چند سال پیش فقط چند کلمه «ضایع شدن» و «سه نکردن» و چیزهایی مثل آن برای پدر و مادرها قابلفهم نبود؛ اما دایرۀ این لغات خیلی وسیعتر شده است. سروکله موسیقی رپ که پیدا شد، تعداد این کلمات حتی بیشتر هم شد. اگر پدر و مادرها معنای آن چند تای اول را به زحمت میتوانستند بفهمند یا حدس بزنند، از این کلمات جدیدتر حتی سر هم در نمیآوردند. اما کار به همینجا هم ختم نشد. با پیدایش رسانههای جدید زبان خاصی پیدا شد. این جوانها بودند که حرف از «اس خالی انداختن» (اسام اس یا پیام کوتاه خالی فرستادن) میزدند، عکسها و لینکها را با هم شیر (سهیم شدن) میکردند، همدیگر را اَد میکردند (دعوت کردن یا اضافه کردن به فهرست تلفن همراه یا ایمیل)، روی وال (دیوار در فیسبوک) هم مینوشتند، لاو میترکاندند.
حرفهایی که با کوتاهترین کلمات و جملات خطاب به فرد یا جمعی روی صفحات ثبت میشوند، همه نشان از بیحوصله بودن کاربران پردغدغه و سرشلوغی دارندکه با وجود تکثر و تنوع شبکههای اجتماعی و ارتباطی در فضای مجازی، ترجیح میدهند برای جا گرفتن چندین هندوانه در دستشان، کوچکترین آنها را انتخاب کنند و در فضای مجازی به دنبال کوتاهترینها و سریعترینها هستند. ادبیات ارتباطی نیز در این فضا دستخوش تغییراتی شده است.