شاهزاده نصرتالله میرزا سیفالملک، معروف به امیر اعظم که سالها حاکم تهران بود و خودش هم ورزشکار و کشتیگیر بود، عازم سفر شیراز بود. چون به ورزش پهلوانی خیلی علاقه داشت، جمعی از پهلوانان برجسته تهران را هم دعوت کرد که در این سفر همراهش باشند. از جمله آنها پهلوان اصغر نجار بود و عدهای دیگر. از سید حسن رزاز هم درخواست کرد که همراه آنها باشد. سید هم پذیرفت. این کاروان از تهران که راه افتادند، شهر به شهر توقف میکردند و ورزش میکردند تا به شیراز رسیدند. در شیراز، والی شهر و بزرگان و اشراف و پهلوانان به استقبال این کاروان آمدند. مردم شهر شیراز و بزرگان شهر به گرمی از میهمانان استقبال و پذیرایی کردند.
شهر شیراز غرق در جشن و شادمانی بود. مردم شیراز از تماشای سیمای پهلوانان بزرگ خود به وجد آمده بودند.
بعد از چند روز که خستگی از تنِ میهمانان به در رفت، والی شهر شیراز جشن بزرگی در باغ نظر برگزار کرد و از کلیه پهلوانان شیراز و پهلوانان میهمان دعوت کرد. مردم شهر هم دعوت شده بودند...