

کتاب کشتیبان دوست
نسخه PDF
نسخه الکترونیک کتاب کشتیبان دوست به همراه هزاران کتاب دیگر از طریق اپلیکیشن رایگان فیدیبو در دسترس است. همین حالا دانلود کنید!
درباره کتاب کشتیبان دوست
کشتی پدر از دور به همان هیاتی بود که در خواب من. نمیدانم در خواب روی برجی نشسته بودم یا روی قلهی کوهی؟ اما سردم بود، خیلی سرد. فریاد زدم: «الان میآیم کشتیات را خراب میکنم.» و خواستم تا رسیدن به کشتی یکسره بدوم. تلوتلو خوردم و تنگ از دستم افتاد. انوش گفت: «آخ...» صدای شیههی اسبی شنیدم. نگاه کمه کردم، جفتی اسب ار دیدم که به سوی کشتی پدر میتاختند. انوش گفت: «بیشراب ماندیم!» گفتم: «تقصیر کشتی پدر است.» گفت: «پس چرا نمیروی به جنگش؟»
نظرات کاربران درباره کتاب کشتیبان دوست