حالا دیگر پهلوان علیعسکر یزدی را در سراسر ایران به عنوان قویترین پهلوان کشور میشناختند. هر روز از گوشه و کنار مملکت پهلوانان جوانی که آرزوی بازوبند پهلوانی را در سر میپروراندند، برای کشتی با او به یزد میآمدند و با ناکامی به شهر و دیار خود بازمیگشتند. پهلوان عسکر برای حفظ موقعیت خود و دفاع از مقام پهلوانی، مجبور بود که مرتب ورزش کند تا همیشه آماده و ورزیده باشد. همهجا پیچیده بود که قرار است امسال در جشن عید نوروز، پهلوان نیرومندی برای کشتی با عسکر به تهران بیاید.
پهلوان عسکر برای شرکت در کشتی نوروز به طرف تهران حرکت کرد. او وقتی به تهران رسید که هنوز زمان زیادی تا عید نوروز مانده بود. بعد از تحقیق متوجه شد که حریفِ امسال او پهلوان حسین نعلگر قزوینی است، اما او هیچ شناختی از این پهلوان نداشت.