کتاب حاضر، به دو بخش «فلسفه» و «روش» تقسیم شده و هر دو را در برمیگیرد، اما خواننده بهزودی در مییابد که درباره «فلسفه»، بیشتر از «روش»، بحث شده و اینکه حتی «روشها» کمی بیشتر از فلسفه بهکار برده شدهاست. دلیل این عدم توازن آشکار این است که در روششناسی، «تئاتر کودکان» در اصل با «تئاتر بزرگسالان» یکی است؛ اما بههرحال مجموعه ویژهای از سنتهای تاریخی، اهداف و توجه خاص به تکنیک، برای تماشاگر کودک وجود دارد و زیرگروهی از تجربه تئاتر را بهوجود میآورد. علاوه بر گروه سنی تماشاگر مخاطب این دو تئاتر، اختلاف مهم بین تئاتر کودکان و نوجوانان و تئاتر سنتی بزرگسالان در آرمان فلسفی مستحکمی است که شالوده آنها را تشکیل میدهد و نتیجه مستقیم فلسفههای مطرح شده در کتاب، کمک و تأکید بر مطالعه و بررسی این فلسفهها و روششناسیها است.