
کتاب کوهستان وحشی
نسخه الکترونیک کتاب کوهستان وحشی به همراه هزاران کتاب دیگر از طریق اپلیکیشن رایگان فیدیبو در دسترس است. همین حالا دانلود کنید
نقد و بررسی کتاب کوهستان وحشی
درباره کتاب کوهستان وحشی
کتاب کوهستان وحشی با عنوان Wolf Winter، نوشتهی سیسیلیا اکباک نویسندهی سوئدی است. این رمان در ژانر رمزآلود و معمایی نوشته شده و در فضایی پسامدرن و تخیلی سیر میکند. نویسنده سعی دارد در این رمان از رازهای یک قتل پردهبرداری میکند.
داستان کتاب کوهستان وحشی در فضای منطقهای کوهستانی و سردسیر در سوئد به نام لاپلند روایت میشود. داستان از جایی شروع میشود که دو دختر یک خانواده روستایی که به تازگی و برای یک زندگی بهتر به این منطقه مهاجرت کردهاند، در حین چرای بزها، متوجه جسد مثله شدهی یک مرد میشوند و با ترسی فراوان به سمت خانهشان فرار کرده و به پدر و مادرشان خبر از این فاجعه میدهند. وقتی همهی مردم منطقه متوجه این امر میشوند، این اتفاق را گردن گرگهای درنده خاکستری میاندازند که رفت و آمدشان در روستا امری اجتنابناپذیر و عادی است؛ اما فردریکا دختر چهارده ساله خانواده و مادرش مایا با قاطعیت تمام عقیده دارند که مسئله به همین سادگیها هم نیست و این مرد به قتل رسیده است! پس مادر خانواده یعنی مایا دربارهی تاریخچهی این کوهستان مخوف تحقیق کرده و متوجه گذشتهی تاریک و خیانتهایی که در این منطقه رخ داده است، میشود. با پیش رفتن داستان متوجه میشویم که فردریکا دختر بزرگ این خانواده، دارای یک قدرت ماوراءالطبیعه است و میتواند پلی ارتباطی میان دنیای زندگان و مردگان باشد! او میتواند با روح مادربزرگ مرحوم خود و همچنین اریکسون (مرد مقتول) ارتباط برقرار کند. همین امر موجب میشود تا او در پی کشف راز قتل اریکسون بیفتد و متوجه اتفاقات عجیب و هولناکی که در این منطقهی سرمازده افتاده، بشود.
داستان دارای فضایی بسیار تاریک و مخوف است که خواننده را از ابتدا تا انتهای داستان مجذوب خود میکند به طوری که او لحظهای آن را کنار نگذارد. نویسنده با توصیف دقیق جزئیات، فضای کوهستان سرد و مخوف را برای خواننده به تصویر میکشد و او را در سرمای سخت با فردریکا در سفرهای عجیبش به دنیای مردگان همراه میکند. البته این توصیفات دقیق در همان ابتدای داستان و با پیدا شدن جسد اریکسون، نشان میدهد که خواننده قرار نیست از توصیفات دقیق غرق لذت بشود، بلکه گاهی ممکن است از آنها منزجر شود.
فضای زمستانی و سرد لاپلند، مزیدی بر علت حس خاکستری و مخوف بودن داستان میشود، فضایی که زمهریری سخت و زندگی دشوارتر در این جو را برای ما یادآور میشود. سرمای کشنده، وجود حیوانات درنده، مردمی که سلاحهای قوی ندارند، همهی اینها درکنار هم به اضافهی یک گروه و یا شاید هم یک نیروی شیطانی که به قتل فجیع انسانها دست میزند، همه چیز را برای نوشتن یک داستان رمزآلود مخوف آماده میکند!
در واقع اسم اصلی داستان گرگ زمستان است که نشات گرفته از عقاید سنتی نویسنده و مردم سوئد است. انتخاب این عنوان بدین معناست که زمستان برای توصیف تاریکترین زمانهای زندگی انسان استفاده میشود و بارزترین نشانه فانی بودن همهی جهان است، پس مهمترین اصل درباره این فصل، دوام آوردن و زنده ماندن است!
سیسیلیا اکباک برای نوشتن این کتاب به انتخاب یک ژانر بسنده نکرده است بلکه کتاب کوهستان وحشی در اکثر ژانرها ورود پیدا میکند و با نبوغ نویسنده، حتی تبدیل به وجه تمایز و برتری این داستان نسبت به سایر داستانهای مشابه میشود.
کتاب کوهستان وحشی را انتشارات کتابسرای تندیس با ترجمهی روان محمدجوادی در اختیار علاقهمندان قرار داده است.
درباره سیسیلیا اکباک نویسندهی کتاب کوهستان وحشی
سیسیلیا اکباک در سال 1971 در سوئد به دنیا آمده است. او ابتدا در زمینه بازاریابی در یک شرکت چندملیتی به مدت بیست سال کار میکرد و بعد از اتمام تحصیلات از دانشگاه، به نویسندگی روی آورد. این کتاب، نخستین کتاب اکباک است که در سال 2015 منتشر شد و مورد تحسین نویسندگان قرار گرفت. او آثار دیگری از جمله: مورخان و ساعتهای دور افتاده نیز در کارنامهی خود دارد.
در بخشی از کتاب کوهستان وحشی میخوانیم
بعد، سکوت جای خود را به صدای آب داد. مایا دوباره با سر کج شروع کرد به حرکت و دنبال کردن صداهایی که در جنگل برایش آشنا بودند. وقتی صدای غرش آب بلندتر شد، او که انتظار داشت به فضای باز نزدیک شده باشد قدمهایش را بلندتر کرد. به سنگ بزرگ در کنار رودخانه رسید و ایستاد. آب رودخانه کف کرده بود و با صدای غرش به سنگ برخورد میکرد و با فشار پایین میریخت. مایا با این صحنه آشنا بود، قبلاً مثل آن را دیده بود اما چیزی شبیه این. فکر کرد همسرش زمانی دوست داشت این صحنه را ببیند. میتوانست صدای همسرش را بشنود که میگوید: نه. هیچوقت از چنین چیزی خوشم نیامده.
مایا به طرف راست برگشت و در جهت جریان رودخانه راه رفت تا به دریاچه رسیدند، جریان تند رودخانه در سطح صاف و بیحرکت دریاچه و پس از برخوردی تند آرام میگرفت. در ساحل جنوبی دریاچه حدود یک کیلومتر آن طرف تر خانهای بود.
خانه روی تپهای سبز مشرف به دریاچه قرار داشت. پشت خانه، به جای کوهستانی با درختهای صنوبر، جنگلی با کاجهای بلند وجود داشت. مایا وارد محوطهای شد که چهار ساختمان، آلونکهایی برای نگهداری هیزم و غذا در زمستان داشت. صدای منظم شکستن تبر میآمد که او آن را تا پشت طویله دنبال کرد. کنار دیوار، داس، شن کش، بیل و دِیلم با نظم و ترتیب کنار هم چیده شده بودند. از کنار قفسهایی عبور کرد که برای خشککردن گوشت در تابستان استفاده میشدند. چهار ماهی درحالی که بدنشان هنوز برق میزد و دهنشان باز بود از قلاب آویزان بودند. خانههای روستایی معمولا این شکلی بودند. به کسی نگفت اما از وضعیت خانهای که عمو تپو داشت شوکه شده بود. دیوار را دور زد و به مردی رسید. موهای مشکی کوتاه کوتاه. کمی ریش داشت و زخمی به صورت اریب روی لب بالاییاش بود. چوبها را روی بلوک چوب قرار میداد و با یک حرکت آن را دو نیم میخریدیم و چند روز قبل اینجا رسیدیم.
اما مرد همانطور ساکت مانده، با چشمهایی بسیار گود که به سوراخهایی تاریک زیر ابروهایش تبدیلشده بودند.
«امروز صبح دخترهایم به من گفتند جسدی داخل بیشهزار در کوهستان پیدا کردهاند. فردریکا، دختر بزرگترم میگفت شکمش پاره شده.»
مرد به مایا خیره شد.
مایا گفت: «نمیدانیم او کیست.»
آن مرد روی زمین تف کرد و تبرش را روی بلوک زد. طوری قدم برمیداشت انگار به سختی پاهایش را بلند میکند.
آنچه در بالا خواندید بررسی و نقد کتاب کوهستان وحشی بود. خرید و دانلود این اثر در همین صفحه امکانپذیر است. برای مطالعهی دیگر کتابها در زمینهی رمان میتوانید به قسمت دستهبندی کتابها مراجعه و کتابهای این موضوع را یکجا مشاهده کنید.
نظرات کاربران درباره کتاب کوهستان وحشی