برای رسیدن به درک درست از شرایط کنونی هر کشوری و شناخت علل ضعف یا قدرت آن، مطالعه تاریخ اجتنابپذیر است. اما، نکتهای که حائز اهمیت، انتخاب و دسترسی به منابع قابل اعتماد و معتبر است. کتابهای زیادی دربارهی تاریخ معاصر ایران منتشر شده است ولی در بسیاری از آنها غرضورزیهای حزبی و نبودن منابع کافی به وضوح به چشم میخورد. علاوهبر این، با توجه به سابقهی دخالت کشورهای بیگانه در امور کشور در دوران معاصر ایران، بسیاری از منابع موجود از زاویه دید کشورهای استعمارگر روایت شدهاند که دور از واقعیت هستند. یرواند آبراهامیان تاریخنگار ایرانی در کتاب تاریخ ایران مدرن تلاش کرده است تا براساس مدارک مستند، اطلاعات جامعی از تاریخ 200 سال اخیر کشور ارائه کند.
یرواند آبراهامیان در کتاب تاریخ ایران مدرن، وضعیت دو قرن اخیر از حکمرانی قاجار تا موضوعاتی مثل اکتشاف نفت، انقلاب مشروطه، دودمان پهلوی و همچنین علل به وقوع پیوستن انقلاب اسلامی ایران را مورد بررسی قرار داده است. کتاب در 6 فصل نوشته شده و نویسنده سعی کرده است به صورت ساده وقایع مهم 2 سده اخیر ایران را بدون پرداختن بیش از حد به جزییات، واکاوی کند. نکته مهم در روایت کتاب، زبان ساده و عامیانه آن است که این موضوع به مخاطب کمک میکند تا به راحتی در جریان اتفاقات تاریخ معاصر ایران قرار گیرد.
فصل اول کتاب با عنوان «شاهان مستبد: دولت و جامعه در دوره قاجار» شرایط روزگار در دوره قاجار را به تصویر کشیده است. روزگاری که قدرت حکومت مرکزی تنها محدود به تهران بود و ساختار حکومت بسیار کهنه و ناکارآمد بود. خارج از تهران منتفذین، اداره هر منطقه را برعهده داشتند و مالیاتها را آنها برای خود جمع میکردند. از لحاظ قوای نظامی نیز کشور در وضعیت بسیار بدی در این دوره قرار داشت و در بسیاری از موارد ایلات و عشایر به ارتش برای حفظ امنیت کمک میکردند.
«رفرم، انقلاب و جنگ بزرگ» موضوع فصل دوم کتاب است که ریشههای مشروطه، علت نیاز به نظام مشروطه، نقش احزاب مختلف و روزنامهها درشکلگیری نظام مشروطه و ترکیب نمایندگان مجلس شورای ملی بررسی شده است. همچنین چهرههای مهم و تاثیرگذار در انقلاب مشروطه در سال 1285 نیز در این فصل معرفی شدهاند.
نویسنده در فصل سوم کتاب که «سیاست مشت آهنین رضاشاه» نامگذاری شده است حکمرانی رضاخان در کشور را شرح میدهد. چگونگی به قدرت رسیدن، جنبههای مثبت و منفی حکومتداری، نظر افراد بزرگ کشور و کشورهای قدرتمند درباره او و در نهایت اصلاحات سیاسی، اقتصادی و نظامی رضاشاه به طور کامل در این فصل شرح داده شده است.
سالهای بین 1320 تا 1332 در فصل چهارم «فطرت ناسیونالیستی» بررسی شده است. وابستگی نخبگان و روشنفکران کشور به قدرتهای خارجی و چگونگی تقسیم قدرت بین آنها از مواردی بوده است که نویسنده نتیجهی تحقیقاتش را در این فصل به رشته تحریر درآورده است. همچنین دو حزب سوسیالیست و ناسیونالیست در این فصل معرفی شدند. فصل با شرح کودتای 28 مرداد 1332 به اتمام میرسد.
فصل پنجم «انقلاب سفید محمدرضا شاه»، ابتدا چگونگی بازپسگیری قدرت محمدرضا پهلوی پس از بازگشت از رم در پی کودتای 1332 را مطرح میکند و سپس دستاوردهای او در دوران حکومتش تا سال 1357 را مورد مطالعه قرار میدهد. انقلاب سفید، قدرتمند شدن ارتش، نامتوزان شدن قدرت در کشور و زمینههای شکلگیری انقلاب ۱۳۵۷دیگر قسمتهای این فصل را تشکیل میدهند. همچنین اندیشههای آیتالله خمینی و علی شریعتی در این فصل بررسی شده است.
در فصل انتهایی «جمهوری اسلامی» نیز علت و چگونگی فروپاشی نظام شاهنشاهی و به قدرت رسیدن آیتالله خمینی شرح داده شده است. در این فصل وقایع مهم حکومت جمهوری اسلامی از انقلاب 1357 تا دوران ریاست جمهوری دکتر محمود احمدینژاد به طور اجمالی شرح داده شده است.
یرواند آبراهامیان در کتاب تاریخ مدرن ایران به دنبال آن نبوده است تا به مانند دیگرکتابهای تاریخ به شرح جزئیات زیاد بپردازد. نویسنده بیشتر سعی در آن داشته است تا به طور ساده و عامیانه اطلاعات مفیدی دربارهی تاریخ 200 ساله کشور به خواننده بدهد. لذا کتاب میتواند اطلاعات جامع و کلی دربارهی تاریخ مدرن ایران به دوستداران تاریخ بدهد. اما به دلیل نگاه کلی کتاب، خود نویسنده هم حتی اشاره کرده است که کتاب برای پژوهشگران تاریخ مناسب نخواهد بود.
از دیگر موارد حائز اهمیت در کتاب، روایت تاریخ قدرتمندان کشور و تاثیر آنها بدون در نظر گرفتن شرایط زندگی مردم در آن دوران است. این دید سطحی دربارهی معشیت و شیوه زندگی مردم باعث شده است که علت برخی از رخدادها به طور کامل در کتاب شرح داده نشده باشد. به عنوان مثال مردم در ضعیف شدن حکومت قاجار بیتاثیر نبودند اما در کتاب هیچ اشارهای به آن نشده است. لذا خواننده باید برای فهم بهتر تاریخ دو قرن اخیر ایران کتابهای مردم شناسانهای مانند «خلقیات ما ایرانیان» از محمد علی جمالزاده را در کنار تاریخ ایران مدرن مطالعه کند.
کتاب بیش از آنکه مناسب برای تاریخدانها باشد، برای دانشجویان و علاقمندان تاریخ که قصد دارند تا به طور خلاصه ولی جامع در جریان وقایع 200 سال اخیر ایران بگیرند کاربردی است. لحن ساده و عامیانه کتاب تاریخ مدرن ایران برخلاف بیشتر کتابهای تاریخ نیز آنرا برای همه قابل فهم کرده است.
یرواند آبراهامیان تاریخنویس و تاریخدان ایرانی است که در سال 1319 متولد شد. او تحصیلات خود را در دانشگاه آکسفورد شروع کرد و مقاطع کارشناسی و کارشناسی ارشد خود را در آنجا گذراند. پس از آن، او از دانشگاه کلمبیا مدرک دکترای خود را دریافت کرد. او در حال حاضر در کالج باروک در دانشگاه نیویورک تاریخ جهان و خاورمیانه تدریس میکند.
بیشتر آثار آبراهامیان در رابطه با تاریخ معاصر ایران بوده است. او سعی در بررسی اتفاقات سدههای اخیر برای تحلیل وضعیت موجود ایران داشته است. بیشتر آثار آبراهامیان در ایران ترجمه شده است. او ابتدا کتابهایی دربارهی تاریخ جهان نوشت که دو اثر «آنارشیسم در انقلاب روسیه» و «یک آنارشیست آمریکایی» از جمله آنهاست. پس از آن یرواند تمرکز خود را بر روی تاریخ معاصر ایران گذاشت و آثاری در این زمینه منتشر کرد. «ایران بین دو انقلاب» یکی از مهمترین آثار اوست که تاریخ ایران را بین سالهای 1285 تا 1357 با ذکر جزییات روایت میکند. «کودتا» دیگر اثر آبراهمیان دربارهی تاریخ مدرن ایران است که ماجرای کودتای آمریکایی 1332 و برکناری «دکتر مصدق» را بررسی میکند. از دیگر آثار نویسنده میتوان به «مقالاتی در جامعهشناسی ایران»، «پارانوید در سیاست ایران» و «مردم در سیاست ایران» اشاره کرد.
بیشتر کتابهای آبراهامیان به فارسی ترجمه شدهاند و در بازار کتاب ایران یافت میشوند. نشر نی کتاب تاریخ ایران مدرن را با ترجمهی محمد ابراهیم فتاحی در سال 1389 روانه بازار کتاب ایران کرده است. نسخه الکترونیکی و پی دی اف کتاب در اپلیکیشن و سایت فیدیبو قابل خرید و دانلود است.
خوشبختانه مجموعه آثار یرواند آبراهامیان در فیدیبو در دسترس مخاطبان قرار گرفته و علاوه بر کتاب تاریخ ایران مدرن دیگر آثار او مثل «ایران بین دو انقلاب»، «کودتا»، «مردم در سیاست ایران» و «جستارهایی دربارهی تئوری توطئه در ایران» موجود است.
پادشاهیهایی که در تاریخ از آنها یاد شده بر دو گونه اداره میشوند: یا به دست پادشاهی که مردم همه بندگان اویند و وزیرانش در سایه مرحمت او در اداره پادشاهی شرکت دارند، یا به دست شهریار و بزرگ زادگانی اداره میشود که جایگاه والای خویش را نه در سایه شهریار بهدست آوردهاند که از نیاکانشان به ارث بردهاند. این بزرگ زادگان از خود ملک و رعیت دارند و رعایا ایشان خداوندگار خود میشناسند و به طبع به ایشان مهر میورزند. اما در کشورهایی که به دست یک شهریار و بندگانش اداره میشود، شهریار را اقتدار بیشتری است، زیرا که در تمامی کشور همه سر سپرده اویند و دیگران را مردم به نام وزیر و دبیر میشناسند و مهری به ایشان ندارند. نمونه این دوگونه حکومت در روزگار ما پادشاهی ترک و پادشاهی فرانسه است. «نیکولو دی ماکیاولی، شهریار»
اروپاییان سده نوزدهم عموما پادشاهان قاجار را به چشم نمونه کاملی از «مستبد شرقی» میدیدند. اما اقتدار بیچون و چرای پادشاهان امری ظاهری بیش نبود. در سخن، شاه مدعی انحصار بر ابزارهای اعمال زور، اداری و دیوانی، مالیه و قضایی بود. کلام او قانونی تلقی میشد. عزل و نصب مقامات - اعم از وزرای دربار، حاکمان ولایات، روسای قبایل، روستاها و مناصب پایینتر – و همچنین واگذاری یا پسگیری سمتها، اعطا یا بازپسگیری امتیازات و افتخارات و القاب ویژه در اختیار وی بود. شاه تمام کشور را ملک شخصی خود میدانست و میتوانست مدعی همه اموال و املاک شود. لرد کرزن پس از سفر به مناطق مختلف ایران و با بهرهگیری فراوان از آرشیو اداره هند (در وزارت امور خارجه بریتانیا)، در نتیجهگیری اثر تاریخیاش ایران و مسئله ایران، ادعای اغراقآمیزی را مطرح میکند که شاه عملا «محور گردش تمام کارهای ملک» است و تمام کارهای «قضایی، اجرایی و قانونگذاری دولت» را یکجا در دست دارد.