کتاب «هرم سرخ» تحت عنوان انگلیسی (The red Pyramid) در سال 2010 منتشر شد. هرم سرخ اولین کتاب مجموعه خاطرات خاندان کین است و مجموعه کتابهای پیشین ریردان را تکمیل میکند. پس از آن باید کتاب دوم و سوم این مجموعه به نام «سریر آتش» و «سایه آتش» را مطالعه کرد. این مجموعه کتاب مضمومی فانتزی دارد و برای گروه سنی کودک و نوجوان مناسب است.
شخصیتهای اصلی کتاب «هرم سرخ» یک خواهر و برادر نوجوان هستند که ناخواسته وارد جنگ با هیولا میشوند و در مسیر مبارزهی آنها، تنها یک گربه و یک بوزینه همراه آنهاست. ایزد بانوی عقربها، ایزدان قدیمی مصری، هیولاها و نیروهای پلید دنیای زیرین، سعی در نابودی زمین دارند و در این میان فقط این خواهر و برادر هستند که ممکن است بتوانند جلوی این ویرانی عظیم را بگیرند.
کتاب هرم سرخ از 41 فصل کوتاه تشکیل شده است و نام 10 فصل ابتدایی آن به ترتیب زیر است.
فصل اول: مرگ در محل سوزان
فصل دوم: انفجاری برای کریسمس
فصل سوم: زندانی شده به همراه گربهام
فصل چهارم: دزدیده شدن توسط فردی نه چندان غریبه
فصل پنجم: با میمون ملاقات میکنیم
فصل ششم: صبحانه با کروکدیل
فصل هفتم: یک مرد کوچک را به سر به زمین انداختم
فصل هشتم: مافین با چاقو بازی میکند
فصل نهم: از چهار دامن پوش فرار میکنیم
فصل دهم: بست سبز میشود
ریک ریردان، نویسندهی کتابهای فانتزی کودکان و نوجوانان است و در سال 1964 در ایالت تگزاس آمریکا به دنیا آمد. ریردان دوران کودکی خود را در این ایالت گذراند و قصد داشت در آینده گیتاریست شود و رشتهی موسیقی را برای ادامه تحصیل انتخاب کرد. او سپس رشتهی خود را به تاریخ و زبان انگلیسی تغییر داد و مدرک تدریس این دو رشته را از دانشگاه تگزاس دریافت کرد. او به مدت 8 سال به تدریس زبان انگلیسی و مطالعات اجتماعی پرداخت.
اولین اثر او در سال 2005 تحت عنوان «دزد آذرخش» منتشر شد و موفقیت بزرگی برای او به همراه داشت. او شیفتهی تاریخ و داستانهای اساطیری است و تاکنون با الهام از آنها دهها داستان و رمان نوشته است. او عمدهی شهرت خود را با انتشار مجموعه کتاب مجموعه پرسی جکسون و خدایان المپ به دست آورد. قهرمان اصلی این مجموعه پسری جوان به نام پرسی جکسون است که با الهام از پسر یکی از خدایان یونان باستان شخصیت پردازی شده است. کتابهای ریک ریردان به 42 زبان دنیا ترجمه شده و بیش از سی نسخه در آمریکا فروش داشته است. استودیو فاکس قرن بیستم از دو جلد ابتدایی این سری برای بخشی از سری فیلمهای خود اقتباس کرده است. کتابهای او راه خود را به رسانههای مختلف مانند کمیک بوکها و مجموعهی داستانهای کوتاه باز کرده است.
ریردان در طول سالهای نویسندگی، جوایز متعددی شامل جایزهی مارک تواین، بهترین کتاب از نگاه کودکان، جایزهی ادگار، استون وال و جوایز دیگر را به خود اختصاص داده است. از آثار ریک ریردان که به فارسی ترجمه شده است میتوان به «سریر آتش»، «سایه مار» و «آزمون آپولو» اشاره کرد..
آیدا کشوری کتاب «هرم سرخ» نوشتهی «ريک ريردان» را به فارسی برگردانده و انتشارات بهنام آن را در سال 1391 منتشر کرده است. نسخهی الکترونیک آن در همین صفحه از فیدیبو برای خرید و دانلود موجود است. «آیدا » مترجم جوان ایرانی متولد سال 1366 است بوده و دانش آموختهی رشتهی مترجمی زبان انگلیسی او ترجمهی آثار متعددی از جمله کتابهای فانتزی ریک ریردان را برعهده داشته است. او همچنین مترجم رسمی شارلوت سالتر در ایران است.
این چند روز چیزهای دیوانهوار زیادی دیدم اما تالار اعصار عجیبترین آنها بود.
دو ردیف از ستونهای سنگی، سقف را خیلی بلند کرده بود، میتوان بیهیچ مشکلی یک بالون را زیرش پارک کرد. فرش آبی مواجی که مثل آب در وسط تالار جاری بود. آنقدر درازا داشت که با وجود درخشش زیادش نمیتوانستم انتهایش را ببینم. گویهای آتش شبیه به توپهای بسکتبال هلیومی در هوا شناور بودند. هر وقت به هم میخوردند. تغییر رنگ میدادند. میلیونها نماد هیروگلیف کوچک هم در هوا شناور بودند. اتفاقی کلماتی را میساختند و دوباره از هم جدا میشدند. یک جفت پای قرمز درخشان را قاپیدم.
قبل از اینکه بپرد و ناپدید شود, کف دستم راه رفت.
اما عجیبترین چیز صفحههای نمایش بود.
نمیدانستم دقیقا اسم آنها را چه بگذارم. میان ستونهای دو طرف، تصاویر تغییر میکرد. تشکیل میشدند و دوباره ناپدید میشدند. شبیه به تصاویری سه بعدی وقتتون رو زیاد با نگاه کردن تلف نکنین.»
غیرممکن بود که نگاه نکنیم. اولی که پنج متر یا همین حدودها بود. مناظری جادویی با نوری طلایی در تالار پخش میکرد. خورشیدی فروزان بالای اقیانوس طلوع کرد. کوهها سر از آب بیرون آوردند و حس میکردم در حال دیدن آغاز پیدایش جهان هستم. پیشرفتهای بزرگ روی درهی نیل: مردی با پوست سیاه و سر شغل، ماده شیری با دندانهای خونی و زنی زیبا با بالهای نورانی هم دیده میشدند.
سادی از فرش قدم به بیرون گذاشت و خلسه وار به سمت تصاویر پیش رفت.
ضیا دست سادی را گرفت و او را به عقب و وسط تالار کشاند. «روی فرش بمون! دارین عصر ایزدان رو نگاه میکنین. هیچ فانیای نباید فکر دست زدن به اين تصاویر رو بکنه.»
سادی پلک زد: «اما... اونا فقط عکسن، نه؟»
ضیا گفت: «خاطرات خیلی قوین. میتونن ذهنت رو نابود کنن.»
سادی با صدایی آرام گفت: «اوه.»
به راه رفتن ادامه دادیم. تصاویر به نقرهای تغییر کردند. ارتشهایی را دیدم که با هم میجنگیدند – مصریها در دامن مردانه و صندل و زره چرمی. با نیزههایشان میجنگیدند. مردی بلند قد و سبزه در زره قرمز و سفید، تاجی بزرگ را روی سرش گذاشته بود: نارمر، پادشاهی که مصر علیا و سفلی را با هم متحد کرد. حق با سادی بود: کمی شبیه به پدر بود.
حدس زدم: «اين قلمروی قدیم هست. اولین عصر بزرگ مصر.»
ضیا سر تکان داد. همانطور که به سمت پایین تالار میرفتیم. کارگرانی را دیدیم که اولین طبقهی هرم را از سنگ میساختند. چند قدم آنطرفتر، بزرگترین و شگفتانگیزترین هرم در بیابانهای جیزه سربه فلک کشیده بود.
فرمت محتوا | epub |
حجم | 3.۰۶ مگابایت |
تعداد صفحات | 536 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۰۰:۰۰ |
نویسنده | ریک ریردان |
مترجم |