مرور کردن برداشتهای شهروندان از شهر، این امتیاز را دارد که در لابهلای گفتار و نوشتار آنان، تعریف و تلقی آنها را از شهر میشناسیم. اگر تعریف و تلقی شهروندان از شهر، یک تلقی مفید، مؤثر و واقعبینانه باشد، میتوان امیدوار بود که شهر به سوی تعالی و توسعۀ پایدار پیش برود. در غیر این صورت نمیتوان انتظار داشت به صِرف سیاستگذاری، برنامهریزی و تلاش مدیریتی، دستاوردهای بزرگی به دست آید. بنابراین، لازم است به موازات تکاپوی سیاستگذاری و مدیریت، تلاش کافی در جهت بهبود تعریف و تلقی شهروندان از شهر و زیست شهری شکل گیرد و به سوی برداشتهای مفیدتر، مؤثرتر و واقعبینانهتر سوق داده شود.
مجموعۀ یادداشتهای شهردار منطقۀ یک تهران، آقای مهندس یزدانی، از این منظر بسیار ارزشمند است که ایشان تجربۀ زیستۀ خود را به عنوان مدیر شهری، با نگاهی فرهنگی و اجتماعی به رشتۀ تحریر درآورده است. مطالعۀ این یادداشتها، هم برای مدیران جوان شهرداری، هم برای پژوهشگران و دانشجویان و هم برای شهروندان مفید است، زیرا کمک میکند از پنجرهای دیگر، با دغدغههای یک مدیر ارشد شهری آشنا شوند و بدینترتیب تلقی خود را در راستای دستیابی به شهر مطلوب معنوی و انسانی توسعه بخشند.