه، که با تکنولوژی جدید ساخته شده و ۲۰۰۰ نفر ساکن آن هستند. طراحی برج به گونه ای است که ساکنان را از ارتباط با دنیای بیرون بینیاز می کند و مانند شهری مستقل است. در طول رمان در روابط آدمهای داخل برج و نیز در سیستم فنی آن، اختلالهایی پدید میآید و ساکنان برج درگیر جنگ و نزاع میشوند. این کتاب پر از موقعیتهای فاجعهبار و برخوردهای شیزوفرینک بشر متمدن با وقایع است.» در قسمتی از داستان میخوانیم: «دایره زنان تنگتر شد. نخستین شعلههای آتش بلند شد. صدای ترق ترق لاک الکل صندلیهای عتیقه بلند شد. زنها از پشت عینکهای آفتابیشان وایلدر را خیره خیره نگاه میکردند، انگار کار سختی که کرده بودند اشتهای آنها را برانگیخته بود. و بعد همه با هم، از ته جیبهای بزرگ پیشبندشان چیزی بیرون آوردند. در دستهای خون آلود همهشان کارد بود. کاردهایی با تیغههای باریک. اکنون وایلدر خجولانه اما خوشبخت، تاتیکنان به راه افتاد تا با مادران تازهاش دیداری کند.»