انگیزه اصلی در تدوین کتاب حاضر این است که بتواند مبنای بهتری برای ارائه برنامهها و طرحهایی که در پی کار بر روی فلسفه روش و چگونگی آن در علوم اجتماعی هستندو در عین حال بحث درباره چیستی، روش، رسالت، مطلوب و کاربردیبودن دانش اجتماعی را ارائه دهد، زیرا ما چه به عنوان متخصصان حوزه علوم اجتماعی و چه به عنوان افراد جویای شناخت در این زمینه، اگر آشنایی جامعی از موضوع و روش علم بهطورکلی و جامعهشناسی به طور خاص نداشته باشیم، نمیتوانیم رسالت این دانش را بشناسیم و در ادامه آن ممکن است گرفتار برخی گمراهیها شویم و به جای حل مسائل اجتماعی، مسبب پیدایش مشکلات بیشتری از آنچهکه وجود دارد، باشیم؛ بنابراین پژوهش در مورد آرا و اندیشههای این دو اندیشمند و شناسایی معرفتشناسی آنها با نگاهی مقایسهای میتواند راهگشایی برای پژوهشهای دیگر در ارتباط با موضوع بوده و در عین حال ما را به پیشنهاد و توسعه نظری در این زمینه رهنمون سازد.