«درگذشتهای بسیار دور، معتقد بودم که تمام زنان را هالهای از مهربانی، غمخواری، عواطف مادری، شجاعت و نجابت فراگرفته است؛ و تمام مردان بر آنان ستم روا میدارند. همانطور که همهی مردم و از جمله زنان آرمانگرا میدانند این تفکر واقعیت ندارد...» این جملاتی است که فیلیس چسلر مقدمهی کتاب زن در برابر زن را با آن آغاز کرده است. کتابی که این بار بهجای آنکه در دفاع از حقوق زنان، انگشت اتهام را بهسوی مردان بگیرد آن را بهسوی زنان نشانه رفته است. زن در برابر زن نگاه جدیدی به خواننده ارائه میدهد و او را به فکر کردن مجبور میکند.
کتاب «زن در برابر زن» اولین بار با عنوان اصلی Woman’s inhumanity to woman سال 2002 منتشر شد. این کتاب به موضوعاتی مانند پرخاشگری غیرمستقیم زنان در محیط کار و خانواده، در کودکی و بزرگسالی پرداخته است. او دربارهی ظرفیت زنان در برابر ظلم، رقابت، حسادت و استبداد سخن گفته است و از رفتار زنان نسبت به یکدیگر انتقاد کرده است. او در این کتاب دربارهی اعتقادات جنسی زنان حرف زده است و روابط بین زن و مرد را تحلیل کرده است.
این کتاب در سراسر اروپا، آمریکای شمالی، آمریکای جنوبی و آسیا نظرها را به خود جلب کرده است. واشنگتنپست دربارهی این کتاب نوشته است: «به نظر میرسد چسلر همهچیز را خوانده است و عمیقاً در مورد آن فکر کرده است، او تفسیر اجتماعی و بینش روانشناختی عمیقی را در کنار نقد ادبی حیرتانگیز ارائه کرده است...»
کتاب با یادداشت مترجم آغازشده است و پس از آن دو مقدمه از فیلیس چسلر قرارگرفته است. مقدمهی اول مقدمهای است که بر چاپ جدید کتاب نوشته است و مقدمهی دوم مقدمهی اصلی کتاب است. فیلیس چسلر در مقدمهی کتاب از انگیزههایش برای نگارش این کتاب و همچنین بازخوردهای مثبت و منفیای که دریافت کرده سخن گفته است. پس از این مقدمات محتوای اصلی کتاب در شش فصل نوشتهشده است:
در دنیای جانوران
پرخاشگری غیرمستقیم در بین دختربچهها و نوجوانان
جنسیت گرایی
مادر خوب و محتنهای دختر خوب او
خواهران و جستجوی بهترین دوست
زنان در محل کار
فیلیس چسلر (Phyllis chesler) رواندرمانگر آمریکایی متولد سال 1940 است. او در خانوادهای یهودی و از طبقهی کارگر در بروکلین به دنیا آمد. او علیرغم داشتن خانوادهای مذهبی به مذهب تمایلی نداشت و در سالهای اول جوانی در بعضی جنبشهای غیرمذهبی فعالیت میکرد.
او استاد روانشناسی و مطالعات زنان در دانشگاه استاتن آیلند (staten island) است. او بهعنوان یک روانشناس فمینست شناخته میشود و در مباحثی همچون بیماریهای روانی، طلاق و حضانت کودک، موج دوم فمینیسم، خشونت علیه زنان، جنسیت زدگی، فحشا و... مطالعات و نوشتههای مهمی دارد.
فیلیس چسلر 16 عنوان کتاب دارد که از میان آنها میتوان به «زنان و دیوانگی»، «زنان، پول و قدرت»، «دربارهی مردان»، «نامههایی به یک فمینست جوان»، «مرگ فمینیسم» و «یک عروس آمریکایی در کابل» اشاره کرد.
کتاب زن در برابر زن یکی از کتابهای ارزشمندی است که در سالهای اخیر به فارسی برگردانده شده است. ساغر عقیلی مترجم ایرانی، ساکن کانادا این اثر را به فارسی برگردانده است. او دربارهی ترجمهی این اثر میگوید: «بههرحال، با همان امیدی کتاب را ترجمه کردم که نویسنده را به نوشتن آن واداشت. او امیدوار بود با این کار بتواند راهگشای ایجاد روابطی سازندهتر و انسانیتر در بین زنان باشد. مترجم نیز با همین امید کتاب را تقدیم خوانندگان فارسیزبان میکند.»
انتشارات لیوسا کتاب زن در برابر زن را با ترجمهی فریده همتی، ساغر عقیلی عرضه کرده و در اختیار علاقهمندان قرار داده است.
کتاب زن در برابر زن یک کتاب بسیار مهم است. این کتاب واقعیتی را بیان میکند که سالها سعی شده بود کتمان شود. زن در برابر زن از ظلم زنها به خودشان و همجنسانشان میگوید. این کتاب از این حرف میزند که مردسالاری تنها نتیجهی ظلم مردان نیست و زنان نیز نقش عمدهای در ظلمی که به همجنسانشان میشود دارند. این کتاب هرچند حرفهای تلخ و گزندهای میزند اما انسان را به اندیشیدن مجبور میکند. واقعیتی که این کتاب بیان میکند این است که هنوز هم بسیاری از زنان هستند که زندگی زیر سایهی مردان را ترجیح میدهند و از زنان مستقل بیزارند. این کتاب را هر زنی باید بخواند و سعی کند عادلانه قضاوت کند.
کتاب زن در برابر زن در دستهی کتابهای روانشناسی قرار دارد.
کتاب زن در برابر زن مناسب برای گروه سنی بزرگسال است.
تعداد صفحات نسخهی چاپی کتاب 346 صفحه است که با مطالعهی روزانه 20 دقیقه میتوانید این کتاب را در 17 روز بخوانید.
کتاب زن در برابر زن جزو کتابهای حجیم و بلند با موضوع روانشناسی است. این کتاب برای افرادی که وقت بیشتری برای مطالعه دارند و میخواهند در زمینهی روانشناسی زمان بیشتری را به مطالعه اختصاص دهند انتخاب مناسبی است.
آنچه در بالا خواندید بررسی و نقد کتاب زن در برابر زن اثر فیلیس چسلر بود. خرید و دانلود این اثر در همین صفحه امکانپذیر است. برای مطالعهی دیگر کتابها در زمینهی روانشناسی میتوانید به قسمت دستهبندی کتابها مراجعه و کتابهای این موضوع را یکجا مشاهده کنید.
زنان آرزو دارند با مادری خوب رابطه داشته باشند. این آرزو بهخصوص در کسانی که با مادر خود چنین رابطهای داشتهاند. بسیار شدیدتر از کسانی است که چنین رابطهای نداشتهاند. هر زن، مادر خود را در سایر زنان جستجو میکند، اما نه صرفاً به این دلیل که ازنظر عاطفی وابسته به جابهجا کردن رابطهی خوب مادر- دختر است. بلکه همچنین بهعنوان راهی برای مستقل شدن (از شیر گرفتن خود) از طریق جانشین کردن تدریجی بهترین دوستانش با مادر خود. به طریق مشابه زنان در بین دوستان خود. خواهران خوب را جستجو میکنند؛ بهخصوص این جستجو در کسانی که تجربهای از خواهر خوب دارند بیشتر از آنهایی است که چنین تجربهای ندارند. داشتن دوستان خوب (معمولاً زنان بیشتر از یک دوست دارند) و صمیمی بودن با خواهر یا خواهران، هر دو برای زنان مهم و بنابراین، سرشار از تنش است.
برخلاف آرمانگرایی اولیهی فعالان جنبش استیفای حقوق زنان در مورد روابط «خواهرانه» در واقع روابط خواهران و برادران در پی خصومتها و رقابتهای سنتی، وزن و اهمیت خود را از دست میدهد. رابطهی هر زن با خواهرش چهبسا ادامهی عدم علاقهای باشد که با بیتوجهی الکترا (Electra) به وضع اسفبار خواهرش قابلمقایسه است که در تمام زندگی، برای بهرهمندی از عشق پدر و مادر و موفقیت دنیوی با او رقابت کرد. این رابطه میتواند به آن تخریبها یا به آن شرایط مرتبط باشد.
رابطهی خواهران و برادران، همانند اهمیت ترتیب تولد، دستکم گرفتهشده است. تا سالهای اخیر روابط والد - کودک درک روان تحلیلی و روانشناختی ما از رشد انسان را تحت تسلط داشت. باوجوداین، طی بیست سال گذشته، تعدادی از کتابها و همایشها، بر اهمیت روابط خواهران و برادران متمرکزشدهاند. برای مثال، در ۱۹٩۱ لورا تریسی در کتاب رازهای میان ما: رقابت میان زنان؛ در مورد یک کارگاه آموزشی یکهفتهای بحث میکند که جین بیکر و همکارانش آن را هدایت میکردند و تریسی با زنان چهلونه سال به بالا در آن شرکت داشتند. در قسمتی از بحث، از شرکتکنندگان خواسته شد به گروه مادر یا دختر بپیوندند و تریسی به گروه «مادر»پیوست. زنان عضو این گروه؛ مادر و مادر دختران بودند. تریسی مینویسد:
اما ما فقط دختر و مادر نبودیم. ما متوجه شدیم هر زنی که برای عضویت در گروه مادران انتخابشده است. خواهر بزرگتر نیز هست؛ همهی ما بدون استثنا، ما با مراجعه به درون خود فهمیدیم که پیوستن به گروه دختران، اضطراب تقریباً محسوسی را در ما برمیانگیخت...
فرمت محتوا | epub |
حجم | 1.۹۴ مگابایت |
تعداد صفحات | 346 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۱۱:۳۲:۰۰ |
نویسنده | فیلیس چسلر |
مترجم | ساغر عقیلی |
مترجم دوم | فریده همتی |
ناشر | انتشارات لیوسا |
زبان | فارسی |
عنوان انگلیسی | Woman's inhumanity to woman |
تاریخ انتشار | ۱۳۹۴/۱۲/۰۲ |
قیمت ارزی | 3 دلار |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |
این کتاب هم از موضوعات مورد علاقه من هست. بعنوان کوچ بانوان آشنایی با این موضوعات رو برای هر کسی که بویژه تخصصی در حوزه زنان فعالیت می کنه توصیه می کنم. اما نقد هایی هم بر کتاب هست و البته ترجمه اون. بله این کتاب بیش از ۲۰ سال طول کشیده تا نوشته بشه و انکار سایر هم عصران نویسنده و اصرارشون به عدم انتشار کتاب شاید باعث شده نویسنده بیش از حد به دنبال اثبات فرضیه خودش باشه و تکرارها زیاده در محتوا. از طرفی ممکنه سوگیری هایی در بررسی پژوهش ها بوجود اومده باشه. تو تجربه من که ۳ بار خوندمش و یکبار تسهیل گری در کلاب کتابخوانی، بعضی جاها اصرار به اثبات بدیِ ارتباط، آزاردهنده می شه و گاهی اگر دقت نکنیم به جای آگاهی و اقدام ممکنه اسیر ناراحتی و بی انگیزگی بشیم. در تمام فصل های کتاب به شرح مساله پرداخته شده و در مقدمه با ۹ قدم راهکار سعی کرده کاستی نگاه اصلاحی رو جبران کنه. برای همین اگر مقدمه رو نخونیم یا یادمون بره ممکنه ناامید و ناراحت باشیم موقع خوندنش و فقط به ذکر مصیبت! بسنده کنیم. مهمه که دقت کنیم اینها برای آگاهی و اقدام به تغییر شرایطه نه برای پذیرش همین که هست یا برچسب زدن روی خودمون و زنان دیگه! بعلاوه دقت کنیم بیش از ۲۰ سال از انتشار کتاب می گذرا و پژوهش های جدید رواشناسی مبتنی بر جنسیت انجام شدن که ممکنه اطلاعات جدیدتری بهمون بدن. در تعریف رفتارهای زن در برابر زن مهمه که وقتی می خوایم در رفتار خودمون بررسی ش کنیم، ببینیم آیا اینجا جنسیت مخاطب برای من دلیلی بر رفتار بده یا اگر مخاطبم زن نبود و مرد بود هم همین رفتار نامناسب رو نشون میدادم. حتی گاهی تعریف نامناسب بودن رو بواسطه جنسیت تغییر میدیم مثلا داد زدن سر یه زن عادی و سر یه مرد کار اشتباهی به نظر میاد! (رفتار و موقعیت مشابه اما استاندار دوگانه بر اساس جنسیت) در کنارش توجه کنیم چقدر رفتار نامناسب با زنان برامون عادی سازی شده و جایگاه مردان بالابرده شده تا از این رفتارها از سوی زنان دورتر باشن... این کتاب برای تفکر و تغییره ...
کتاب از نظر طرح موضوع برام جالب بود. فعلا تا نیمه کتاب مطالعه کردم اما چیزی که از جذابیت کتاب کم میکنه تکرارهای زیاد و البته ترجمه ضعیف این کتابه. انگار مترجمان این کتاب دیکشنری رو گذاشتند دم دست و خط به خط ازش کمک گرفتند. به طور مثال جایی عبارت چشم شیطان آمده که با توجه به جملات قبل و بعدش میشه استنباط کرد که منظور همان چشم زخم خودمان است. ازین عبارتهای گنگ زیاد به چشم میخوره که نشون میده ترجمه کار خبره این کار نبوده. خوندن این کتاب باعث میشه واقع بین تر باشم و اطرافیانم رو با سعه صدر بیشتری تحمل کنم و از همه مهمتر به رفتارهای پنهان خودم آگاه تر بشم.
موضوع کتاب جالبه ولی بیشتر از اینکه به سبک کتاب نوشته شده باشه به سبک یک پایان نامه نوشته شده. بنابراین جذابیت و انگیزه برای خواندن ایجاد نمیکنه. در کتاب به غیر از فصل های اولی که به مطالعات میمونها میپردازه مطالعات علمی دقیقی ارائه نمیکنه. حتی در مرتبط بودن تحقیقات انجام شده به موضوع کتاب شک دارم. در جاهای زیادی نویسنده به خاطره گویی و آوردن مثال های شخصی رو کرده که این مثالها بار علمی به کتاب نمیده برعکس خسته کننده اش میکنه. در آخر ترجمه کتاب روان نیست. حتی بعضی جمله ها کاملا غیر قابل درک شدن بخاطر ترجمه نادرست. بنظر میرسه ترجمه واو به واو اصلا ایده خوبی برای این کتاب نبوده. در نهایت ... توصیه نمیکنم
باید و نبایدها توی خلأ رخ نمیدهد. به بردهها نمیگفتند فلان کنید و بهمان کنید تا آزاد شوید، وقتی اصولا چارچوب اجتماعی جایی برای آزادی او در جهان مسلط سفید تعریف نکرده بود. ابتدا باید جهان مسلط ضدزن را رسوا کرد، او را به کرنش خواند و به برابری تسلیمش کرد. از دل این مبارزه، زنان خودشان راه رشد و ترقی را خواهند یافت. روان رنجور و رفتار محافظهکارانهشان هم التیام و بهبود خواهد یافت
کتاب جالبی بود . نگاه متفاوتی داره به روابط زنان با همدیگه و اینکه در خیلی از موارد ممکنه بهم آسیب بزنند، حسادت کنند و پرخاشگری غیر مستقیم داشته باشند. خوندن این کتاب کمک میکنه تا ببینیم رفتارهای ما با همجنس هامون چه تاثیراتی روی زندگی اونها میگذاره. برای تغییر رفتارهامون هیچ وقت دیر نیست. حامی و مشوق زنان دیگر باشیم.
کتاب متفاوت و خوبی در حوزه ادبیات زنان بود و بنظرم بالاخره یکی پیدا شد که تابو را شکست و از دنیای زنانه به واقعیت سخن گفت اما متاسفانه نویسنده خیلی دچار تکرار میشد و بنظرم این خواننده را ممکنه خسته کنه
کتابی ک هر زنی باید چندین بار بخونه.همه ی ما توی زندگی علیه زنان دیگه بودیم.و باید یادبگیریم خودمون رواصلاح کنیم.
تیتر کتاب برام جالب بود ...نمونه رو خوندم موضوع کتاب جالبه و تاحالا درموردش حرف زده نشده ولی ترجمه اصلا روان نیس و بعضی جملات رو مجبور شدم دوبار بخونم برای همین نخریدم
این کتاب عالیه چون مطالبی رو که بیان میکنه نتیجه تحقیقات معتبر هست و اینکه نویسنده ۲۱ سال از عمرش رو به نوشتن این اثر اختصاص داده واقعا ارزش خوندن رو داره
این کتاب عالیه به هر زنى پیشنهاد میکنم وقت بذارع و حتما بخوندش خیلی خیلی توى رفتارهامون نسبت به هم جنس هاى خودمون تأثیر داره♥️♥️