
کتاب نغمهی آتش و یخ۲
کتاب دوم، نبرد پادشاهان
نسخه الکترونیک کتاب نغمهی آتش و یخ۲ به همراه هزاران کتاب دیگر از طریق اپلیکیشن رایگان فیدیبو در دسترس است. همین حالا دانلود کنید!
درباره کتاب نغمهی آتش و یخ۲
استانیس نوک شمشیرش را رو به برادرش گرفت و گفت: «من مرد بیرحمی نیستم. همینطور دوست ندارم تیغه آورنده نور رو با خون برادرم کثیف کنم. به احترام مادرمون که هر دوی ما رو به دنیا آورد، امشب رو بهت فرصت میدم تا به حماقتت فکر کنی، رنلی. پرچمت رو بیار پایین و قبل از سحر بیا پیش من تا من استورم اند و صندلی قدیمی شورا رو بهت برگردونم و حتی تو رو وارث خودم اعلام کنم، تا زمانیکه پسردار بشم. در غیر این صورت، نابودت خواهم کرد.» رنلی خندید: «استانیس، سخنرانی قشنگی بود، اما من فکر میکنم که نور چشمهات رو کور کرده. به دشت نگاه کن، برادر. اون پرچمها رو میبینی؟» «تو فکر کردی چند تا تکه پارچه میتونه تو رو پادشاه کنه؟»
نظرات کاربران درباره کتاب نغمهی آتش و یخ۲