این کتاب، داستان دیاناست، دختری جوان که میخواست مورد تایید و ستایش دیگران باشد، به همین دلیل، از همه رویاهایش چشم پوشید. مادر او، در بستر مرگ، به او میگوید که او خواهری دو قلو دارد و بدین سان او را راهی سفری اسرارآمیز میکند- سفری به باغ شگفتانگیز رزها در استانبول، جایی که دعوت میشود تا با رزها سخن بگوید.