در یکی از دورههای سخت و دشوار خودکاوی و در جستوجوی موشکافانهی ناکامیهای زندگی، احساس بیارزشی را بهعنوان توجیهکنندهی رفتارهای آسیبزا مطرح کردیم. این جستوجو و یافته، نه یک تجربهی انتزاعی، بلکه بازنگری روانشناختی از تداعیها، پیچیدگیها و موشکافیهای مشترک در عرصهی تجربهی ملموس و عینی افراد بوده است. در این عرصه رویکردهای خاصی با سبکها و فنون متفاوت مورد تحلیل و استفاده قرار گرفتهاند. دلیل این التقاطگرایی، پیچیدگیهای شخصیت آدمی در تعامل با واقعیتها و موقعیتهای اجتماعی است.