
کتاب کافه جغد
نسخه الکترونیک کتاب کافه جغد به همراه هزاران کتاب دیگر از طریق اپلیکیشن رایگان فیدیبو در دسترس است. همین حالا دانلود کنید!
درباره کتاب کافه جغد
شیر وارد کومهاش شد، چرخی زد، به گوشه گوشۀ آن نگاهی انداخت و باز یاد جفتش افتاد که وقتی بود گرمای خاصی به آنجا میداد. سلطان مجبور بود گاهی با آسِنا- که گرگها به او «بیبی آسِنا» میگفتند- درد دل کند؛ آنقدر که زمزمههایی پشتسرشان در جنگل پیچیده بود و حیوانات داستانهایی ساخته بودند. یادش افتاد و پوزخندی زد، آخر کجا شیری به گرگی دلبسته است. بعد انگار که متأسّف باشد که شیر و گرگ نمیتوانند جفت هم شوند با اندوه سری تکان داد. آخرِ پیری به نظر میرسید آسنا توانسته از او دلبری کند اما شیر با آن همه دبدبه و کبکبه کجا میتوانست این احساس را بروز دهد...
نظرات کاربران درباره کتاب کافه جغد