من در جستجوی تفکری خوشبخت هستم، به خوشبختی رنگ زرد لیمو در میان بشقاب...
ما وانمود میکنیم حیلهگریم، ام ا در اینباره اغلب از نوزادان درون گهواره نیز کمتر میدانیم. چشمانمان از آنها بستهتر، دلهرههامان ناپاکتر و شادیهامان خفیفتر است.
دانشمند اتمها را میشکند، همانطور که یک کودک، شکم عروسکش را پاره میکند تا ببیند درون آن چیست. نویسنده، کودکی است که با شانهای از جنس طلا، موهای عروسکش را شانه میزند. تفاوت میان علم و ادبیات، همان تفاوت میان تجاوز و عشقی ژرف است.