کتابهای معمایی و جنایی یکی از پرمخاطبترین ژانرهای ادبیات هستند. کودکی خیلی از خوانندگان با انیمیشن کارآگاه گجت شکلگرفته است و در نوجوانی و جوانی با معماهای کارآگاه پوآرو و خانم مارپل آشنا شدهاند؛ بنابراین این ژانر یکی از سرگرمکنندهترین ژانرها نیز است. علاوه بر تمام خاطرات شیرین کودکی و نوجوانی، ژانر معمایی سبب کارکرد بهتر ذهن میشود؛ زیرا خواننده را مجبور میکند دربارهی داستان و روند پیشرفت آن از ابتدای کتاب تا آخر آن فکر کند. این فعالیت برای ذهن خیلی مفید است زیرا هنگام مطالعهی اینگونه داستانها سناریوهای مختلف دائما در ذهن ما شکل میگیرند و از بین میروند.
جی کی رولینگ یکی از تواناترین نویسندگان در حوزهی ادبیات نوجوان است، او در کتاب آوای فاخته توانسته است با استفاده از توانایی داستاننویسیاش روایت مرگ یک مانکن مشهور را به زیبایی بیان کند و خواننده را از ابتدای داستان تا انتهای آن با خود همراه کند.
کتاب آوای فاخته The Cuckoo's Calling اولین کتاب از مجموعهی کتابهای کارآگاه استرایک است که تاکنون سه جلد از آن منتشرشده است. جلد دوم این مجموعه کرم ابریشم نام دارد و جلد سوم این مجموعه رد پای شیطان است. این مجموعه از کتابهای جی کی رولینگ اگرچه مانند هری پاتر دنیایی فانتزی و عجیب ندارند اما به همان اندازهی هری پاتر روایت داستانی پرکشش و جذاب دارند.
جی کی رولینگ در پیشگفتار این کتاب ماجرای مرگ مانکن مشهور را توضیح میدهد و اولین بخش داستان را با معرفی رابین الاکوت آغاز میکند. کتاب آوای فاخته از پنج بخش تشکیلشده است و باید گفت که رولیم در هر بخش خواننده را واقعا غافلگیر میکند.
کورمون استرایک: کارآگاه تکریم شدهی پیشین سازمان SIB و کهنه سرباز جنگ افغانستان است. او براثر یک بمبگذاری در جنگ پای چپ خود را ازدستداده است. استرایک باوجود اینکه میتوانست در سازمان SIB بماند اما برای جلوگیری از وابستگی و تعهد به این موسسه از آنجا بیرون آمد و بهعنوان کارآگاه شخصی به فعالیت خود ادامه داد.
رابین الاکات: دستیار شخصی کارآگاه استرایک است که به تازگی به او پیوسته است. او در حال اتمام دورهی «بررسی جنایی» است و زندگی سختی را گذرانده است. او در طول زندگیاش مورد تجاوز و قتل قرارگرفته و به همین دلیل است که حساسیت زیادی روی جرائم جنسی دارد.
داستان رمان آوای فاخته دربارهی مرگ یک مانکن است. داستان در یک شب سرد و برفی آغاز میشود. جسدی در خیابان میفر در شهر لندن پیداشده که مامورین معتقدند، صاحب جسد خودکشی کرده است. برادر مقتول اما این مسئله را قبول ندارد و برای بررسی کامل ماجرا کارآگاه کورمون استرایک را استخدام میکند تا از مرگ مشکوک خواهرش پرده بردارد.
خبراین حادثه، اخبار سیاسی و جنگ و سوانح طبیعی را کنار زد و روایتهای گوناگونش با عکسهایی از چهرهی بینقص و اندام ترکهای و چالاک این زن مرده به درخشش درآمد. در طول چند ساعت، همان چند واقعیت انگشتشمار همچون ویروسی به میلیونها نفر انتقال یافت: بگومگو با نامزدش در مکانی عمومی، تنها رفتنش به خانه، صدای جیغودادی که از خانهاش به گوش رسیده بود و دستآخر سقوط مرگبارش...
نامزدش به یک مرکز توانبخشی پناه برد و پلیس سردرگم ماند؛ کسانی را تحت تعقیب قراردادند که آن شب، پیش از مرگش همراهش بودند؛ هزاران ستون از جراید و دهها ساعت از برنامههای تلویزیونی را به خود اختصاص داد و زنی که قسم خورد بگومگوی دیگری را لحظاتی پیش از سقوطش شنیده بوده است نیز بهطور مختصری مشهور شد و عکسهای کوچکتری از او کنار تصاویر دختر زیبای مرده به چاپ رسید. اما بعد با آهی از سر ناامیدی که کمابیش قابلشنیدن بود، ثابت شد که شاهد ماجرا دروغ گفته است و با به حاشیه رفتنش، مظنون اصلی مشهور پرونده نمایان شد؛ همچون زن و مرد داخل جعبه نشانگر هواشناسی که هرگز باهم بیرون نمیآیند.
جوان رولینگ رماننویس، تهیهکننده و فیلمنامهنویس انگلیسی است که در دنیای ادبیات معمولا با نام ادبی جی. کی. رولینگ J. K. Rowling یا رابرت گالبریت شناخته میشود. رابرت گالبریت نامی بود که رولینگ بعد از نوشتن مجموعهی موفق هری پاتر برای خود انتخاب کرد. جالب است بدانید که ناشران زیادی کتابهای این نویسنده را با نام مستعار گالبریت برای انتشار رد کردند.
مجموعهی هری پاتر با فروش جهانی بیشتر از 500 میلیون نسخه، باعث شهرت نویسندهی آن شد. این مجموعه زندگی بسیاری از نوجوانان را تغییر داد و رفتن به مدرسهی جادوگری هاگوارتز آرزوی نوجوانان زیادی شد. تمام کتابهای مجموعهی هری پاتر به فیلم تبدیل شدهاند که خود رولینگ بر مراحل ساخت و نوشتن فیلمنامهی همهی آنها نظارت مستقیم داشت.
همانطور که پیشتر گفته شد، جی کی رولینگ بعد از نوشتن هری پاتر نام ادبی خود را به رابرت گالبریت تغییر داد. اولین شایعهها دربارهی نوشتن داستانی کارآگاهی توسط او در سال 2007 مطرح شدند. اما رولینگ اولین کتاب معمایی و کارآگاهی خودش را با نام «آوای فاخته» در آوریل 2013 منتشر کرد. نسخهی الکترونیکی همهی کتابهای رولینگ در فیدیبو موجود هستند.
عدهای از منتقدین معتقدند که جی کی رولینگ بعد از مجموعهی هری پاتر و رسیدن به ثروت، ولخرجی زیادی کرد و در نهایت مجبور شد که برای کسب درآمد مجدد به نوشتن کتاب روی بیاورد. اما میزان باورپذیری این سناریو بسیار پایین است، زیرا جی کی رولینگ نویسندهی با استعدادی است و نوشتههایش به واقع بسیار هنرمندانه و جذاب هستند. جی کی رولینگ برای کسب درآمد نوشته باشد یا نه داستان کتاب آوای فاخته بسیار جذاب است و لازم است که این کتاب را فارغ از هرگونه پیشداوری بخوانیم.
ژانر کودک و نوجوان یکی از سختترین ژانرها هنگام ترجمه است؛ زیرا مترجم باید طرز استفاده از لحن ساده و روان را بلد باشد و در حین حال آنقدر به زبان انگلیسی مسلط باشد که بتواند از پس ترجمهی ادبی متن بربیاید. علاوه بر این موضوع لحن ترجمه باید برای مخاطبین نوجوان قابلفهم باشد و جذاب باشد و از کلمات عجیبوغریب و پیچیده در آن استفادهنشده باشد. به همین دلیل است که مترجمان زیادی به سراغ ترجمهی این ژانر نمیروند.اما یکی از شجاعترین و بدون شک بهترین مترجمهای ژانر نوجوانان در کشو، ویدا اسلامیه است.
ویدا اسلامیه که مهمترین امضای ترجمهاش روی مجموعهکتابهای «هری پاتر» بوده است، بیشک خالق لحظات شیرین نوجوانی خیلی از ایرانیها است. ویدا اسلامیه متولد سال 1346 است. او فارغ التحصیل رشتهی مترجمی زبان از دانشگاه آزاد اسلامی است. اسلامیه نخستین ترجمهاش را با آثار «آگاتا کریستی» آغاز کرد، اما سال 79 بود که ترجمهی کتابهای هری پاتر به او پیشنهاد شد و اکنون اسلامیه مترجم رسمی همهی کتابهای هری پاتر و البته جی.کی. رولینگ است.
ویدا اسلامیه درباره ترجمه میگوید: «یک مترجم باید بر زبان مبدا تسلط داشته باشد تا بتواند مفهوم مطالب را درک کند، همچنین باید به زبان مقصد تسط داشته باشد تا بتواند مفهوم متن را با رعایت امانتداری و وفاداری به متن، به درستی منتقل کند. کسی که با کمک دیکشنری متنی را ترجمه کند، همه میدانیم ترجمهاش ترجمه خوبی نیست، بلکه سلسله لغتهایی کنار هم است که هیچکس نمیتواند با آن ارتباط برقرار کند؛ درنتیجه مخاطب با خواندن یک صفحه کتاب را کنار خواهد گذاشت و اگر به سنی رسیده باشد که درک کند مشکل از ترجمه است، سراغ ترجمههای بهتر میرود.»
کتابهای « هري پاتر و محفل ققنوس»، «هری پاتر و حرفه اسرارآمیز»، « هری پاتر و شاهزاده دورگه»، «هری پاتر و زندانی آزکابان»، «هری پاتر و جام آتش»، «هری پاتر و یادگاران مرگ» و «هری پاتر و فرزند نفرین شده»، «خلا موقت»، «رد پای شیطان»، «کرم ابریشم» و آوای فاخته تعدادی از کتابهای جی. کي رولينگ هستند که همهی آنها توسط ويدا اسلاميه به فارسی برگردانده شدهاند و توسط کتابسرای تندیس منتشر شدهاند. شما میتوانید نسخهی الکترونیکی و پی دی اف pdf همهی این کتابها را از فیدیبو دانلود و آنها را در اپلیکیشن رایگان فیدیبو مطالعه کنید.
خواندن این کتاب را به نوجوانهایی توصیه میکنیم که دنبال خواندن بک کتاب ماجراجویانه و جنایی جذاب هستند. این کتاب همچنین مناسب کسانی است که میخواهند از خواندن یک روایت داستانی پر کشش لذت ببرند.
آنچه در بالا خواندید نقد و بررسی کتاب آوای فاخته اثر جی کی رولینگ با ترجمهی ویدا اسلامیه است. خرید و دانلود کتاب الکترونیکی این اثر در همین صفحهی فیدیبو امکانپذیر است.
فرمت محتوا | epub |
گوینده هوشمند (AI) | راوی |
حجم | 3.۳۰ مگابایت |
تعداد صفحات | 656 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۲۱:۵۲:۰۰ |
نویسنده | جی کی رولینگ |
مترجم | ویدا اسلامیه |
ناشر | انتشارات کتابسرای تندیس |
زبان | فارسی |
عنوان انگلیسی | The Cuckoos Calling |
تاریخ انتشار | ۱۳۹۳/۱۰/۲۴ |
قیمت ارزی | 5.۵ دلار |
قیمت چاپی | 190,000 تومان |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |
دوستان فیلم این کتابها هم هست من یه نقد کوتاه از خانم رولینگ دارم باتوجه به اینکا خودم از طرفدارهای پروپا قرص هستم کتاب هری پاتر تا قبل خوندن کتاب ارباب حلقه ها برام بی نظیر بود ولی جدا هری پاتر بعد ارباب حلقه ها برام شد یه کپی تغییر یافته یعنی بیس داستان همون بود ولی با شاخ برگ جدید و داستان جدید و در مورد این کتابها خوب عالیه ولی سبکای تقلید از شرلوک هلمز یا گاهی وقتی حتی منو یاد عشق پروفسور اسنیپ هم انداخت .نمیخوام بگم ۱۰۰ درصد تقلیده نه اصلا ولی رد پای رولینگ و عشقای پنهانش همیشه بوده و هست ولی به نظرم از دستش ندید چه کتاب چه فیلمشو دوس داشتینه
از نویسنده هری پاتر چنین رمانی عجیبه! بیشتر از هفتصد صفحه فقط توصیف لوکیشن و لباس و غذا و... بود که هشتاد درصدش اضافه بود. تعلیق داستان رو هم به شکل اعصاب خورد کنی کش داده و به تقلید از داستان های آگاتاکریستی رمز گشایی ناگهان در آخر داستان اتفاق می افته.... خلاصه بیست و دو هزار تومنم هدر رفت!!!!
شخصیتپر دازی و توصیفاتش عالی هستن اما تا اواسط کتاب کشش زیادی برام نداشت.البته از سبک نوشتاریش خوشم اومده بود اما اون احساس هیجانی که از این ژانر انتظار داشتم رو واسم ایجاد نکرده بود و یجورایی حس میکردم زیادی طولانیه بااینکه بطور کلی رمانهای طولانی رو دوس دارم اما از نیمه داستان به بعد مخصوصا تو دویست صفحه آخر خیلی جذاب شده بود و با ذوق داستان رو میخوندم تا راز پرونده رو متوجه شم
این کتاب واقعا عالیه. پیچیدگی داستان یک طرف و اینکه میتونی زندگی یک سوپر استار رو تجربه کنی هم یه طرف. واقعا ارزش خوندن داره. پیشنهاد میکنم بعد از این کتاب، به ترتیب کرم ابریشم و رد پای شیطان رو هم بخونید.
* کشش بیش از حد داستان بعد از یک مدت باعث میشه نتونید شوقی برای خوندن ادامه کتاب داشته باشید. * توصیفات انقدر زیاد هست که قطعا وسط داستان به خودتون میگید «به من چه!». * خیلی از توصیفات چیزی نبودند که باعث پیش رفتن داستان بشن. * اگر کتاب جنایی زیاد خونده باشید خیلی سریع میفهمید که قاتل چه کسی هست. * توی داستان توی بخش آخر همه چیز با هم برملا میشه و هیچ سرنخی به شما داده نمیشه. * به سختی تمومش کردم.
قطعا اگه اسم رولینگ روی کتاب نبود نمیشد تا آخر خوندش. فرم داستانگویی قدیمی و دمده ش دلو میزنه اما چون رولینگ برای من نوستالوژیه و یه جوری دیگه برام عزیزه، بهش فرصت دادمو دنباله های بعدی کتابشو خوندم. حتما ادامه ش بدین، دنیای واقعی ای که رولینگ داره نشون میده درنهایت تلخیش یه حس خوشایندی داره که دائما آدمو قلقلک میده. استرایک و رابین، ارزش اینو دارن که وارد دنیای بزرگسالیه عاشقای هری پاتر بشن
کتاب واقعا کش داره جزئیات ریز و توصیفات دقیق زیادی داره که با حذف کردنشون لطمه ای به داستان وارد نمیشد. به خاطر اسم نویسنده خریدمش و راضی نبودم ازش. در ضمن (ادامه کامنت حاوی اسپویل!!!) چرا در درجه ی اول جان اومد سراغ استرایک؟ همه چی به نفعش بود که. پرونده هم مختومه میشد. اگه کسی میدونه علتشو بگه چون واقعا بی دلیل به نظر میرسه
من عاشق کتاب های خانم رولینگ هستم، قدرت خیال پردازی و ذهن خلاقشون خارق العاده است. چه از سالهای پیش که نوجوان بودم و کتاب های هری پاتر را با عشق میخوندم چه الان که سری کتاب های جنایی را دنبال میکنم، البته تا جایی که با کتاب آشنایی دارم دیگه با داستان جادویی و فانتزی هری پاتر روبرو نیستیم و با این کتاب ها به دنیای واقعیت پا میزاریم.
به خاطر اسم خانم رولینگ و خاطرات و دنیایی که با مجموعه هری پاتر داشتم کتاب را شروع کردم ولی واقعا جذابیت و کشش نداشت. به عنوان یک کتاب توی ژانر معمایی و جنایی اونقدرها جذبم نکرد. با احترام فراوان به خانم رولینگ امیدوارم کتابهای بعدی این مجموعه سطح توقعی که از نویسنده و حتی مترجم داشتم برآورده کنه
...آره بابا، مثل چوب خشکی که دو تا نارنگی بهش بسته باشن...وقتی این جمله رو خوندم نزدیک بود از خنده خفه بشم. از رولینگ انتظار نداشتم. فعلا ۲۰۰ صفحه خوندم. قسمتهایی که درباره بچگی استرایکه حوصله سر بره. ولی در کل داستان پرکشش و جذابیه. ترجمه با اشکالاتی همراهه و در کل متوسطه.