استیفن کینگ، یکی از نامدارترین نویسندههای داستانهای سبک وحشت و تخیلی میگوید نویسندهی دانا هنگامی که داستان مینویسد از خود میپرسد :«نوشتن این داستان چه سرنوشتی برای دیگران رقم خواهد زد؟»
این جمله به وضوح نشان میدهد داستانها و ابرقهرمانهای خلق شده بیش از یک قصه و شخصیت پیش میروند و بر زندگی مردم تاثیرگذار هستند. استیفن کینگ با تکیه بر این اصل، داستان طویل هفتتیرکش را آفریده است که خواننده را وارد فضایی فرازمینی و دهشتناک میکند.
کتاب هفتتیرکش (برج تاريك 1) اثر استیفن کینگ است که بهعنوان اولین کتاب مجموعهی «برج تاریک» با نام اصلی The Dark Tower: The Gunslinger در سال 1982 منتشر شد. این کتاب نیز مانند سایر آثار استیفن کینگ در ژانر وحشت و تخیلی نگاشته شده و داستان در فضایی خلق شده که مشخص نیست در زمین انسانها و یا دنیای دیگری روی میدهد. طی داستان مرد هفت تیرکشی به نام رولند به دنبال مرد دیگری که سیاهپوست است وارد اتفاقهای عجیب و فانتزی میشود. تعقیب و گریز میان این دو نفر سبب میشود رولند در مسیر سفری دور و دراز قرار بگیرد و در پی کشف سوالهایش پیش رود. ابرقهرمان داستان هفتتیرکش علاوهبر اینکه در فضایی پسارستاخیزی آفریده شده معنا و مفهوم زندگی انسانی را نیز جستوجو میکند
کتاب هفتتیرکش شامل پنج داستان مختلف به نامهای «هفتتیرکش»، «ایستگاه فرعی قطار»، «پیشگویی و کوهستان»، «عجیب الخلقهها» و «هفتتیرکش و مرد سیاهپوش» است که شروع کنندهی یکی از پرفروشترین آثار استیفن کینگ است.
مجموعه داستان برج تاریک یکی از برجستهترین آثار استیفن کینگ است که این نویسنده را به شهرت رسانده است. استیفن کینگ برای نوشتن کتاب هفتتیرکش که جلد اول این مجموعه است حدود دوازده سال زمان صرف کرده است و باقی داستان را در شش جلد دیگر منتشر کرده است. به طور کلی مجموعه داستان برج تاریک حدود پنج هزار صفحه است و کتاب دوم و سوم این مجموعه هم به ترتیب با نامهای «انتخاب سوم» و «سرزمین متروک» به فارسی ترجمه شدهاند. استیفن کینگ همراه با این مجموعه، کتابهای دیگری به عنوان لغتنامهی این مجموعه تهیه و تدوین کرده است، زیرا مجموعه داستان برج تاریک سرشار از اصطلاحات و کلمات ابداعی نویسنده است که خواننده برای درک بهتر داستان میتواند از لغتنامهها استفاده کند.
آثار استیفن کینگ علاوهبر اینکه ژانر وحشت ادبیات را تحت تاثیر قرار دادهاند سبب شدهاند سینماگران علاقهمند به فیلمهای فانتزی نیز به سوی داستانهای او جذب شوند. «نیکولای آرسل» Nikolaj Arcel براساس مجموعه داستان برج تاریک فیلم سینمایی اکشن و فانتزی با همان نام کتاب ساخته که در آگوست سال 2017 اکران شد و در آن «ادریس البا» Idris Elba و «متیو مککانهی» ایفای نقش کردهاند. فیلم برخلاف کتاب با استقبال منفی از سوی طرفداران آثار استیفن کینگ و منتقدان روبهرو شد، زیرا بین داستان کتاب و فیلم مغایرت وجود دارد و عدم پیوستگی بین آنها سبب شده دنیای اعجاب انگیز نویسنده بهخوبی به تصویر کشیده نشود.
استیفن کینگ stephen king از برجستهترین نویسندههای ژانر وحشت در سپتامبر 1947 متولد شده است. او از جوانی نوشتن را به طور حرفهای آغاز میکند و با انتشار کتاب Carrie در سال 1974 نام خود را در لیست پرفروشترین کتابها قرار میدهد. استیفن کینگ تا امروز 58 رمان و شش اثر غیرداستانی نوشته است.
آثار کینگ همه در زمینهی ترسناک و فانتزی هستند، بعضی از مفسران ریشهی خلق چنین داستانهایی رو در کودکی او جستوجو میکنند. زمانی که کودک بوده شاهد مرگ یکی از دوستانش بوده که با قطار برخورد میکند. به گفتهی خانوادهاش پس از این حادثه کینگ دچار شوک میشود. هر چند خود نویسنده اظهار کرده از این اتفاق خاطرهای به یاد نمیآورد ولی بعضی آن را بیتاثیر نمیدانند.
استیفن کینگ مجموعه داستان برج تاریک را با الهام از کتابهای «جی.آر.آر. تالکین» مانند «هابیت» نوشته است. او در جوانی بین سالهای 1966 و 1967 کتابهای این نویسنده را مطالعه میکرده و به خلق اثر جدید فکر میکرده است، کینگ در وصف آن دوران از زندگیاش میگوید :«نوزده ساله و جسور بودم. آنقدر جسور بودم که احساس میکردم میتوانم مدتی صبر کنم تا افکارم، شاهکارم را خلق کند. به نظر من، در نوزده سالگی، هر کسی حق دارد جسور باشد، چون هنوز درگیر نتیجهگیریهای مخرب و مرموز نشده است. نوزده سالهها موهایشان را بلند میکنند، مثل مشهورترین خوانندهی شهر لباس میپوشند، اما حقایق را نمیبینند. نوزده سالگی، سن خودخواهی است. در آن سن، سرشار از آرزو و بلند پروازی بودم.»
کینگ با خلق مجموعه داستان برج تاریک قصد داشته جستوجوگریها، سحر و جادوهای داستانهای «تالکین» را ادامه دهد و داستانی حماسی خلق کند. از جمله کتابهای دیگر این نویسنده میتوان به «درخشان علم غیب»، «دلها در آتلانتیس»، «طلسم»، «منطقهی مرده»، «داستانهای پراکنده» و «شکارچی رویا» و «کتاب خواهران کوچک ایلوریا و مرد کت شلوار مشکی» ترجمه ماندانا قهرمانلو اشاره کرد که نسخه الکترونیک آنها در سایت و اپلیکیشن فیدیبو برای خرید و دانلود موجود است.
On Writing: A Memoir of the Craft نیز اثری دیگر از استیفن کینگ است که چگونگی نویسنده شدنش را توضیح میدهد و راهکارهایی برای نوشتن ارائه میدهد.
استیفن کینگ نویسندهی پرآوازهای است که کتابهایش جوایز و افتخارات زیادی را برای او به ارمغان آوردهاند. تا امروز بیش از 350 میلیون نسخه از کتابهای او در سراسر دنیا به فروش رفته و بسیاری از هنرمندان و دیگر نویسندگان از آثار او الهام گرفتهاند. استیفن کینگ طی سالهای فعالیتش موفق به دریافت «جایزه برام استوکر»، «جایزه جهانی داستانهای فانتزی» و «جایزه انجمن داستانهای فانتزی انگلیسی» شده است. همچنین کینگ در سال 2003 از سوی «بنیاد ملی کتاب آمریکا» مدال جایزه ملی کتاب را دریافت کرد و در سال 2007 هم سازمان نویسندگان معمایی امریکا جایزه استاد برتر را به او اهدا کرد. در سال 2015 نیز استیون کینگ برای مشارکت و تاثیرش در ادبیات مدال هنر را از آکادمی ملی NEA آمریکا دریافت کرد.
کتاب هفتتیرکش را ندا شادنظر به فارسی ترجمه کرده و نشر افراز آن را منتشر کرده است. نسخه الکترونیک کتاب هفتتیرکش در همین صفحه برای خرید و دانلود موجود است. ندا شادنظر مترجم جوانی است که ترجمهی سایر آثار استیفن کینگ را در کارنامهی خود دارد. او دربارهی درونمایهی داستان هفتتیرکش در مصاحبهای بیان کرده است :«کتاب به نقد دنیای مدرن میپردازد. مانند سایر آثار کینگ به نقد مدرنیسم و جدایی بشر از سنت ها میپردازد. این اثر می خواهد نشان دهد که چه طور انسان سنت و ریشههای خود را فراموش کرده است. «برج تاریک» سمبل آرمانشهر انسان است، و قهرمان نیز در این کتاب به دنبال پیدا کردن این برج است.»
از جمله کتابهای دیگری که ندا شادنظر ترجمه کرده است میتوان به «قلهها و درهها، راهی برای مدیریت لحظههای خوب و بد زندگی و دستیابی به آنچه میخواهید» نوشتهی «اسپنسر جانسون» و داستانهای مختلف مجموعه «خاطرات یک بیعرضه» از جمله «دفترچه قرمز»، «دفترچه آبی» و «دفترچه سبز» اثر «جف کینی» اشاره کرد که کتاب الکترونیکی و پی دی اف همهی آنها در سایت و اپلیکیشن فیدیبو برای خرید و دانلود موجود هست.
با قاطرش تا وسط خیابان آمد. خاک درون پوتینهایش را خالی کرد. مشکهای آبش از رکاب قاطر آویزان بود. مقابل بار شب ایستاد. آلیس آنجا نبود. به دلیل طوفان کسی به بار نیامده بود. ظرفهای کثیف دیشب هنوز روی میزها بود. آلیس هنوز سالن بار را تمیز نکرده بود و از آنجا بویی مانند بوی سگ خیس به مشام میرسید.
خرجین قاطرش را از دانههای خشک و برشتهی ذرت پر کرد. چهار سکهی طلا بر پیشخوان بار گذاشت. آلیس پایین نیامد. صدای پیانوی شب به سکوت دعوتش کرد. به خیابان بازگشت و خرجین را محکم به پشت قاطر بست. احساس کرد چیزی راه گلویش را بسته است. هنوز هم میتوانست از دامی که برایش گسترده بودند، بگریزد، اما شانس کمی داشت. به هر حال از نظر مردم شهر، او مداخلهگر بود.
از کنار ساختمانهای فرسوده و ساکت با پنجرههای بسته گذشت و احساس کرد از میان شکافها و درزها چشمهایی به دقت او را مینگرند. در تول، مرد سیاهپوش در مقام خدا بود. آیا این فقط طنزی رایج یا نشانهی نومیدی بود؟ این سوال اهمیت بسیاری داشت.
از پشت سرش صدای فریادی بلند و عاجزانه را شنید و ناگهان درها خود به خود باز شدند. پس دام را گسترده بودند. مردانی با شمشیر و لباسهای کثیف، زنانی با لباسهای گشاد و مندرس بیرون آمدند. بچهها در پی والدینشان میدویدند. در دست هر یک چوب یا چاقو بود.
او خود به خود واکنش نشان داد. درحالی که هفت تیرهایش را از غلاف بیرون میآورد، بر پاشنه چرخید. این آلیس بود که با چهرهی ناخوشایند و کریه و زخم روی پیشانیاش به سوی او میآمد. کسی او را گروگان گرفته بود؛ چهرهی غیرعادی و نامانوس شب از بالای شانههای و پیدا بود.
فرمت محتوا | epub |
حجم | 1.۷۰ مگابایت |
تعداد صفحات | 231 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۰۷:۴۲:۰۰ |
نویسنده | استیفن کینگ |
مترجم |