
کتاب زندگی آن سوی باور
نسخه الکترونیک کتاب زندگی آن سوی باور به همراه هزاران کتاب دیگر از طریق اپلیکیشن رایگان فیدیبو در دسترس است. همین حالا دانلود کنید!
نقد و بررسی کتاب زندگی آن سوی باور
درباره کتاب زندگی آن سوی باور
کتاب «زندگی آن سوی باور» Life Beyond Belief نوشتهی آلیس گاردنر سال 2008 منتشر شد. این اثر در دستهی آثار معنوی و خودشناسی قرار دارد که آموزههای معنوی برای داشتن زندگی مطلوبتر را عنوان میکند. بسیاری از افراد از گذشته به دنبال داشتن زندگی معنوی هستند اما این سؤال پیش میآید زندگی معنوی دقیقاً چیست؟ زندگی معنوی در مقابل زندگی مادی قرار دارد و بعد روحی انسان را درگیر میکند. معنویت راهی برای داشتن زندگی پرآرامش و مطلوبتر است و در ارتباط نزدیکی با ماهیت هستی و ارزشهای انسانی قرار دارد. ادیان الهی که از سوی خداوند برای زندگی انسانها فرستاده شدهاند بر روی معنویت استوار هستند و انسانها را به داشتن زندگی حقیقی و معنوی دعوت میکنند. بسیاری از افراد به دنبال این هستند در زندگی این دنیا و روزمرهشان یک بیداری معنوی داشته باشند. آلیس گاردنر در کتاب «زندگی آن سوی باور» نشان میدهد میتوان بدون کنارهگیری از زندگی این دنیا، به معنویت دست یافت. او بر این باور است داشتن زندگی معنوی برای انسانها یک قدم حیاتی است و نباید آن را نادیده گرفت.
«آلیس گاردنر» Alice Gardner نویسندهی کتاب «زندگی آن سوی باور» تحصیلاتش را در کالج کمبریج ماساچوست در رشتهی مدیریت به سرانجام رسانده است. او در این کتاب به این سؤال پاسخ میدهد: آیا بهراستی ممکن است زندگیای کرد که با اعتقادات شدید در مورد این که کیستم و چه چیزی برایمان ممکن است، مقید نشده باشد؟
مروری بر فصلهای کتاب زندگی آن سوی باور
آلیس گاردنر در کتاب «زندگی آن سوی باور» از روشنگری معنوی در زندگی صحبت میکند و به انسان مدرن کمک میکند تا بتواند به معنویت اصیل دست یابد. او برای داشتن زندگی معنوی تمرینات جدید ارائه نمیکند بلکه بر این باور است تمرینهای ضروری و واجب برای داشتن زندگی معنوی همین حالا هم بخشی از زندگی مردم هستند که مورد توجه قرار نمیگیرند. این نویسنده این کتاب را براساس دیدگاه شخصی خودش و سالها تجربه و مطالعه در زمینهی معنویت به نگارش درآورده است. او باهدف درگیر کردن آگاهی در زندگی روزمره این اثر را نوشته تا همهی افراد بتوانند از یک زندگی با یک کیفیت مطلوب بهره ببرند. دکتر هندسپیکر، استاد بازنشستهی الهیات این اثر را کتابی بسیار باارزش معرفی کرده و مطالعهی آن را به همهی مذاهب و گرایشهای معنوی توصیه کرده است. او بر این باور است این کتاب خلئی موجود در ادبیات معنوی را پر میکند و میتواند اثری تأملبرانگیز برای افرادی باشد که به دنبال زندگی معنوی و پرمعنا هستند. او در ابتدای این کتاب مقدمهای مفصل و خواندنی نوشته است.
به طور کلی آلیس گاردنر در این اثر بر روی آگاهی از حقایق معنوی و به کار بردن آنها در زندگی تأکید دارد و آن را با زبانی نرم و روان در طی شش فصل نوشته است که عبارتاند از:
- قسمت اول: داستان شخصی، داستان همگانی
- قسمت دوم: فرآیند همگانی بیداری
- قسمت سوم: پس از آگاهی
- قسمت چهارم: عیب زدایی با بیداری زیستن
- قسمت پنجم: آیا پایانی برای فرآیند وجود دارد؟
- قسمت ششم: عشق فرای باور
ترجمه کتاب زندگی آن سوی باور به زبان فارسی
کتاب «زندگی آن سوی باور» نوشتهی آلیس گاردنر با ترجمهی «راییکا صدری» از سوی انتشارات سیته در سال 1387 منتشر شد که نسخهی الکترونیک آن در همین صفحه از فیدیبو برای خرید و دانلود موجود است. «راییکا صدری» از مترجمان ایرانی فعال در ترجمهی آثار موفقیت و روانشناسی است که سایر آثار آنها نیز در سایت و اپلیکیشن فیدیبو برای خرید و دانلود موجود است.
در بخشهایی از کتاب زندگی آن سوی باور میخوانیم
زندگی با هویت جدید میتواند راحت و آزاد ولی بعضی اوقات هم بسیار مشکل باشد. به نظر میرسد لایههای ذهنی در ضمیر ما نیاز دارند تا قبل از این که بتوانیم با آزادی کامل زندگیمان را با هویت جدید ادامه دهیم، آشکار و دیده شوند. بنیانهای عاطفیای که در پس ذهن ما وجود دارند، نیازمندند به بیداری دست یابند تا در هویت جدید ما پذیرفته شوند. نهایتاً این روند میتواند توأم با راحتی باشد؛ زیرا ما در حال انجام آن نیستیم. ما فقط میتوانیم سر راه آن قرار نگیریم. مانع این روند نشدن خلاف همهی عادات وجودی ماست. بنابراین این فرآیند میتواند بسیار ناراحت و دشوار باشد.
من این روند را «پاکسازی» مینامم؛ چون در زندگیام آن را اینطور احساس میکنم. مثل این است که هر ذره از ساختار قدیمی من برای معنا کردن دنیا آشکار شده و آن طور که هست، دیده میشود. این امر بهصورت یک سری افکار خیلی ترسناک است (اگرچه بهمرور سرگرمکننده میشود) که کشف کنیم در تمام این سالها، در پس تفکرها چه ساختارهایی وجود داشته است. باورها و فرضیههایی که در اعماق وجود ماست، معمولاً به نظر بیمنطق و احمقانه میآیند. اگرچه بعضی لایهها میتوانند مربوط به سالهای اخیر باشند یا حتی مربوط به ژنتیک یا زمینههای شخصیتی ما. ولی بیشتر آنچه در هستهی مرکزی وجودمان داریم، توسط افکارمان به وجود آمده است. در زمانی که خیلی جوان بودیم و بهاندازهی کافی دانا نبودیم تا متوجه شویم افکارمان احمقانهاند.
یک مثال برای این موضوع میتواند گرایش یک کودک به این باشد که خود را همیشه در همه چیز مقصر بپندارد. من در جوانی باور داشتم که برای بقای من خیلی مهم است که تا حد امکان شبیه اطرافیانم باشم و در شرایط ایدئال حتى اصلاً به چشم نیایم. بهراحتی قابل درک است که چگونه این سازوکار دفاعی در شرایط کودکی من شکل گرفت ولی بهراحتی قابل درک نبود که در پس جنبههای بالغتر شخصیت من، هنوز هم این تفکر وجود داشت و رفتارهای مرا تحت تأثیر قرار میداد.
لایههای بسیاری از این نوع موضوعات در ذهن ما قرار دارد. هر ذهنی هم موضوعات مخصوص به خود را دارد و هم ارتباط منحصربهفرد خود را با احساساتی که در درون ما ذخیره شدهاند. اگرچه به نظر میرسد داشتن این لایهها امری است همگانی، محتوای آن مختص فردی است که درگیر مسئله است. چرا که هرکس مجموعهی باورها و فرضیات خود را دربارهی هویت ساخته است.
نظرات کاربران درباره کتاب زندگی آن سوی باور