کتاب «گذر از کوچه رندان» نوشته فروزنده عدالت است.
از این نویسنده پیش از این کتابهای «افسانه مهراب»، «دروغی به نام عشق»، «عشق مهتابی»، «لعیای عشق»، «عشق بیسرانجام» و ... منتشر شده است.
رمان در «گذر از کوچه رندان» روایتگر سرگذشت زنی جوان است که همسرش دچار اعتیاد شده و همین موضوع روابط آنها و سرنوشت آنها را در معرض خطر قرار داده است.
در بخشی از کتاب «گذر از کوچه رندان» میخوانیم:
« من میان هال سردرگم ماندم. دنیایم داشت آنطور میشد که او میخواست و باز من مهم نبودم. به او نگاه کردم که مثلاً مشغول بازی با امیرعلی بود، درحالیکه یاسمن در بغلش میخندید. وقتی دید نگاهشان میکنم نگاهم کرد و خندید، طوریکه دلم آشوب شد.
به اتاق بچهها رفتم در را بستم. ولی دلم خنک نشد و کلید را در قفل چرخاندم. تمام سلولهایم مرا وادار به مقابله میکردند. جنگی که در آن بیدفاع واردم کرده و همانطور رها شده بودم. و باران تیرها روزها و ساعتها باریده بود و من مجروح از تیرها راهی برای فرار نداشتم، حالا که زمان اسلحه و موقعیتی را در اختیارم گذارده بود و برای اولین دفاع آماده بودم، نمیتوانستم بیصدا گذر کنم و اجازه بدهم او باز هم بر سریر قدرت بنشیند و مرا خوار و ذلیل فرض کند. مشغول دور تسلسل در خاطرات تلخ و شیرینم بودم که صدای گریه و بیتابی یاسمن به گوشم خورد. سعی کردم بیاعتنا باشم و چشمانم را بستم. چرا مادران نسبت به کودکان بیپناه و کوچکتر مهربانترند؟»