
کتاب خشم چشم خونی
آخرین شاگرد۵
نسخه الکترونیک کتاب خشم چشم خونی به همراه هزاران کتاب دیگر از طریق اپلیکیشن رایگان فیدیبو در دسترس است. همین حالا دانلود کنید
درباره کتاب خشم چشم خونی
همانطور که چوبدستیام دستم بود، به آشپزخانه رفتم و کیسهی خالیام را برداشتم. تا ساعتی دیگر هوا تاریک میشد، البته وقت داشتم پیاده به دهکده بروم و آذوقهی هفتگیمان را تهیه کنم. فقط چند تخممرغ و مقداری پنیر محلی برایمان باقی مانده بود. دو روز قبلش، محافظ برای مبارزه با بوگارتی به سمت جنوب رفته بود. در آن ماه دومینبار بود که استادم برای انجام کاری بدون من خانه را ترک میکرد. هربار بهم میگفت چیز جدیدی نیست که در دوران کارآموزیم ندیده باشم و بهتر است در خانه بمانم، زبان لاتین بخوانم و مطالعه کنم. من هم مخالفت نمیکردم، اما خوشحال هم نبودم. میدانید، فکر میکنم دلیل دیگری برای این کار داشت، او همیشه سعی میکرد حمایتم کند. ...
نظرات کاربران درباره کتاب خشم چشم خونی