این کتاب قصه من و شماست چنان با مطالبش همدل میشوید که مطمئن هستم هنگام خواندن آن به خاطر آنچه در دل دارید، گاهی لبخند میزنید و گاهی بغض میکنید، گاهی انکار و گاهی تایید، و درنهایت شاید پنجرهای را که از آن به درون و بیرون وجودتان نگاه میکردید، ببندید و از دریچهای دیگر به تماشای خود بنشینید.
برخی از شما احتمالاً با ناباوری یا واکنشی منفی و یا پافشاریِ یک دوست این کتاب را به دست میگیرید و شروع به خواندن میکنید، چرا که ممکن است اعتقاد چندانی به این گونه کتابها نداشته باشید، بهخصوص که این روزها عناوینی این چنینی فراوان در ویترین کتابفروشیها دیده میشود: «خوشبختی در دو قدمی» یا «موفقیت در نزدیکی شما» و دهها عنوان دیگر. در این کتاب نه معجزهای رخ میدهد و نه چیز شگفتانگیزی وجود دارد. شاید مهمترین مسئله آشتی ما با خودمان باشد، شاید... باید دید برداشت شما چیست.