ادبیات گوتیک یا ترسناک مدتهاست که در بین کتابخوانان ظرفداران زیادی دارد. زمانی که مری شلی، خط به خط کتاب فرانکشتاین را مینوشت هرگز فکر نمیکرد که روزی سبک نوشتارش در جهان مشهور شود و نویسندگان زیادی از سبک او تقلید کنند. سوفی کینزلا نویسندهی جوان آمریکایی در کتاب گردنبندم را پیدا کن، به خوبی از این سبک استفاده کرده است. او با استفاده از این سبک به خوبی خواننده را درگیر داستان کتاب میکند.
کتاب گردنبندم را پیا کن نوشته سوفی کینزلا برای نختین بار در سال 2009 منتشر شد. سوفی کینزلا این کتاب را با نام ادبی مدلین ویکهام (Madeline Wickham) منتشر کرده بود که با وجود این تغییر نام، کتاب گردنبندم را پیدا کن فروش خوبی داشت. داستان این کتاب کمی دلهرهآور و ترسناک است و به همین دلیل مخاطبان خاص خودش را دارد.
انتشارات لیوسا دربارهی داستان این کتاب مینویسد: «اگر ناگهان صاحب دوستی شوید که تنها شما میتوانید او را ببینید و صدایش را بشونید، چه میکنید؟ این اتفاقی است که برای لارا لینگتون (Lara Lington) میافتد.
در مراسم تدفین سیدی لنکستر(Sadie Lancaster)، خاله ی صدو پنج ساله ی پدر لارا، ناگهان روح سیدی به شکل دختری جوان مقابل لارا ظاهر میشود و از او سراغ گردنبندش را میگیرد. در جریان جستجوی گردنبند، ماجراهایی جالب و هیجان انگیز رخ میدهد، رازهایی مخوف فاش میشود، خیانت ها برملا میشود، عشقی گم شده پیدا میشود و در نهایت، لارا بهترین دوست زندگیاش را کشف میکند.»
سوفی کینسلا (Sophie Kinsella) نویسندهی مشهور انگلیسی متولد دوازده دسامبر سال 1969 است. بیشتر شهرت این نویسنده در انگلستان برای نوشتن مجموعه داستانهایش با نام «داستانهای یک معتاد به خرید» است که تاکنون دو فیلم از روی این مجموعه کتابها ساخته شده است. سوفی کینسلا نخستین رمانش را زمانی که تنها 24 سال داشت نوشت و بعد از آن با دو نام ادبی شروع به نوشتن کرد. او تحصیلات خودش را در نیو کالج دانشگاه آکسفورد تکمیل کرد و با وجود اینکه در دانشگاه رشتهی موسیقی را انتخاب کرده بود بعد از یکسال رشتهاش را به سیاست تغییر داد و بعد از سیاست در رشتههای فلسفه و اقتصاد هم تحصیل کرد. او اکنون در کنار نویسندگی، یک روزنامهنگار حرفهای در حوزهی اقتصاد است. سوفی کینسلا اکنون همراه با همسر و پنج فرزندش در شهر لندن، کشور انگلستان زندگی میکند.
نثر سوفی کینسلا بسیار روان و خوشخوان است. این امر او را به نویسندهای محبوب بین نوجوانان و علاقمندان تبدیل کرده است. سوفی کینسلا توانایی زیادی در ترسیم صحنهها و دنیای اطراف دارد و به همین دلیل است که خواننده هنگام خواندن داستانهایش غرق در داستان میشود. از او چهار کتاب تاکنون به فارسی ترجمه شده است: رازم را نگه دار، گردنبندم را پیدا کن، دنیای شگفت انگیز ربهکا در سفر و دنیای شگفت انگیز ربهکا شوق خرید.
انتشارات لیوسا کتاب گردنبدنم را پیدا کن را با ترجمهی الهه صالحی عرضه کرده و در اختیار علاقهمندان قرارداده است. الهه صالحی مترجم جوان و پرکار کشور است و تاکنون رمانهای زیادی را به فارسی برگردانده است. دانلود نسخهی الکترونیکی تعدادی از کتابهای این نویسنده مانند فرشته تاریکی، توفق ناپذیر باش، نفرتی تی و دنیای شگفتانگیز ربهکا از فیدیبو امکانپذیر است. نسخهی فیزیکی این کتابها به همت انتشارات لیوسا منتشر شده است. انتشارات لیوسا یکی از ناشرانی است که با وجود اینکه حدود سی سال از تاسیس آن میگذرد سهم به سزایی در معرفی کتابهای روانشناسی و خودشناسی به خوانندگان داشته است. این انتشارات تاکنون بیشتر از صد عنوان کتاب منتشر کرده است و امروزه انتشارات معتبری میان ناشران شناخته میشود.
این کتاب در ژانر گوتیک نوشته شده است و مناسب کسانی است که از خواندن داستانهای ترسناک لذت میبرند.
کتاب گردنبدنم را پیدا کن در دستهی کتابهای داستانهای انگلیسی قرار دارد.
کتاب گردنبدنم را پیدا کن مناسب برای گروه سنی بزرگسال است.
تعداد صفحات نسخهی چاپی کتاب 632 صفحه است که با مطالعهی روزانه 20 دقیقه میتوانید این کتاب را در 31 روز بخوانید.
کتاب گردنبدنم را پیدا کن جزو کتابهای حجیم و بلند با موضوع داستانهای انگلیسی است. این کتاب برای افرادی که وقت بیشتری برای مطالعه دارند و میخواهند در زمینهی داستانهای انگلیسی زمان بیشتری را به مطالعه اختصاص دهند انتخاب مناسبی است.
اصولاً مادرم آدمی همیشه نگران بود، با لبخندی عصبی و چشمانی وحشت زده. بعد یک دفعه متوجه می شدید که در ذهنش سناریوی واقعه ای رستاخیزی را می پرورانده است. این حالتش درست از آخرین جلسه ی سخنرانی در مدرسه ی من شروع شد. بعدها گفت که آن روز ناگهان متوجه شده بود چلچراغی بزرگ با زنجیری نازک از سقف آویزان است و فکر کرده بود اگر آن زنجیر پاره شود چه اتفاقی می افتد. بی شک آن چلچراغ روی سر دخترهای دانش آموز فرود می آمد و مغز آنها را متلاشی می کرد.
حالا دستی به کت و دامن سیاهش کشید و آن را مرتب کرد. کت اپل های سرشانه و دکمه های فلزی عجیب و غریبی داشت. آن لباس به تن مادرم زار می زد. این کت و دامن را از ده سال پیش که او در فاز کار کردن بود و در مصاحبه های کاریابی شرکت می کرد، به خاطر داشتم. در آن روزها مجبور شده بودم کار با کامپیوتر را یادش بدهم. مثلاً طرز استفاده از ماوس و نکات اصولی. در نهایت مادرم در یک موسسه ی خیریه ی کودکان استخدام شد که، شکر خدا، نیازی به پوشیدن لباس رسمی نداشت.
در خانواده ی من هیچ کس در لباس مشکی خوش قیافه نیست. پدرم کت و شلوار مشکی مات و کدری پوشیده بود که هیکلش را صاف و تخت نشان می داد. پدرم در واقع مردی خوش قیافه است و به نوعی، خوش هیکل. موهایش قهوه ای و مجعد است درحالی که موهای مادرم مثل موهای من روشن و مجعد است. هر دوی آنها زمانی که در آرامش و در قلمرو شخصی خودشان باشند کاملاً خوب و سرحال هستند. مثلاً موقعی که در کورن وال در قایق کهنه و زهوار دررفته ی پدرم باشند، یا وقتی هر دو در ارکستر غیرحرفه ای محلی نوازندگی کنند. پدر و مادرم در همین ارکستر محلی با هم آشنا شده بودند. اما امروز، هیچ کس به نظر نمی رسید که در آرامش باشد.
آنچه در بالا خواندید بررسی و نقد کتاب گردنبدنم را پیدا کن اثر سوفی کینزلا بود.خرید و دانلود این اثر در همین صفحه امکانپذیر است. برای مطالعهی دیگر کتابها در زمینهی داستانهای انگلیسی میتوانید به قسمت دستهبندی کتابها مراجعه و کتابهای این موضوع را یکجا مشاهده کنید.
فرمت محتوا | epub |
حجم | 2.۷۹ مگابایت |
تعداد صفحات | 632 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۲۱:۰۴:۰۰ |
نویسنده | سوفی کینزلا |
مترجم | الهه صالحی |
ناشر | انتشارات لیوسا |
زبان | فارسی |
عنوان انگلیسی | Twenties girl |
تاریخ انتشار | ۱۳۹۴/۱۲/۰۲ |
قیمت ارزی | 4 دلار |
قیمت چاپی | 240,000 تومان |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |
من یه انتقاد جدی داشتم امیدوارم رسیدگی کنید. آیا شما فکر میکنید ماهایی که کتاب زیاد میخونیم وبا انواع ادبیات آشنایی داریم ،اگر در جایی از کتاب از بوسیدن و آغوش و رقصیدن و... حرفی زده بشه تحریک میشیم؟من نمیدونم اگر این سانسورهای مبتذل و سطح پایین از طرف فیدیبو هست که واقعا براتون متاسفم ولی اگر از طرف مترجم اتفاق میافته مصداق کامل خیانت کر دن هست چون مترجم وظیفه داره عین جملات کتابو ترجمه کنه و امانتدار نویسنده باشه . با این سانسورهای سلیقه ای واقعا حس خوندنو از آدم میگیرید
فقط میتونم بگم متاسفم برای این مملکت که براحتی اثر یه نویسنده برای خودش دستکاری میکنه ... دقیقا نمی دونم به چه حقی ولی برداشتن هر تیکه از نثر یه نویسنده مثل پاشیدن رنگ روی اثر یه نقاش که تو انتقال مفهوم به بیننده اختلال ایجاد میکنه???? جامعه ادبی ایران کلاهتون را بندازید بالاتر
چه جالب... نظرهامون هم سانسور میشه؟؟؟؟؟!!!!!!!
آخ.. چرا تموم شد؟؟ سیدی دوست داشتنی قشنگ ❤️ به نظرم سوفی کینزلا هر کتابی رو شروع میکنه خیلی کار زشتی میکنه که زود تمومش میکنه? حتی اگر این زود تموم کردن بعد ۶۰۰،۷۰۰ صفحه باشه. میدونم تا چند روز در دنیای این کتاب هم مثل سایر کتابهاش زندگی خواهم کرد. خداکنه کلی بیشتر کتاب های قشنگ بنویسه. دلم خواست برم یه دور لباس های دهه ۱۹۲۰ رو سرچ کنم :)) عالی بود.
خوبه, جالبه. پیرزنی ۱۰۵ ساله می میرد.روح او بر نوه خواهرش ظاهر می شود و از او می خواهد گردنبد محبوبش را پیدا کند. تا وقتی گردنبند پیدا نشود, او نمی تواند سفر ابدی خود را آغاز کند. جستجوی گردنبند, رازهای مدفون شده خانوادکی را آشکار می کند. لحن نوشته, شوخ و شنگ است و پر از ماجزاهای بامزه است.
کتاب خوبی بود و من از آن لذت بردم. البته نسبت به کتاب دیگری که من از این نویسنده خوانده بودم ضعیفتر بود. اگر از این کتاب لذت بردید پیشنهاد میکنم کتاب رازم را نگه دار را حتما بخوانید. با تشکر از فیدیبو برای ایجاد امکان خواندن کتابهای فارسی به صورت ای بوک.
این دومین کتابی بود که از این نویسنده خوندم. از سبک نگارشش و دنیایی که خلق می کنه خیلی خوشم میاد. کتاب بدی نبود و داستان جالبی داشت. اما من کتاب رازم را نگه دار رو بیشتر دوست داشتم و به نظرم با مزه تر بود.
داستان کمی تخیلی هستش اما روی هم رفته خوب و پر کششه..تم داستان شاد و پر انرژی هستش و اتفاقاتی که میوفته جالبه...من خوشم اومد...البته کاش انقدر الکی سانسورش نمیکردن
خیلی دوستش داشتم. لذت بخش و جذاب. برخی از دوستان نسبت به سانسورها معترض هستند ولی من خیلی خوشحالم که با حذف چند جمله میشه فقط از زیبایی های کتاب لذت برد.
من نوشته های سوفی رو خیلی دوس دارم یا نویسنده های دیگه با همین سبک نوشتار. بنظرم عالی بود.ممنون از زحمات شما فیدیبوی عزیز.