روزهای سخت از راه رسید. درآمدی که برای زندگی درعراق کافی نبود ضعف شدید چشم، منع پزشکان از مطالعه و بی قراری همسر به خاطر سال ها دوری از وطن. از نجف به کربلا رفت و پس از یک سال به سامرا، فایده ای نداشت و مشکلات روز به روز بیشر می شد. همین روزها بود که همسرش درخواست طلاق کرد و از او جدا شد. جدایی همسر تحمل سختی ها را سخت تر کرد. آیت الله سیدابوالحسن اصفهانی که از اوضاع او باخبر شد احضارش کرد به نجف و گفت: مصلحت این است که به ایران برگردی و آنجا تحصیل را ادامه بدهی.