روانشناسان میگویند، اعتماد به نفس و عزت نفس، تفاوتهای بسیاری با یکدیگر دارند؛ اعتماد به نفس، جنبه اجتماعی دارد و در ارتباط با جامعه خود را نشان میدهد اما عزت نفس به خود شخص و منِ او مربوط میشود.
در کتاب من در معنای روانشناختی آمده؛ کسانی هستند که فکر میکنند همیشه درست میگویند و حق با آنهاست.در هیچ موردی مسئول و مقصر نیستند، چه رسد به آنکه دچار احساس گناه شوند. همیشه علت وقایعی را که بر آنها میگذرد، بیرون از خود، جستجو میکنند. این افراد به این دلیل گمان میکنند همیشه درست میگویند که من آنها فاقد عزت نفس واقعی است و اگر باور کنند اشتباه کردهاند، فرو میریزند. درواقع، این هسته بزرگمنش و خودشیفته، گاردی است برای محافظت یک من شکننده و آسیبپذیر، روابط مساوی از بین میرود. این افراد یا سلطهگرند یا سلطهپذیر.
نویسنده در بخش دیگری از کتاب خود اشاره میکند؛ قدرت از توانمندی یک من رشدیافته و پخته به وجود میآید، یکی از پیششرطهای قدرت، توانایی در اعتماد به هستی و ابژههای درون آن است... قدرت، رهآورد عزت نفس واقعی من است، قدرت، تولید مهربانی و همدلی میکند. رابطه با فرد قدرتمند باعث رشد و تقویت من فرد دوم میشود.
انسانهایی که جایی قلدری و خودشیفتگی خود را بروز میدهند، در جای دیگر به یک منبع قلدر و خودشیفته آویزان میشوند. هیچ یک از این روابط، مساوی و بالغانه نیست و حکایت از عدم عزت نفس من انسان دارد. انسان قوی، مغرور است، اما خودخواه و خودشیفته نیست. غرور یک احساس رشدیافته ناشی از درک واقعی خویشتن و دوست داشتن و احترام گذاشتن به ویژگیهای واقعی خود است. چنین انسانی نیاز ندارد برای دریافت قدرت، دیگری را به زیر سلطه بکشاند.
خود نیز سلطه کسی را نمیپذیرد، زیرا به علت امنیت ناشی از عزت نفس من خویش به گرفتن چنین امنیت کاذبی نیاز ندارد. در چنین انسانی من ایدهآل خودشیفته و کاملا دیکتاتور وجود ندارد. خودخواهی و خودشیفتگی به معنای تحسین خویش و در نتیجه برداشتهای غیرواقعی از خویشتن در بستر یک من بادکرده و ایدهآلیزه شده است. همچنین واکنشی جبرانی است به احساس حقارت، ناامنی و عدم عزت نفس.
بسیار عالی با کلام گویا ، آشکار و بدون لفاظی های علمی، تمام آنچه را که یک شهروند و انسان سالم، مسئول و خودآگاه و در مسیر رشد باید از ساختمان روانی خود و منشا نیروهائی که وی را به این طرف و آنطرف می کشند و در نهایت سر نوشت او و به عبارتی سرنوشت کشورش را می سازند بداند را به خوبی بیان می کند، دست مریزاد .... به نظرم این کتاب باید در مدارس تدریس شود.
5
کاش مردم جامعه ما به جای رمان های عاشقانه و بعضا بی سر و ته ، کتاب هایی مثل این رو بخونن تا هم به خودشون کمک کنن هم به جامعه.
5
عالی ! فوق العاده ! بیان شیوا و روان ، بدون قلمفرسایی ، در جملات ساده و دقیق فارسی ، من را تعریف و تحلیل کرده . دست مریزاد ! آرزوی موفقیت برای نویسنده و خوانندگان این اثر .
5
کتاب های آذر دخت مفیدی وافعا عالی و مطابق فرهنگ خودمون هستن که این باعث شده مطالبش قابل فهم باشه و با این کتاب کمی با خودت درگیر میشی اما مفید
4
روان انسان در این کتاب به سه بخش تقسیم شده :غریزه ، من و وجدان اخلاقی
آسیب شناسی این سه بخش در ارتباط با والدین و اجتماع.
کتاب با حجم کم مطالب مفیدی داره که آدم رو برای مطالعه بیشتر در زمینه خودش مشتاق میکنه.
5
این کتاب برای همه افراد اعم از والدین،معلمین و کسانی که به رشد و آگاهی خود و دیگران علاقمندان توصیه میکنم.کتاب کوچک و مفید
5
کتاب خیلی خوبیه،کوتاه و مفید و به نظرم به خاطر اینکه نویسنده ایرانی بوده خیلی بیشتر تونستم باهاش ارتباط بگیرم
5
واقعا لذت بردم.ممنون از نویسنده و تمام کسایی که باعث شدند این کتاب رو من بخونم.خدایا شکرت
5
کتاب عالی بود برای خودشناسی
به نظرم این کتاب قابلیت این رو داره که تدریس بشه برای عموم