مرگ واقعیترین حقیقت زندگی ماست. حقیقتی که همیشه بیادش هستیم و همواره با آن زندگی میکنیم؛ مرگ در موقعیتهای مختلف تعریفهای مختلفی دارد. در لغت به معنای پایان زندگی موجودات است، در علم پزشکی قطع شدن علائم حیاتی بدن و ادیان ابراهیمی مرگ را جدا شدن روح از بدن تعریف میکنند. در اسلام مرگ را پایان زندگی نمیدانند، بلکه آن را نقطه عطفی در حیات مینامند که بعد از آن، روح انسان توسط فرشتگان مرگ دریافت میشود، به عالم برزخ برده میشود و در آنجا حیات ابدی خود را آغاز میکند.
مردن یکی از شخصیتها در داستان، موضوعی است که زیاد تکرار میشود، اما کتابهای کمی هستند که موضوع مرگ را مورد به طور تخصصی بررسی میکنند. کتاب مرگ، جز آن دسته از کتابهاست. این کتاب با نگاه دینی، موضوع مرگ را در دین اسلام، از نگاه امامان و معصومان شیعه بررسی میکند. نویسنده در هر فصل کتاب یکی از ابعاد مرگ را شرح داده است، و احادیث و روایتهای مربوط به آن را لابهلای متن گنجانده است.
نویسندهی کتاب مرگ، سید مجتبی حسینی معتقد است: مرگ در نقطهی اشتراک بین دنیا و آخرت قرار دارد و نوع بالاتر و لطیفتر از زندگی است. سید مجتبی حسینی در کتاب (مرگ)، پدیده مرگ را یک امر وجودی میداند و مخالف کسانی است که مرگ را با عدم و نیستی همنشین میکنند. سید مجتبی حسینی معتقد است بجای ترسیدن و گریز از مرگ، باید آن را بشناسیم تا بتوانیم با آن راحتتر برخورد کنیم.
سید مجتبی حسینی، متولد سال 1338 در تهران است. او در دستهی نه چندان بزرگ روحانیونی قرار میگیرد که علاوه بر تحصیلات حوزوی، در رشته مهندسی معماری و فلسفهی علم هم تحصیلات دانشگاهی دارد. سید مجتبی حسینی بیشترین همکاری را با انتشارات نیستان داشته است. انتشارات نیسان که نمایندهی تخصصی چاپ کتابهای این نویسنده است، حدود بیست اثر از او منتشر کرده است. کتابهای سید مجتبی حسینی معمولا در حوزهی دین و عرفان هستند و در محافل مذهبی زیادی تدریس میشوند.
فصل اول این کتاب، فراگیری مرگ نام دارد. حسینی فصل را با این جمله آغاز میکند: «مرگ از فراگیرترین موضوعاتی است، که انسان را در بر میگیرد. و به هیچ وجه استثنابردار نیست. به هر حال همه روزی طعم مرگ را خواهند چشید». او معتقد است که مرگ راستترین خبر است که همهی مردم را درگیر میکند.
او در ادامه فصل اول شرح میدهد که مرگ را نمیتوان خرید، یا حتی به اندازه ثانیهای با آن معامله کرد. «ترس از مرگ» از موضوعات دیگری است که در اولین فصل از کتاب مرگ به آن پرداخته میشود. حسینی میگوید «با وجود اینکه حب ذات و حفظش در غریزهی انسان است، اما نباید به حدی زیاد باشد که برای آن ها اضطراب و ترس از مرگ بیاورد. »
همچنین نباید هرگز مرگ را به عنوان یک تهدید استفاده کرد. زیرا گریز از مرگ بیفایده است، بنابراین ترس و حذر داشتن از آن هم سودی ندارد و اگر قرار باشد که امروز بمیرید، این اتفاق حتما میافتد. حسینی معتقد است، ترس از مرگ هنگامی رخ میدهد که شما برای مردن آماده نباشید. او میگوید: اگر آمادگی برای مرگ فراهم شود ترس و هراس از مرگ هم از بین میرود.
در فصل دوم این کتاب، حسینی چیستی مرگ را بررسی میکند. او مرگ را نه پایان زندگی میداند و نه حتی نقطهای جدا از زندگی. در این فصل چیستی مرگ از نظر پیامبران و امامان بررسی میشود. از نظر پیامبر(ص) مرگ نقطهی اوج زندگی است. زیرا ماهیت دنیایی و آخرتی دارد. پیامبر میفرمایند مرگ نقطه اشتراک دنیا و آخرت است که هم متعلق به دنیاست و هم به آخرت.
او میگوید اگر مرگ را درست بشناسیم و با آن درست برخورد کنیم، نوع زندگی ما فرق میکند. و میفهمیم که مرگ آزادی روح و پرکشیدن به افقهای بالاتر است. در واقع این مرگ است باعث تعالی زندگی ما میشود و نوع زندگی ما را تغییر میدهد.
او فصل دوم را با سخنی از امام باقر(ع) تمام میکند. امام باقر میفرمایند: مرگ هم برای مؤمن و هم برای کافر خیر است. زیرا برای کافر پایان چرخه معیوب اضافه شدن گناهانش است و برای مؤمن نوعی پاکسازی از آلودگیها و اندوههاست.
فصل سوم این کتاب حالات مرگ نام دارد. حسینی در این فصل، حال و احوال انسان را قبل و بعد از مرگش توضیح میدهد. او میگوید حالات و تصاویری که هر یک از انسان ها میبینند، متفاوت است. مؤمنان تصویری روشن و لطیف را پیش روی خود میبینند، اما این تصویر برای کافران بسیار تلخ و ترسناک است. حسینی معتقد است که مؤمنان در لحظهی مرگ علاوه بر فرشته مرگ، اهل بیت پیامبر را نیز میبینند، و به همین دلیل است که مرگ برای آنها لذت بخش است.
سید مجتبی حسینی در بخشی از فصل، روایتی از امام صادق (ع) تعریف میکند. داستان مردهای که در هنگام مرگ چشمانش گریان است. و امام در موردش می فرمایند که این اشک شوق است، اشکی که این مرد هنگام دیدن پیامبرش ریخته است. حسینی معتقد است، دانستن این نکته باعث میشود مرگ برای مومنان شیرین شود.
فصل چهارم کتاب مرگ، چگونه میمیریم؟ نام دارد.
حسینی بر این عقیده است که روح و عصاره افکار و نیتهای ما شکل دهنده حالت مردن ما هستند. یعنی افکار و اعمال مثبت ما میتوانند مرگی خوش و آرام را برای ما به ارمغان بیاورند، در حالیکه گناهان و اعمال منفی ما ممکی است مرگمان را سختتر کنند. برای مثال حضرت علی(ع) میفرمایند که اصحابشان در لحظهی مرگ ایشان را به شکل دلخواه میبینند. این امر، مرگ را برای یارانشان بسیار خواستنی و عزیز جلوه میدهد.
حسینی در ادامه فصل، مرگ را به ملاقات تشبیه میکند. ملاقاتی که اگر ملاقات شونده مومن باشد، خوش است و اگر ملاقات شونده کافر باشد، ناخوش. او همچنین در آخر این فصل به کافران یادآور میشود که استمرار بر گناه سختی مرگ را نه تنها افزایش میدهد بلکه آن را جلو میاندازد.
فصل پنجم این کتاب، یاد مرگ است. حسینی در این فصل توضیح میدهد که یاد مرگ باعث میشود زندگی اجتماعی بهتری داشته باشیم. چون وقتی کسی همواره به یاد مرگ باشد، در کارهای روزانهاش دقت میکند تا مبادا اعمال بدش زیاد شوند و در نتیجهی این عمل زندگی اجتماعی بهتر میشود. از نظر پیامبر(ص) با سیاستترین و با ذکاوتترین مردم کسانی هست همواره به یاد مرگند.
حسینی معتقد است یاد مرگ باعث میشود که انسانهای بزرگ در نوسانات معتدل، آرام، امیدوار و موفق بمانند. یاد مرگ به معنای غصه خوردن و کابوس سازی از آن نیست بلکه باید این یادآوری به نوعی محرک انسان باشد و او را به سمت نشاط و تلاش بیشتر برای زندگی هدایت کند.
فصل آخر این کتاب آرزوی مرگ است. حسینی انسانهایی را که آرزوی مرگ میکنند به چند دسته تقسیم میکند. دسته اول کسانی هستند که از زندگی خسته شدهاند. و دستهی دیگر کسانی وجود دارند که در راه هدفی باارزش هستند و از مرگ استقبال قرار میکنند.
آخرین نکتهای که سید مجتبی حسینی در کتاب مرگ بیان میکند، تفاوت مرگ و شهادت است. او میگوید با اینکه بسیاری از مرگها شرافتمندانه هستند اما هر مرگ شرافتمندانهای، شهادت نیست.
شما میتوانید برای دانلود نسخهی الکترونیک pdf کتاب مرگ اثر سید مجتبی حسینی از همین صفحهی فیدیبو اقدام کنید.
بیگمان همهی ما، از مرگ عدهای آگاه شدهایم، و بیگمان هیچیک از ما، مرگ را غیرممکن و غیر متحمل نمیداند، بلکه همگی اعتراف میکنیم که مرگ برای همه است. اما آیا این امر که یقینیترین مطلب در بین آدمیان است:
«لا شیء اصدق من الاجل»
به همان اندازه که قطعی و عمومی است، بدان توجه و یادآوری میشود؟
حضرت امیر علیه السلام میفرماید:
«عجبت لمن نسی الموت و هو یری من یموت»
تعجب میکنم از کسی که مرگ را فراموش کرده، در حالیکه او میبیند کسانی را که میمیرند.
شاید فکر میکنیم یادآوری مرگ، توجه به مرگ، و به فکر مرگ بودن زندگی ما را خراب و ملالآور میکند. در حالیکه با اندک تأملی اذعان خواهیم کرد که اگر همگان به این توجه داشته باشند که روزی خواهند مرد، زندگی اجتماعی، بهتر و بهشتیتر میشود. زیرا این امر عامل بازدارندهی بسیاری از مفاسد و ستمهای اجتماعی و زمینهی نمو و نمود بسیاری از شایستگیهای اخلاقی است.
«من راقب الموت سارع الی الخیرات»
کسی که مواظب مرگ باشد (متوجه مردن باشد)، به سوی نیکیها میشتابد.
واقعا توجه به مرگ و حالات مرگ بازدارنده از گستاخیها و حقکشیها نخواهد بود؟
آیا مرگ، مستی توانگری و فرمانروایی و نیرنگبازی را، به هوشیاری تبدیل نمیکند؟ و شاید همین است که اصحاب زر و زور و تزویر همیشه به دنبال فراموشی مرگند.
طراحی آنها از فضای زندگی، یک فضای غفلتزده از مرگ است که به انواع دسیسهها و سرگرمیها و شاید امکانات، تخدیر شومی را سایه افکنند، تا مبادا در یک ذهن خطور شود که «وای اگر در پی امروز بود فردایی.»
در همین صفحه میتوانید نسخهی الکترونیکی کتاب مرگ را دانلود کنید.
فرمت محتوا | epub |
حجم | 481.۳۲ کیلوبایت |
تعداد صفحات | 80 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۰۲:۴۰:۰۰ |
نویسنده | مجتبی حسینی |
ناشر | انتشارات کتاب نیستان |
زبان | فارسی |
تاریخ انتشار | ۱۳۹۵/۰۳/۱۰ |
قیمت ارزی | 3 دلار |
قیمت چاپی | 5,500 تومان |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |
کتاب شامل مباحث مختصری درباره چیستی مرگ، یاد مرگ، آمادگی برای مرگ، حالات مرگ، بازماندگان و... است. نویسنده با استناد به آیات و روایات اهمیت یادآوری مرگ را تذکر داده و ضمناً بر ارزشمندی زندگی تاکید کرده است. این مرور نظر «شخصی» مرورنویس است.
از کتاب خوشم نیومد . بسیار فقاهتی با مرگ برخورد میکنه . و انگار که همه چیز مرگ صرفا در کلام ایمه خلاصه شده.
جالب وخوندنیه پیشنهاد می کنم حتما بخونید
کتاب واقعا عالیه مطالب خوبی رو گفته و قلم نویسنده هم خوبه
خدا خیرتون بده .ادم جواب خیلی از سوالای خو دشو اینجا پیدا میکنه
کتاب خوبی بود پیشنهاد میکنم حتما بخونید