
کتاب خط مشی مالی دولت و حریم بیتالمال از منظر نهج البلاغه
نسخه الکترونیک کتاب خط مشی مالی دولت و حریم بیتالمال از منظر نهج البلاغه به همراه هزاران کتاب دیگر از طریق فیدیبو به صورت کاملا قانونی در دسترس است.
فقط قابل استفاده در اپلیکیشنهای iOS | Android | Windows فیدیبو
درباره کتاب خط مشی مالی دولت و حریم بیتالمال از منظر نهج البلاغه
بسط و گسترش جامعه اسلامی با نزول آیات الهی در زمینههای گوناگون و بهویژه توسعه منابع درآمد عمومی، به مطرحشدن مسأله ضرورت دقت درمصرف منابع و هزینههای عمومی حکومت اسلامی، منجر گردید. بیتالمال، متعلق به خداست و از این رو، در جوامع اسلامی از اهمیت فوقالعادهای برخوردار است؛ زیرا امانتی از سوی خداوند تلقی میشود که از منابع متعددی گردآوری میشود و باید برای مصالح همه مردم مصرف شود. بنابراین، مصرفکننده بیتالمال باید در برابر همه مردم یک نسل، بلکه همه نسلهای پیشین (که موجبات تهیه آن را فراهم ساختهاند) و نسلهای بعدی (که از آن ارث میبرند) پاسخگو باشد. این پژوهش مترصد آن است که شیوه مصرف بیتالمال و ملاحظات اخلاقی ناظر بر آن را در پرتو آیات و روایات دال بر سیره اهل بیت«علیهم السلام» و بهویژه با تأکید بر سیره حکمرانی امام علی«علیهالسلام» مدنظر قرار دهد.
بخشی از کتاب خط مشی مالی دولت و حریم بیتالمال از منظر نهج البلاغه
اِنَّ اللَّهَ یاْمُرُکمْ اَنْ تُوَدُّوالْاَماناتِ اِلی اَهْلِها وَ اِذا حَکمْتُمْ بَینَ النَّاسِ اَنْ تَحْکمُوا بِالْعدْلِ، اِنَّ اللَّهَ نِعِمَّا یعِظُکُمْ بِهِ اِنَّ اللَّهَ کانَ سَمیعاً بَصیراً (قرآن کریم، نساء، ۵۸).
فصل اول: حریم بیت المال
حساب دنیا و آخرت
حساب پس دهی از سنت های مهم و ضروری حکم رانان اسلامی است که در دنیا و آخرت در شمار دشوارترین کارها قرار می گیرد؛ حساب پس دهی مسئولیت های دنیوی، پیامدهای متنوع و متعددی که هر کار به بار می آورد را مدنظر قرار داده، ثمرات آن را به حساب آدمی بار می کند. در حکم رانی حق مدار و متعالی، افراد بر اساس جایگاه و منصب اداری در اختیار خود، مورد حسابرسی قرار می گیرند؛ در این گونه حکم رانی، فراگرد وارسی و رسیدگی به اموال حکم رانان و صاحب منصبان از اهمیت خاصی برخوردار می شود و نیاز به دقت و نظارت همه جانبه و از مسیرهای متعدد و متفاوت ویژه این مهم با استفاده از سیستم های مناسب تشویق و تنبیه، تحقق می یابد؛ زیرا سطح دسترسی این گونه افراد به اموال عامه و امکانات بیت المال، گسترده تراست. با مطالعه تاریخ حکومت ها ملاحظه می شود که تاکید بر حساب پس دهی در حکم رانی؛ به ویژه از سنت خردمندانی است که امارت و زمامداری را امانتی از جانب پروردگار می دانند و بر مشروعیت و حقانیت مردم در حساب پس کشی از حکم رانان، واقفند.البته این حساب دنیاست؛ زیرا وجوه آخرتی و پیامدهای اخروی مسئولیت های آدمی نوع دیگری است و شرح حساب و کتاب دیگری دارد؛ به گونه ای که اهل معرفت با اندیشیدن به آن، به خود می لرزند و اهل یقین نیز از آن می هراسند؛ زیرا می دانند با همه ملاحظاتی که در دنیا مد نظرداشته اند، پاسخ گویی در آخرت دشوارتر از حد تصور آدمی است.
شایسته است که مباحث فصل حاضر با تامل بر این سوالات رصد شوند:
الف) ابعاد حساب پس دهی و مسئولیت های حکم رانان در باره بیت المال، کدامند؟
ب) پیامدهای این حساب پس دهی و مسئولیت، چگونه قابل رصد است؟
واژگان و مفاهیم رهنما
۱. بیت المال۲. حساب پس دهی
۳. مسئولیت
۴. پاسخ گویی
۵. حقوق نسل ها
۶. عدالت بین نسلی
۷. عدالت اجتماعی
بیت المال
بنابراین، در رویکرد اسلامی به اموال و امکانات، همه اموال و سرمایه ها و خزائن دنیا، متعلق به خداوند یکتاست و تخصیص آن به افراد جامعه، بر اساس حکم و مجوز او و بر اساس احکام دین صورت می پذیرد.
بدین سان، اموال خدا بیت المال نام می گیرند و به دست حاکم حق مدار سپرده می شود تا با تدبیر اداره گردند و در موارد مقتضی، به تساوی و عادلانه میان همه مردم تقسیم شوند. باید توجه داشت که این تقسیم عادلانه، همه چیز را در بر می گیرد؛ از ثروت های اندوخته شده گرفته تا قدرت های متمرکز شده و از منصب های طراحی شده گرفته تا فرصت های ایجاد شده در همه عرصه های اجتماعی؛ پس این حکومت خداست که متعلق به عامه مردم است و در خدمت همه آنان!
بر اساس همین ملاحظات و احکام است که در اسلام، هردو گونه مالکیت خصوصی و مالکیت عمومی شناسایی می شوند و مورد احترام جامعه و حکومت قرار می گیرند.
هرچند، به تعبیری همه مردم امانت دار خداوندند و حتی خود مردم، امانت اویند و هیچ کس مجاز نیست که اموال خود را به دلخواه خویش خرج نماید و باید ملاحظات حلال بودن و روا بودن محل خرج را نیز مدنظر قرار دهد. در این امتداد، تاکید می شود که فرد مسلمان حق ندارد که حتی ملک شخصی خود را در مسیرهای حرام یا بی فایده به کارگیرد؛ در واقع، افراد جامعه اسلامی در برابر نتایج و پیامدهای مصرف منابع شخصی خود نیز مسئول بوده، باید پاسخ گو باشند. نکته این است که اختصاص سرمایه های مالی و معنوی به کارهای حرام، قبح ذاتی دارد؛ و حتی اختصاص آنها به کارهای بی فایده نیز حرام است؛ زیرا به گونه ای اسراف محسوب می شود.
امام علی«علیه السلام» حتی در برخورد با بهره گیری از امکانات و اموال شخصی نیز ملاحظات ویژه ای داشتند؛ به نحوی که در فرازی از خطبه ۱۶۰ نهج البلاغه، در باب ساده زیستی و عدم استفاده از اموال شخصی و پرهیز از زیاده خواهی، از پیامبر اکرم«صلیاللهعلیهوآله»، به منزله الگوی کامل بشریت و نشانه قیامت و مژده دهنده بهشت و بیم دهنده از جهنم چنین روایت شده است:
پس به پیامبر پاکیزه و پاک خویش اقتدا کن، که راه و رسم او الگویی است برای الگوطلبان، و مایه فخر و بزرگی است برای کسی که خواهان بزرگواری باشد، و محبوبترین بنده نزد خدا کسی است که از پیامبرش پیروی کند و گام بر جایگاه قدم او نهد. پیامبر «صلیاللهعلیهوآله» از دنیا چندان نخورد که دهان را پر کند، و به دنیا حتی به گوشه چشمی نیز ننگریست و دو پهلویش از همه مردم فرورفتهتر، و شکمش از همه آنها خالیتر بود. دنیا را به او نشان دادند، اما نپذیرفت و چون دانست که خدا چیزی را دشمن میدارد، آن را دشمن داشت و چیزی را که خدا خوار شمرده، خوار انگاشت و چیزی را که خدا کوچک شمرده، کوچک و ناچیز دانست. اگر در ما جز این [ویژگی] نباشد که آنچه را خدا و پیامبرش دشمن میدارند، دوست بداریم یا آنچه را خدا و پیامبرش کوچک شمارند، بزرگ بداریم، برای نشان دادن دشمنی ما با خدا و سرپیچی از فرمانهای او کافی است! و همانا پیامبر «صلیاللهعلیهوآله» بر روی زمین مینشست و غذا میخورد و چون برده، ساده مینشست و با دست خود، کفش خود را وصله میزد و جامه خود را با دست خود میدوخت و بر الاغ برهنه مینشست و فرد دیگری را پشت سر خویش سوار میکرد. پردهای بر در خانه او آویخته بود که نقش و تصویرها در آن بود. به یکی از همسرانش فرمود: این پرده را از برابر چشمان من دور کن که هرگاه نگاهم به آن میافتد، به یاد دنیا و زینتهای آن میافتم.
پیامبر «صلیاللهعلیهوآله» با همه وجود از دنیا روی گرداند و یادش را از جان خود ریشهکن کرد و همواره دوست داشت تا جاذبههای دنیا، از دیدگانش پنهان ماند و از آن، لباس زیبایی تهیه نکند و آن را قرارگاه دائمی خود نداند و امید ماندن در دنیا نداشته باشد. پس یاد دنیا را از جان خویش بیرون کرد و دل از دنیا برکند و چشم از دنیا پوشاند؛ و چنین است "کسی که چیزی را دشمن دارد، خوش ندارد که به آن بنگرد یا نام آن، در نزد او بر زبان آورده شود".
در زندگانی رسول خدا «صلیاللهعلیهوآله» برای تو نشانههایی است که تو را به زشتیها و عیبهای دنیا راهنمایی کند؛ زیرا پیامبر «صلیاللهعلیهوآله» با نزدیکان خود گرسنه به سر میبرد و با آن که مقام و منزلت بزرگی داشت، زینتهای دنیا از دیده او دور ماند.
پس تفکرکنندهای باید، تا با عقل خویش به درستی اندیشه کند که "آیا خدا محمد را به داشتن این صفتها، اکرام فرمود یا او را خوار کرد؟". اگر بگوید «خوار کرد»، دروغ گفته و بهتانی بزرگ زده است و اگر بگوید «او را اکرام کرد»، پس بداند، خدا کسی را خوار شمرد که دنیا را برای او گستراند و [دنیا را] از نزدیکترین مردم به خودش، دور نگه داشت.
پس پیروی کننده باید از پیامبر «صلیاللهعلیهوآله» پیروی کند و بهدنبال او راه رود و قدم بر جای قدم او بگذارد وگرنه، از هلاکت ایمن نیست که همانا خداوند، محمد «صلیاللهعلیهوآله» را نشانه قیامت و مژده دهنده بهشت و ترساننده از کیفر جهنم قرار داد. او با شکمی گرسنه از دنیا رفت و با سلامت جسم و جان وارد آخرت شد و کاخهای مجلّل نساخت (سنگی بر سنگی نگذاشت)، تا جهان را ترک گفت و دعوت پروردگارش را پذیرفت.
وه! چه بزرگ است منّتی که خدا با بعثت پیامبر «صلیاللهعلیهوآله» بر ما نهاده و چنین نعمت بزرگی به ما عطا فرموده؛ رهبر پیش تازی که باید او را پیروی کنیم و پیشوایی که باید راه او را تداوم بخشیم. به خدا سوگند! آن قدر این پیراهن پشمین را وصله زدم که از پینهکننده آن شرمسارم. یکی به من گفت «آیا آن را دور نمیافکنی؟»، گفتم از من دور شو، صبحگاهان است که رهروان شب ستایش میشوند (ر.ک. ترجمه دشتی، ۲۱۳ و۲۱۴).
در باره اهمیت بیت المال و وجوب بازگرداندن اموال به یغما رفته به آن، در خطبه ۱۵ نهج البلاغه چنین روایت شده است:
سوگند به خدا اموال غارت شده از بیت المال را به آن باز می گردانم، حتی اگر آنها را بیابم که مهر زنان شده باشد یا کنیزانی با آنها خریده باشند. همه را قاطعانه به بیت المال بر می گردانم؛ زیرا که در دادگری گشایش است و آن کسی که از دادگری به تنگ آید، از ظلم و ستمی که بر او می رود، بیشتر به تنگ می آید (ر. ک. ترجمه آیتی، ۶۱؛ ترجمه شهیدی، ۱۶؛ وترجمه دشتی، ۳۹)
درآمد ومصرف سالم
برای مثال کسی که از طریق کشاورزی، درآمد حلال کسب می کند و حاصل دسترنج حلال خود را به مصرف رزق حلال خانواده یا اطرافیان یا فقرا می رساند، در بهترین وضعیت قابل تصور، فعالیت می کند.
در مقابل کسی که از راه حرام و رباخواری کسب درآمد می کند و حاصل دسترنج حرام خود را به مصرف مواد مخدر یا الکل می رساند، در بدترین وضعیت قابل تصور، فعالیت می کند.
با این حال، در این بیست و پنج حالت، شانزده حالت مجاز و رواست؛ پس فرد مسلمان می تواند کاملاً بخردانه عمل کند و از میان این شانزده حالت، موارد متناسب با خود را برگزیند و در یک زندگی سالم، به فعالیت اقتصادی بپردازد؛ هرچند اگر در حریم مشاغل و هزینه های کاملاً طیب و طاهر فعالیت کند، (منطقه A در نمودار۱-۱) بسیار مطلوبتر است.
نظرات کاربران درباره کتاب خط مشی مالی دولت و حریم بیتالمال از منظر نهج البلاغه