«در حقیقت، در حقیقت این را به شما می گویم:
اگر دانه ی گندمی که روی زمین افتاده
نمیرد، تنها می ماند، ولی اگر بمیرد
محصول فراوانی خواهد داد»
جملاتی که خواندید از انجیل به رواین سن ژان هستند. داستایفسکی کتاب برادران کارامازوف را با این جملات آغاز میکند. داستایفسکی هم مانند نویسندههای دیگر روسی رسالت نکات و آموزههای اخلاقی را در نوشتههایشان داشته است. جملات آغازین این کتاب نمایانگر همین جملات است.
کتاب برادران کارامازوف نوشتهی فیودور داستایوسکی برای نخستین بار به صورت پاورقی بین 1879-1880 در نشریهی پیامآور روس منتشر شد. اگر چه که این رمان در قرن نوزدهم نوشته شده است اما عناصر زیادی از سبک نوشتاری مدرن در آن دیده میشود. منتقدین ادبی این کتاب را پلی بین رمان کلاسیک و مدرن میدانند. به همین دلیل است که خواندن این رمان یکی از مهمترین رسالتهای هر کتابخوان است. تاکنون اقتباسهای ادبی و سینمایی زیادی از این کتاب صورت گرفته است که این امر نشان اعتبار دیگری بر این کتاب میزند.
رمان برادران کارامازوف داستان پدری به نام فئودور پاولوویچ کارامازوف و چهار پسرش به نامهای دمیتری فیودوروویچ، ایوان، آلیوشا یا آلکسی و اسمردیاکوف است که هر یک با انگیزههای شخصی نقشه نابودی و مرگ پدر را میکشند. در این بین، هر کدام دارای خصوصیات اخلاقی ویژهای هستند، دمیتری تندخو است و بیشترین مخالفت را با پدر دارد. ایوان آرام، متفکر و بیخداست. آلیوشای باخدا، مومن و مهربان و با نقشه قتل مخالف است. اسمردیاکوف که فرزندی نامشروع است، هوسران بوده و به بیماری صرع مبتلاست. داستان پدرکشی آنها با ظهور مفاهیم روانشناختی و معنوی عمیق روایت میشود. در طول رمان، جستجو برای ایمان وجود دارد، زیرا خداوند ایده مرکزی کار است» برادرم صحبتم را یکباره قطع کرد و با لحنی سرد گفت: « آیا پدر را به قتل میرسانند؟»
فئودور داستایوفسکی (1821-1881 میلادی) نویسندهی روس که همزمان با داستاننویسی در زمینههای دیگری مانند روانشناسی، فلسفه و ترجمه هم فعال بود؛ نویسندهای پیشگام در ادبیات روانشناسانه است. داستایوفسکی بین سال های 1838-1844 در ارتش روسیه خدمت میکرد، در سال 1844 بود که همزمان با ترجمهی «اوژنی گرانده» از بالزاک، از ارتش بیرون آمد و ترجمه را به عنوان شغل اصلی خود انتخاب کرد.
اولین کتاب داستایوفسکی بیچارگان نام داشت که با سبکی ساختارشکنانهداستایوفسکی را به جامعهی هنری روسیه معرفی کرد. مدتی بعد از انتشار اولین کتاب، رمان یادداشتهای زیرزمینی بود که او را به عنوان نویسندهای که در شخصیتپردازی خلاق و متبحر است، مشهور کرد. دانش روانشناسی و فلسفهی داستایوفسکی باعث شد او شخصیتهای داستانش را پیچیده و عمیق بنویسد. داستایوفسکی در داستانهایش روان انسانها را بررسی میکند و این بررسی تنها به معرفی یک شخصیت تلخ یا بیاحساس محدود نمیشود، بلکه او شخصیتها، افکار و آرزوهایشان را کالبد شکافی میکند.
فئودور داستایوفسکی بیشتر از 30 رمان و داستان کوتاه نوشته است و دو کتاب برادران کارامازوف و جنایت و مکافات جزء مشهورترین آثار او هستند.
انتشاراتمجید کتاب برادران كارامازوف را با ترجمهی پرويز شهدی عرضه کرده و در اختیار علاقهمندان قرارداده است. پرویز شهدی مترجم و نویسندهی ایرانی متولد 14 اسفند 1315 در مشهد است. او تحصیلات ابتدایی تا دبیرستان خود را در مشهد گذراند و برای تحصیلات تکمیلی به تهران آمد و در دانشگاه تهران مشغول به مطالعهی زبان و ادبیات فرانسه شد و بعد از مدت کوتاهی به فرانسه مهاجرت کرد و در دانشگاه سوربن فرانسه ادبیات تطبیقی خواند. او در سال 1363 به ایران بازگشت و استخدام بانک ملی شد و بعد از بازنشستگی به حرفهی نرجمه روی آورد. او تاکنون بیش از 56 کتاب ترجمه کرده است که بیشتر این کتابها آثاری ماندگار از ادبیات کلاسیک جهان هستند.
کتاب برادران كارامازوف حجم اندکی دارد و برای افرادی که وقت کافی برای خواندن کتابهای طولانی را ندارند و قصد دارند کتابی مختصر با موضوع علمی را بخوانند مفید خواهد بود.
دو بار ازدواج کرده بود و سه پسر داشت: پسر بزرگ تر از همه یعنی دیمیتری از همسر اولش بود و آن دو تای دیگر، ایوان و آلکسی از همسر دومش. همسر اولش از خانواده ای با اصل و نسب و ثروتمند به نام میوسوف بود، آن ها نیز جزو ملاکان منطقه ی ما بودند. حالا چه طور شد دختر جوان و زیبایی با جهیزیه ای هنگفت و از همه بالاتر، از آن دخترهای زیرک و فوق العاده باهوشی که هنوز هم در زمان ما و و در نسل جدید تعدادشان کم نیست، پذیرفت همسر چنین آدم فرومایه ای شود، یا آن طور که همه در آن موقع صدایش می زدند؛ یعنی « بی سر و پای پُرمدعا » ، موضوعی است که من سردرنمی آورم و اصراری هم برای این کار ندارم. تازه، مگر دختری از نسل پیش از ما با « افکاری شاعرانه » نبود که چندین سال به طرز اسرارآمیزی عاشق مردی بود که اگر دلش می خواست، همین که تصمیم می گرفت خیلی آسان و راحت می توانست همسر مرد مورد دلخواهش شود. ولی خود دختر سد و مانع هایی عبورناپذیر در این راه از خودش اختراع می کرد و سرانجام هم، در شبی توفانی از پرتگاهی بلند خود را در رودخانه ای عمیق، با جریان سریع انداخت و قربانی هوا و هوس های بی خردانه اش شد، آن هم به تقلید از اوفلیا، دختر جوان نمایشنامه ی « هاملت» ، اثر شکسپیر. حال آن که اگر به جای پرتگاهی که از مدت ها پیش برای این کار انتخاب کرده بود و چشم انداز زیبایی داشت، خودش را مثل اوفلیا در رودخانه ای کم عمق و معمولی غرق می کرد، شاید این خودکشی صورت نمی گرفت. این ماجرا واقعیت داشت و باید پذیرفت که در زندگی هم وطنان دو سه نسل پیش از ما، دست زدن به چنین اقدام هایی کم نبود.
آنچه در بالا خواندید بررسی و نقد کتاب برادران كارامازوف اثر فئودور داستايفسكی بود.خرید و دانلود این اثر در همین صفحه امکانپذیر است. برای مطالعهی دیگر کتابها در زمینهی علمی میتوانید به قسمت دستهبندی کتابها مراجعه و کتابهای این موضوع را یکجا مشاهده کنید.
فرمت محتوا | epub |
حجم | 3.۶۴ مگابایت |
تعداد صفحات | 519 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۱۷:۱۸:۰۰ |
نویسنده | فئودور داستایفسکی |
مترجم | پرویز شهدی |
ناشر | مجید |
زبان | فارسی |
عنوان انگلیسی | Bratia karamazovy |
تاریخ انتشار | ۱۳۹۵/۰۲/۲۸ |
قیمت ارزی | 5.۵ دلار |
قیمت چاپی | 955,000 تومان |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |
صورت کلی هنوز ترجمه ای از متن اصلی روسی صورت نگرفته (منظورم مترجم های نامداری مثل سروش حبیبی و آتش بر آب و خانم آهی) پس مجبور به مطالعه از روی نسخه های غیر روسی هستیم . چندین ترجمه پرفروش داره این اثر که بدون اینکه نظر شخصیم رو دخیل کنم سعی بر این دارم که واقعیت ترجمه هارو بگم: مشفق همدانی: ترجمه ای سنگین داره و ممکن برای خوانندگان امروزی مقداری اذیت کننده باشه .اما شاید کسی هم باشه که مشکلی با ترجمه اش نداشته باشه. صالح حسینی: ترجمه های اقای حسینی با اینکه ترجمه های خوبی هستن اما بازهم مشکل مشفق همدانی که مقداری سنگین هست رو داره و از کلمات سنگین و فراموش شده هم استفاده کرده .اکثرا خوانندگان امروزی مقداری اذیت میشن با این ترجمه ،اما ممکن برای بعضی راحت باشه . پرویز شهدی: ترجمه های جناب شهدی هم همیشه خوب بودن و اکثرا مخاطب مشکلی برای خوندنشون نداره و نثر تقریبا روان و خوبی دارن. احد علیقیان :ترجمه ای روان و مناسب برای مردمان امروزی هست. متن کتاب رو سنگین نکرده و تا اونجایی که تونسته سعی بر راحت خوان کردن متن کوشیده و ترجمه ای خوب برای همه افراد. اگر نظر من رو بخوایید من خودم همیشه ترجمه های امروزی رو انتخاب میکنم چون فکر میکنم ارتباط گرفتن هم بسیار ساده تر و اصلا مناسب ادم های این نسل هستن . در بین ترجمه هایی که گفتم انتخاب خودم شهدی و علیقیان (بیشتر علیقیان) معیار من در ترجمه ها روان بودن و امروزی بودن اما در واقع ترجمه ی فاخر و آبکی نبودن(به اصطلاح ) هستن . اگر شما هم اینجورید پس دو شخص اخر ، انتخاب خوبی براتون هستن .اما اگر از دست ادم ها نیستید پس بین حسینی و همدانی انتخاب کنید ..بازهم تاکید میکنم دو مترجم اول بسیار خوب هستن و لازم نیست توضیحی بدم .ولی انتخاب با شماست و امیدوارم بر اساس نیازتون از ترجمه استفاده کنید. (لازمه که بگم روان بودن نشان از ترجمه ی بد نیست .بلکه استفاده از کلمات قابل فهم تر و...هست)
من ترجمه های مختلفی از برادران کارامازوف رو با هم مقایسه کردم (آقایان صالح حسینی و احد علیقلیان و پرویز شهدی) ، این ترجمهی آقای شهدی واقعاً روانتر و متعادلتر بود. توصیه میکنم همین ترجمه رو بخونید. از تعریف دوستان مشتاق شدم جنایات و مکافات رو هم بخونم 🙂
جزو ده کتابی هست که قبل از مرگ باید بخونیم .کمی کشدارو طولانیه ولی در عمق داستان مطالب اموزنده زیادی نهفته است .این کتاب برای اون سالهایی که رسانه و فضای مجازی و اطلاعاتی فراگیر در دنیا به صورت امروزه وجود نداشته در نوع خودش بی نظیر بوده ولی با جهش تکنولوژی و حجم اطلاعات زیاد بشر امروزی شاید برای نسل جدید کتاب جالبی نباشه .به هر حال ذائقه بشر امروز با سالیان گذشته کاملا در شعر و ادب و موسیقی و ....تفاوت های فاحشی داشته .من از این کتاب بسیار لذت بردم ولی فکر نمیکنم کتاب همه پسندی باشه.
من با پیش زمینه جنایات و مکافات خیلی با انگیزه اومدم این کتاب رو بخونم ولی الان به زور تا اواخر جلد اول رفتم و بقیش رو هم نمیخونم.... نمیدونم چرا بقیه میگن خوبه البته احترام میذارم بالاخره سلیقه ای هست.... ولی اینکه اینقدر روی بحث خدا مانور میده و خیلی ها دلیل موفقیت این کتاب رو به همبن دلیل میدونن به نظرم این بحث منظورم وجود خدا در حال حاضر کاملا حل شده است و اصلا دیگه جای بحثی نیست.... دوستان اگه میدونن کدوم از کتابای داستایوفسکی مثل جنایات و مکافات خوبه بگن چون من اصلا دل و دماغ خوندن کتابای دیگشو ندارم.
اگرچه ترجمه امروزی تر و کلمات سخت کمتری داره اما جاهایی کاملا جمله بی دلیل تغییر داده شده مثلاً جایی از کتاب میوسوف به سالک تعظیم میکنه و تو ترجمه اومده «سلام بلند بالایی کرد» یا چند سطر بالاتر ترجمه شده «از او طلب دعای خیر کند، حتی اگر لازم شد دست او را ببوسد» در حالی که در ترجمه انگلیسی اومده «at least receive his blessing, even if he did not kiss his hand. » و مثل این فرق ها در چند صفحه ای که من مطالعه کردم باز هم بود که شاید فرق های مهمی نباشه ولی برای من جالب نبود و ترجیح دادم ترجمه ی مشفق همدانی و ترجمه انگلیسی رو مطالعه کنم
واقعا خیلی لذت بردم میخوام برداشت خودمم از کتاب بنویسم اونم اینه که ظاهرا که کتاب بر اساس واقعیته و داستایوفسکی خواسته کوتاهی ها و قصور های مردم جامعه نسبت به یک مجرم رو نشون بده که فقط اون مجرم در کاری که کرده مقصر نیست گر چه مجرم هم اون کار رو نکرده بود ولی احتمال داشت بکنه کسایی که میخوان کتاب رو بخرن این یه مقدمه خوب میتونه باشه
#کتاب_بعدی_من دارم آثار داستایفسکی رو میخونم یکی یکی. شاهکار پشت شاهکار. چجوری یکنفر میتونه اینقدر شناخت خوبی در مورد روان انسانها داشته باشه؟ تعریف این کتابشو خیلی شنیدم، تشنه ام برای تک تک کلماتش.
شخصاً؛ همون طور که جین آستین رو جزو عاشقانه نویس ها دسته بندی نمی کنم، داستایوفسکی رو هم جزو رمان نویس ها نمی تونم دسته بندی کنم. برادران کارامازوف رمان نیست! کتاب فلسفی، انتقادی، جامعه شناسی و پند آموزه که برای سهولت خواننده در قالب داستان - البته داستانی بشدت پر کشش و جذاب - آورده شده. بنابراین نمی تونم بگم جزو بهترین رمان هاییه که تا به حال خوندم ولی قطعاً جزو بهترین کتاب هایی که تا به حال خوندم، قرار میگیره. پ ن : ترجمه بسیار عالی و درخور این اثر فوق العاده بود.
کتاب فوق العاده ای بود جذاب و گیرا و ذهن آدم رو درگیر میکنه فقط چندتا مشکل داره که خواننده رو کمی دل زده کنه اول اینکه شخصیت ها دو اسمی هستند و گاها آدم اشتباه متوجه میشه مخصوصا اوایل کتاب که خواننده با شخصیت ها آشنایی پیدا نکرده دوم اینکه قسمت های مذهبیش امکان داره واسه بعضیا مثل خود من حوصله سربر باشه تقریبا ۲ جای داستان حوصلتون سر میره اما در جمع آنقدر جذابه که از همه ایراداتش میشه چشم پوشی کرد ?
این کتاب رو چهارسال پیش از نمایشگاه کتاب خریدم ، داستان کتاب محور الهیات و خیر و شر و فلسفه داره و به نظرم جدا از نکات مثبت و اینکه کتاب معروفیست و نکات آموزنده و غیره !! کتابی ست بسیار کشدار که واقعا آدم رو خسته میکنه . اگر تحمل خوندن کتاب کشدار رو ندارین نخونین که واقعا انرژی میگیره و خسته میشه آدم !