شخصیت اصلی رمان دامگستر فرد منحرفی است که فقط از قواعد و مقررات خودش پیروی میکند و بهتنهایی دست به اعمال انحرافآمیز میزند، اما پس از اندک زمانی برای خود همدستی انتخاب میکند که با یکدیگر به صورت هماهنگ عمل کرده و از همدیگر پشتیبانی میکنند.
از آنجا که نویسنده در طول داستان به دوران کودکی، نوجوانی و جوانی او اشاره میکند، به نحوی مراحل شکلگیری این انحراف اخلاقی، و عواملی که این امر را تشدید کردهاند در قالب داستان میگنجاند و بهخوبی نمایانگر نظریهی ادوین اچ ساترلندِ جامعهشناس است که میگوید برای آنکه شخصی تبهکار شود، نخست باید یاد بگیرد چگونه تبهکار شود. که این یادگیری در نتیجهی کنش متقابل اجتماعی فرد با دیگران حاصل میشود. والتر در خانوادهای متولد میشود که مادر از لحاظ اخلاقی دچار مشکل است و همچنین در ساختمانی بزرگ میشود که همسایهها هر کدام به نوعی دچار ناهنجاریهای اخلاقی هستند. فراگرد اجتماعی شدن والتر ناموفق است، زیرا نتوانسته هنجارهای اجتماعی را ملکهی ذهنش کند؛ پس از اعمالی که انجام میدهد هیچگونه احساس شرمساری نمیکند. خانواده در القای هنجارهای جامعه به او هیچ سعی و تلاشی نداشته است و این خود روی آوردن والتر را به رفتار انحرافآمیز تقویت میکند. به طوری که بعدها جرایم یقهسفیدها را مرتکب میشود. این نوع جرایم به هرگونه قانونشکنی صاحبان مشاغل اطلاق میشود؛ مانند اختلاس و ارتشا، که والتر به طور گسترده به آن دست میزند. نویسنده در این رمان سعی کرده فساد مالی اواخر دههی هشتاد میلادیِ آلمان که امکان صعود سرگیجهآور اقتصادی را به شارلاتانها میداد به تصویر بکشد. در ضمن فرصت را مغتنم شمرده و با اضافه کردن دو شخصیت دیگر، دمبرووسکی و کوبین، به شخصیت اصلی رمان نقطهنظرات انتقادیاش را نسبت به دو سیستم اقتصادی کمونیسم و کاپیتالیسم ابراز و پیشبینی کرده است که در درازمدت هیچکدام از این دو سیستم قادر به ادامهی حیات نیستند؛ سیستم کمونیستی بلوک شرق که از هم پاشید، مانده سیستم سرمایهداری از نوع امریکاییاش.
رمان دامگستر (شکارچی انسان) از جمله شاهکارهای تیم محسوب میشود که در سال ۱۹۹۱ به رشتهی تحریر درآمده، و به زبان های مختلف ترجمه شده است. نویسنده در این کتاب با نثری شیوا و روان داستان زندگی پیتر والتر را از زبان خودش بیان میکند، مردی که به خاطر کلاهبرداری میلیونی در بازار بورس محکوم به حبس شده، اما موفق به فرار از زندان میشود و حالا در کمال آرامش فرصت دارد خاطراتش را شرح دهد.
رمانی پُرهیجان، پُرمعنا، لذتبخش و درعینحال تلخ.