کتاب «در کشور مردان» نوشته هشام مطر ( -۱۹۷۰)، نویسنده اهل لیبی است.
او با نوشتن کتاب «در کشور مردان» در سال ۲۰۰۶، نامزد جایزه ادبی من بوکر شد و این کتاب تا کنون به بیش از ۲۰ زبان در دنیا ترجمه شده است.
نویسنده در این رمان فضای خفقان آور دوران حکومت معمر قذافی، رهبر سابق کشور لیبی، را پیش چشم مخاطبان قرار می دهد.
داستان را جوانی به نام سلیمان روایت میکند که با مرور خاطراتش جریانات را پیش میبرد ، پدر سلیمان به اجبار کار، مهاجرت کرده و مسئولیت نگهداری از خانوادهاش را به این پسر ۹ ساله سپرده است.
سلیمان کوچک در غیاب پدر مسئولیتی بسیار سنگین را روی شانههای خود احساس میکند تا روزی که ناگهان پدرش را در بازار میبیند و پدر حضور او را نادیده میگیرد. از این جای داستان است که تصورات ذهنی این پسربچه به هم میریزد و شالوده اصلی رمان شکل میگیرد.
با اینکه موضوع محوری داستان، در بستر اتفاقات سیاسی – اجتماعی لیبی میگذرد، اما نویسنده هیچ گاه به طور مستقیم درگیر مسایل سیاسی نمیشود. او سعی دارد در رمان خود احساسات و عواطف انسانی شخصیتهایش و روابط آنها را به خوبی تصویر کند.
جهانی که مطر به تصویر میکشد، برای مخاطبان امروز آشناست و به خصوص پس از کشته شدن معمر قذافی در سال ۲۰۱۱، مردم جهان با هر چه بیشتر با چهره واقعی این دیکتاتور و رنجهایی که بر مردمان سرزمینش روا داشته است، آشنا شدهاند.
روایت این داستان، بارها بین زمان حال و آینده در حرکت است و تجربیات سلیمان را از نگاه محدود و چشمان سردرگم راوی نوجوان داستان توصیف میکند. دهد.
در بخشی از کتاب «در کشور مردان» میخوانیم:
«مادر من را به مغازهی کنجدفروشیِ نزدیک میدان شهدا برد. میدانی که رو به دریا بود و مجسمهی سپتیمیوس سِوِروس، امپراتور رومی که سالها قبل در لِپتیس زندگی میکرد، با غرور در آن ایستاده بود. مادر یکعالمه چوبکنجدی برایم خرید. هرکدام از این چوبها در کاغذ مومیهای سفید پیچیده شده بود که لبههای کاغذ در طرف دیگر پیچ خورده بود. اجازه ندادم که چوبکنجدیها را داخل کیفش بگذارد. در چنین صبحهایی، همیشه لجوج و یکدنده بودم».
هشام مطر کودکی خودش در لیبی رو در قالب سلیمان روایت کرده و همون سنی که خودش از لیبی به قاهره رفته ، سلیمان هم در اون سن و نقطه از لیبی خارج و به قاهره رفته . و در سنی که پدرش ربوده شده پدر سلیمان از دنیا رفته ...کتاب خوبی بود با اینکه بخش زیادی از کتاب راوی یک کودک بود ولی ملموس و باور پذیر و ساده ترس زندگی در یک حکوت پر از ترس و اختناق و سرکوب یک دیکتاتور رو روایت می کرد و ترومای بودن در چنین وضعیتی که تمام بزرگسالی ت رو برای همیشه درگیر می کنه ، مهاجرت در کودکی و احساس بی هویتی و هیچ وقت تعلق خاطر به هیچ سرزمینی رو پیدا نکردن ...به امید اینکه بقیه دیکتاتورها به زودی به سرنوشت قذافی دچار بشن ...
2
توصیفات کتاب خیلی خیلی زیاد بود،من حقیقتا زیاد نتونستم با کتاب ارتباط برقرار کنم ولی در کل نه بد بود نه خوب،معمولی بود
4
سلام اگه میشه یه نفرکتاب خوب ومفیدمعرفی کنه که ندیده ارزش خریدداشته باشه
5
واقعا خیلی کتاب زیبا و خوبی بود.
اگه موافقید لایک کنید،