جی کی رولینگ نویسندهی هری پاتر، نویسندهی محبوب بیشتر نوجوانان و کودکان دنیاست. کورنلیا فونکه زنی است که او را جی.کی. رولینگ آلمان میدانند. او در نوشتن داستانهای فانتزی برای بچهها فوقالعاده است و بسیاری از بچهها در سراسر جهان منتظر کتاب جدیدی از او هستند.
طلسم جوهری که در انگلیسی با عنوان «ink spell» منتشرشده است، دومین کتاب از مجموعه قلب جوهری است و اولین بار سال ۲۰۰۵ منتشرشده است. کتاب اول این مجموعه قلب جوهری و کتاب سوم مرگ جوهری نام دارد و سال ۲۰۰۹ از روی کتاب اول یک فیلم سینمایی عالی ساختهشده است.
داستانهای مجموعه جوهری که با عنوان سیاه دل هم در ایران شناخته میشود دربارهی دختری به نام مگی است که پدرش یک قدرت خاص دارد، قدرت آوردن شخصیتهای داستانی به دنیای واقعی. این توانایی هرچند هیجانانگیز به نظر میرسد اما میتواند دردسرآفرین هم باشد. حالا که در داستان دوم هستیم و ده سال از ماجراهای کتاب اول گذشته است انگشت خاکی میخواهد به دنیای داستان برگردد اما همهچیز به همین راحتی نیست. از طرفی وقتی مگی و فرید به دنیای داستان میروند تا گَرد انگشت را پیدا کنند بقیهی اعضای خانواده به گروگان گرفته میشوند. همهچیز بین دنیای واقعی و داستان در هم ریخته است.
کورنلیا فونکه برای کتاب طلسم جوهری در سال ۲۰۰۶ برندهی جایزهی سال از سوی انجمن فروشندگان آمریکا شد. این کتاب به زبانهای مختلفی برگردانده شده و طرفداران زیادی دارد.
کورنلیا ماریا فونکه نویسندهی آلمانی داستانهای کودکان متولد ۱۰ دسامبر ۱۹۵۸ در دورستن (dorsten) متولد شد. او در دوران کودکی رؤیای خلبان یا فضانورد شدن را در سر میپروراند اما درنهایت وارد دانشگاه هامبورگ شد و روش تدریس خواند. او پس از فارغالتحصیلی از دانشگاه بهعنوان مددکار اجتماعی فعالیت میکرد و بیشتر مددجویانش کودکان خانوادههای محروم بودند.
کورنلیا فونکه پیش از آنکه به نوشتن مشغول شود بهعنوان تصویرگر کتابهای کودک و نوجوان فعالیت میکرد. اواخر دههی هشتاد میلادی او به نوشتن داستان روی آورد. اولین داستانهای فونکه ماجراهایی فانتزی دربارهی کودکانی بودند که با مشکلات زندگی روبهرو شده و با آنها مبارزه میکردند. کورنلیا فونکه یکی از پرفروشتری نویسندگان کودک و نوجوان در دنیا است و تاکنون بیش از بیست میلیون نسخه از کتابهای او در سراسر جهان فروختهشده است.
فونکه با مجموعهی شکارچیان ارواح میان بچههای آلمانی شناخته شد و سال ۲۰۰۰ بود که یک داستان از او به انگلیسی برگردانده شد. انتشار کتاب «the thief Lord» با استقبال زیادی مواجه شد و در سال ۲۰۰۲ در فهرست پرفروشترین آثار کودک قرار گرفت. در سال ۲۰۰۶ از روی این داستان فیلم سینماییای هم ساخته شد. کتاب بعدیای که از این نویسند به انگلیسی برگردانده شد dragon rider بود که به مدت ۸۷ هفته در صدر پرفروشترین کتابهای نیویورک تایمز قرار گرفت. پس از آن کتابهای او میان کودکان انگلیسیزبان محبوبیت زیادی پیدا کرد. در سال ۲۰۱۷ کورنلیا فونکه اولین کتابش را به زبان انگلیسی نوشت که «no one ever reaf» نام دارد. او خودش تصویرگری این کتاب را هم بر عهده داشته است.
از کورنلیا فونکه کتابهای مختلفی به فارسی ترجمهشده است که از میان آنها میتوانیم به «ارباب دزدها»، «ویلای اشباح»، «شکار شبح آتشین» و «در قصر وحشت» را نام برد. او در حال حاضر ساکن بورلی هیلز آمریکاست و احتمالاً به ماجرای بعدیاش فکر میکند.
در سالهای اخیر ناشران کودک و نوجوان تلاش کردهاند داستانهای جذاب کودک و نوجوان سراسر جهان در ایران نیز ترجمه شوند. کتاب طلسم جوهری در ایران چند بار ترجمهشده است. اولین بار محمد نوراللهی این کتاب را با عنوان «طلسم جوهری» برای انتشارات بهنام ترجمه کرد. پس از آن کتایون سلطانی این کتاب را با عنوان سیاه خون برای افق به فارسی برگرداند و یک سال بعد هم کانون پرورشی فکری کودکان و نوجوانان ترجمهی شقایق قندهاری از این کتاب را با عنوان «طلسم سیاه دل» منتشر کرد.
طلسم جوهری سفر به دنیای داستانهاست. سفری هیجانانگیز و دلهرهآور که کورنلیا فونکه برای تمام کودکان جهان تدارک دیده است. او در شخصیت پردازی فوقالعاده است و میداند داستانهایش را چگونه بنویسد تا خواننده نتواند آنها را رها کند و بسیاری از خوانندگان سهگانه قلب جوهری این موضوع را تائید کردهاند. کتابهای کورنلیا فونکه راه خوبی برای علاقهمند کردن بچهها به داستان است. داستانهای او کوتاه نیستند و میتوانید برای مدت طولانی آنها را بهعنوان داستانهای پیش از خواب در نظر بگیرید. سهگانه قلب جوهری جذاب و هیجانانگیز است و میتواند در تقویت قوهی تخیل بچهها بسیار کمککننده باشد. کورنلیا فونکه پایان سهگانهاش را باز گذاشته است تا هرکسی بتواند داستان را به شیوهی خودش تمام کند.
این فکر مانند حباب صابون، با ظرافت میلرزید و تکان میخورد و او جرئت نداشت مستقیم به آن نگاه کند که مبادا نترکد؛ اما او با افکار و ایدهها آشنا بود و آن را به حال خود رها کرد تا سوسو کند و درحالیکه رویش را برمیگرداند، به چیز دیگری اندیشید.
فیلیپ پالمن، انوار شمالی
درست هنگامیکه آنها سر میز صبحانه نشسته بودند، مو از راه رسید و ریسا طوری او را بوسید که انگار هفتهها او را ندیده بود. مگی هم او را محکمتر از همیشه بغل کرد و آسوده بود که او سالم و سرحال برگشته، اما از نگاه کردن مستقیم به چشمانش خودداری کرد. مو او را بهخوبی میشناخت. آنوقت، فورا از عذاب وجدان او آگاه میشد؛ و وجدان مگی شدیداً در عذاب بود.
دلیلش برگهی کاغذی بود که بالا میان کتابهای مدرسهاش پنهان کرده و با خط خودش بهدقت روی آن چیزی نوشته بود، هرچند کلمات به فرد دیگری تعلق داشت. مگی ساعتها صرف کپی کردن نوشتهی اورفیوس کرده بود. او هر بار جایی اشتباه میکرد، دوباره از اول مینوشت چون میترسید یک اشتباه همهچیز را خراب کند. او فقط سه کلمه به آن اضافه کرده بود، جایی که در متن اشاره به پسری میشد، در جملههایی که اورفیوس نخوانده باقی گذاشت، مگی اضافه کرد:«و آن دختر.» سه کلمهی غیر توصیفی و کاملاً معمولی، آنقدر معمولی که احتمالش بسیار زیاد بود که جایی درون صفحات قلب جوهری آمده باشند. بااینحال نمیتوانست آن را بازبینی کند، چون تنها نسخهی باقیمانده از کتاب که به آن نیاز داشت اکنون در دستان باستا بود.
فرمت محتوا | epub |
حجم | 6.۹۴ مگابایت |
تعداد صفحات | 687 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۲۲:۵۴:۰۰ |
نویسنده | کورنلیا فونکه |
مترجم |