رمان تاریخی روایت برههای از تاریخ است که با خواندن آن میتوانیم از وضعیت اجتماعی، سیاسی و اقتصادی دورانهای دیگر مطلع شویم. یکی از مهمترین اتفاقهای چند سدهی گذشته که چند کشور را درگیر خود کرد، فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی است.
طی این فروپاشی، آشوب و خفقان زیادی در کشورهایی نظیر اوکراین رخ داد. هرج و مرج ناشی از این اتفاق سبب شد تا آندری کورکف در آن زمان به نوشتن آثاری در مورد کشورش روی آورد. نوشتههای این نویسندهی اوکراینی، بازتابی از شرایط نابهسامان پس از فروپاشی در کشورش هست. مرگ و پنگوئن یکی از کتابهای آندری است که بهخوبی تنهایی انسان دههی آخر سدهی بیستم میلادی و فضای تاریک آن زمان را ترسیم کرده است.
آندری کورکف Andrey Kurkov در آوریل سال 1961 میلادی در سن پترزبورگ به دنیا آمد. او در دوران فروپاشی شوروی زندگی میکرد و شرایط زندگیاش درآمیخته با مشکلات اجتماعی و سیاسی فراوانی بود. پدر او یک نظامی و مادرش پزشک بود. او به زبانهای مختلف از جمله لهستانی و ژاپنی تسلط داشت و به نوشتن در روزنامه مشغول شد. آندری با منتشر کردن کتابهایش حول محور سیاست با چاشنی طنز تلخ نام خودش را به عنوان یک نویسندهی اوکراینی جاودانه کرد.
کورکف اولین کتابهایش را خودش چاپ کرد، زیرا در شرایط سخت اقتصادی اوکراین، اکثر بنگاههای نشر نیمه تعطیل بودند. او حدود شش تن کاغذ از قزاقستان برای چاپ کتابهایش سفارش داد و در اینباره میگوید :«اما اینها کاغذ کتاب نبودند، کاغذ بستهبندی موادغذایی بودند. بعد، با یک چاپکننده نتهای موسیقی قرار گذاشتم تا آن را چاپ کند اما سفارش رسمی لازم بود. من هم به یک رنگکار مراجعه کردم و او هم یکی از برگههای سفارشش را به من داد و من اسم یک شرکت را از خودم درآوردم.»
آندری کورکف در آن سال رمانهای «دنیای آقای پیشانیبلند» و «ماجراهای گوشا، جاروبرقی کوچک» را منتشر کرد. رمان مرگ و پنگوئن از آثار برجستهی دیگر آندری کورکوف است که در سال 1996 منتشر شد و در همان سال به زبان روسی نیز ترجمه شد. کتاب پس از شهرتش در روسیه به زبانهای دیگر هم ترجمه شد و در سال 2001 نسخهی انگلیسی آن منتشر شد.
از کتابهای دیگر آندری کورکف میتوان به کتاب «آخرین عشق رییس جمهور» اشاره کرد. در این داستان سیاسی، رییس جمهور اوکراین طی حادثهای تروریستی مسموم میشود. چند سال پس از انتشار این کتاب، نامزد ریاست جمهوری اوکراین در سال 2004 مسموم شد. گروهی معتقد بودند کسانی که سوءقصد به جان سیاستمدار اوکراینی داشتهاند، از کتاب «آخرین عشق رییس جمهور» الهام گرفتهاند. در این باره آندره کورکف گفته است: «کسانی که رییسجمهورها را مسموم میکنند، کتابهایی مثل کتاب مرا نمیخوانند اما خیلی چیزها که زمانی دور از ذهن بود، بعدها، اگر نگوییم عادی شد، دستکم خیلی هم غیرعادی نبود. در کتاب من، بین روسیه و اوکراین اختلافی بر سر انتقال گاز وجود داشت. دو سال بعد، روسیه لولههای گاز را به روی اوکراین بست.»
رمان «شیرفروش شب» هم اثری دیگر از آندری است که در سال 2011 به زبان انگلیسی ترجمه شد. «شیرفروش شب» داستان یک مادر مجرد است که هر روز برای فروش شیرهایش با مینیبوس به شهر میرود. این داستان تلفیقی از ماجراهای سورئالیستی و عاشقانه است که بار دیگر نام آندری کورکف را بر سر زبانها انداخت.
کتاب مرگ و پنگوئن Death and the Penguin با قلم نقادانه آندری کورکف بازتابی از فضای اجتماعی سرکوبشدهی اوکراین بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی است. فروپاشی شوروی در اواخر قرن بیستم میلادی رخ داد و سبب تغییرات فراوان سیاسی و تاریخی در کشورهای مختلفی از جمله روسیه، اوکراین و قزاقستان شد. داستان مرگ و پنگوئن رخدادهای تاریخی این واقعه را در شهر کیاف، پایتخت اوکراین نشان میدهد. کتاب روایت تنهایی شخصیتهای داستان است که این موضوع محصول شرایط آشفتهی اوکراین در آن زمان است.
در مرگ و پنگوئن نیز مانند سایر آثار آندری حیوانات وجود دارند. نویسنده از زبان و ذهن حیوانات، دغدغههای انسانی را مطرح میکند. آندری كوركف در اینباره میگوید :«حیوانات از اول در کارهای من حضور داشتند. تا آنجا که یادم میآید، اولین چیزی که نوشتم یک شعر درباره یک همستر بود. سه تا همستر داشتم و آنها را در یک ظرف شیشهای نگه میداشتم که با پنبه پر شده بود. بعضی وقتها آنها را بیرون میآوردم و یکی از آنها را پدرم لای در له کرد و کشت و یکی دیگر را یک گربه که از خیابان آورده بودم، خورد. اولین قطعه شعر من درباره تنهایی این همستر آخری بود. که در نهایت از بالکن افتاد پایین. زمانهی خطرناکی بود و من هنوز هم نمیدانم که این مورد آخر خودکشی بود، قتل بود یا تصادف.»
داستان کتاب مرگ و پنگوئن دربارهی شخصی به نام ویکتور است. او به نوشتن علاقه دارد و همراه با حیوان خانگیاش که یک پنگوئن (penguin) به نام میشا است، زندگی میکند. ویکتور، میشا را بعد از بسته شدن باغوحش به منزل میآورد. او به دنبال چاپ داستانهایش به دفاتر روزنامه مراجعه میکند اما آنها موافقت نمیکنند. ويكتور به نوشتن آگهیهای ترحیم روی میآورد که این کار زندگی او را دستخوش تغییرات میکند.
براساس داستان مرگ و پنگوئن «محمد چرم شیر» نمایشنامه ای دراماتورژ کرد و «پيام دهكردي» در مقام کارگردان این تئاتر را در شهریور و مهر 1397 در سالن چهارسو به اجرا درآورد. «پیام دهکردی» در مصاحبهای در مورد اجرای مرگ و پنگوئن گفته است: «من همیشه کاری را انتخاب میکنم که میدانم حرفی برای زدن با مردم دارد و نمایش مرگ و پنگوئن آخرین حرف من با جامعهام است... قصه این نمایش به طور کلی دربارهی انسان معاصر است. حکایت انسانهایی که امروز از حضور در یک جهان ناامن رنج میبرند. در این نمایش با شخصیتی به نام ویکتور همراه میشویم و درباره بحران امنیت و فراز و نشیبهای زندگی او از عشق، مرگ و پنگوئن که فصل خاص این داستان است میپردازیم.»
کتاب مرگ و پنگوئن با ترجمهی شهریار وقفیپور را انتشارات «روزنه» منتشر کرده است. pdf کتاب برای دانلود و خرید در سایت و اپلیکیشن فیدیبو موجود است.
از کتابهای دیگر شهريار وقفي پور که نسخه الکترونیک آنها در فیدیبو موجود است میتوان به کتاب «ایستاده در استوای شب» و ترجمهی کتاب «دیو باید بمیرد» از «سیسیل دی لوئیس» اشاره کرد. از جملهکتابهای «انتشارات روزنه» که در فیدیبو برای دانلود موجود است میتوان به «ما چگونه، ما شدیم، ریشهیابی علل عقبماندگی در ایران» از «صادق زیباکلام»، «دو برج ارباب حلقهها» از «جی آر آر تالکین» و «تاریخ روی تردمیل» از «پدرام ابراهیمی» اشاره کرد.
همین که چراغ آشپرخانه را روشن کرد، دوباره خاموش شد. برق رفته بود. به همین سادگی. توی تاریکی، متوجه صدای قدمهای بیشتاب میشای پنگوئن شد. میشا یک سال پیش رفیق ویکتور شده بود. وقتی که باغوحش، حیوانات گرسنهاش را به هر کسی که میتوانست سیرشان کند، میداد. ویکتور رفته بود و با یک پنگوئن امپراتور بازگشته بود. یک هفتهای میشد که دوستدختر ویکتور ولش کرده و برایش احساس تنهایی را به جا گذاشته بود. میشا هم تنهایی خاص خودش را آورده بود و حالا نتیجه، دو تنهایی مکمل هم بود و تاثیری را ایجاد میکرد که بیش از نوعی تفاهم و رفاقت متقابل بود. ویکتور شمعی دست و پا کرد و روشنش کرد و گذاشتش روی میز توی یک شیشه خالی سس مایونز. بیحالی شاعرانه این نور کوچک واداشتش که در آن تاریکی اندکی روشن شده، برود دنبال قلم و کاغذ. نشست پشت میز و کاغذ را گذاشت روبرویش، بین خودش و شمع؛ کاغذ عاجزانه میخواست که چیزی رویش نوشته شود. اگر شاعر بود، قافیهها و ردیفها خیلی سریع سفیدی را پر میکرد. اما حالا که شاعر نبود. در روزمرگی میان ژورنالیسم و مزخرفاتی ناچیز به نثر گیر کرده بود. داستان کوتاه بهترین کاری بود که از دستش برمیآمد. داستانهای کوتاه، خیلی خیلی کوتاه، آن قدر کوتاه که نمیتوانست زندگیاش را با آنها بگذراند، تازه اگر هم پولی بهش میدادند. صدای گلولهای بلند شد. ویکتور پرید طرف پنجره و صورتش را چسباند به شیشه. هیچ خبری نبود. برگشت سر وقت صفحه کاغذش. فکر داستانی در مورد آن شلیک به ذهنش رسیده بود. فقط یک طرف صفحه شد، نه یک کلمه بیشتر، نه کمتر. و همین که داستان کوتاه کوتاه تراژیکش به پایان تراژیکش رسید، برق آمد و چراغ سقف درخشیدن گرفت. با فوتی شمع را خاموش کرد. از توی فریزر ماهی کولی آورد و توی کاسه میشا انداخت.
فرمت محتوا | epub |
حجم | 1.۹۳ مگابایت |
تعداد صفحات | 288 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۰۹:۳۶:۰۰ |
نویسنده | آندری کورکف |
مترجم |