وقت هرز روایتی است جسورانه و استادانه از زندگی "همه ما" در یک مهمانی خانوادگی و قدرت بینبریج
نیز در همین است.شرح و وصف بینظیر کژکاریها و اختلالهای خانوادگی.
بینبریج در این رمان بر خلاف نویسندگانی چون آنجلا کارتر و مارگارت اتوود، با مباحث فرهنگی درباب جنسیت و تمایلات جنسی گره نخورده بلکه در واقع هنر او آنجاست که شکاکیت و ناباوری وسیع و گاه مطلقی را درباره احساسات عاشقانه نسبت به جنس مخالف و هستهی خانواده با خواننده در میان میگذارد.
نمیدونم به دلیل قلم بد نویسنده یا ترجمه بدتر مترجم بود ولی من اصلا خوشم نیومد. اصلا نمیتونست تصویرسازی درستی تو ذهن منِ خواننده ایجاد کنه.
به نظرم حیف که خریدمش.
1
رمان بی سر و ته
بی هدف
ترجمه بد
همراه با سانسور های تابلو ک خواننده رو سردرگم میکنه
واقعا حیف وقت و پول