0
امکان مطالعه در اپلیکیشن فیدیبو
دانلود
بازی های خطرناک

معرفی، خرید و دانلود کتاب بازی های خطرناک

نویسنده:
اغوز آتای
درباره بازی های خطرناک

«عدم، آیینه، عالم عکس و انسان

چو چشم عکس در وی، شخص، پنهان

تو چشم عکسی و او نوردیده است

به دیده، دیده‌ای را ، دیده، دیده است.

برای او و تمام آن‌هایی که خوابیده بیدارند.»

این جملات از گلشن راز شیخ محمود شبستری است که عین له غریب در آغاز ترجمه‌ی خود از کتاب بازی‌های‌خطرناک اغوز آتای نویسنده‌ی ترک زبان مشهور آورده است. کتابی که یکی از آثار برجسته‌ی ادبیات پست مدرن ترکیه است. اگر خواندن این کتاب را آغاز کنید نمی‌توانید آن را زمین بگذارید.

‌درباره‌ی کتاب بازی‌های خطرناک اثر اُغوز آتای

بازی‌های خطرناک که در انگلیسی با نام «dangerous games» شناخته می‌شود اولین بار سال 1973 با عنوان اصلی «Tehlikeli Oyunlar » به زبان ترکی استانبولی منتشر شد. این رمان یکی از پیچیده‌ترین داستان‌های ترکی است که به روش جریان سیال ذهن نوشته‌شده است. علیرضا سیف‌الدینی یکی از مترجمان این کتاب به فارسی درباره‌ی اغوز اتای وکتاب بازی‌های خطرناک گفته است: «این نویسنده کارهای نو کرده است. رمانی که من از او ترجمه می‌کنم ترکیبی از نمایشنامه، داستان و قصه است که به‌صورت تطبیقی کارشده است. ترجمه این کتاب رو به اتمام است. »

این داستان پر از مونولوگ‌های مختلف است و زبان ذهنی درگیر و آشفته نوشته‌شده است. شخصیت اصلی داستان که فردی به‌نوعی اجتماع گریز است به شکلی درهم و پراکنده از خاطراتش، ماجراهای عاشقانه‌اش و نظراتش حرف می‌زند. این داستان فراز و نشیب‌های زیادی دارد در بعضی جاها بسیار خواندنی و جذاب است و در بعضی از قسمت‌ها کند پیش می‌رود. ‌اغوز اتای در این کتاب از نگاه شخصی ناراضی و با خصوصیات نامتعارف شرایط اجتماعی، فرهنگی ، سیاسی محیط اطراف را روایت می‌کند.

مروری بر فصل‌های کتاب بازی‌های خطرناک

بازی‌های خطرناک در چهار بخش اصلی نوشته‌شده است که هریک به چند فصل تقسیم‌شده است:

قسمت اول

فصل اول: آلونک

فصل دوم: زن مطلقه

فصل سوم: جناب سرهنگ حسام‌الدین

فصل چهارم: وطن

فصل پنجم: قهوه خونه

فصل ششم: بیلگه

قسمت دوم

فصل هفتم: سوگی و غیره ..

فصل هشتم: آقا سلیم

فصل نهم: نور شمع

فصل دهم: جواهرات

قسمت سوم

فصل یازدهم: بازیچه‌ی تنهایی

فصل دوازدهم: حالا گیرت انداختم

فصل سیزدهم: ترس

فصل چهاردهم: بازی بزرگ

قسمت چهارم

فصل پانزدهم: بهین داشته

فصل شانزدهم: شام آخر

فصل هفدهم: سقوط

فصل هجدهم: جناب سرهنگ وارد می‌شود.

‌در بخشی از کتاب بازی‌های خطرناک می‌خوانیم

امروز"، انسانیت. درگذشت. طی خبری که هم‌اکنون به دستمان رسید، انسانیت، از پس جدالی تنگاتنگ به سالیانی دراز دیروز از پای درآمده و چشم از جهان فروبست. روز اول این خبر هنوز تیتر همه روزنامه‌ها و برنامه‌های خبری تلویزیون نبود، چرا؟ برا اينکه هنوز هیچ کی باورش نمی‌شد که کار به اینجا کشیده، یعنی درواقع هیچ کی نمی‌خواست که باور کنه. تا چند روز بعدش ورد زبون همه همین بود؛ انسانیت" مرد؟ نه بابا." تا این‌که بعد یه هفته‌ای آروم آروم شک و شبهه مثل یه خوره افتاد به جون همه و انسانیت" هم مرد؟" انسانیت" هم مگه می‌میره؟" و امثال این شد تیتر اول همه روزنامه‌ها تا پشت‌بند این مردم با تلفن و تلگراف و نامه برا اطلاع از آخرین وضعیت انسانیت دست از سر مسئولین این روزنامه‌ها ورندارن. حالا دیگه همه از صحت این خبر تلخ مطلع بودن، حتا اونا که اولش این‌رو یه بازی خبری، یه فحوای کلام، یه مغلطه یا چیزی ازاین‌دست به‌حساب آورده و به‌کل جدیش نگرفته بودن. بله. اون روز انسانیت، دیگه بین ماها نبود. البته از طرفی بودن کسایی هم که این خبر در کل براشون هیچ اهمیتی نداشت. مثلاً اونایی که از خیلی وقت پیشا برا هميشه از انسانیت ناامید شده بودن و مأیوس، یا اونایی که از ابتدابه‌ساکن اصلاً متوجه وجود انسانیت نبودن که حالا هم عدم وجودش براشون اهمیتی داشته باشه. اما به‌هرحال برا عموم جامعه این" فقدان عظیم غمی جانکاه بود چرا که با وقوعش امید به روشنی و سعادت عرصه را به آنی بر ترس از تاریکی و ظلمت خالی کرده بود." حتا برا بعضیا وخامت قضیه انقدر جدی بود که از" تصور عالمی بدون انسانیت اظهار عجز کرده و بر این اساس در اوهامی از پنداری آخرالزمانی غوطه می‌خوردند." البته به نظر من برا یه همچین قضاوتایی هنوز زوده برا این‌که درسته که انسانیت دیگه بین ماها نیست ولی خب یاد و خاطرش هنوز به خاطرمون هست که: یعنی هنوز ماها هستیم که برا بچه هامون تعریف کنیم که یه روزی یکی بود به اسم انسانیت که نفس می‌کشید، که فکر می‌کرد که.... که دوست داشت. یعنی من یکی که هنوز اون روی ماهش رو از یاد نبردم. بدون این‌که اسم‌ورسمش رو معلوم کنه تو همین کوچه‌پس‌کوچه‌ها پرسه زده و بر هر من و مایی که برا حفظ انسانیت دست‌به‌کاری می‌زدیم یکی یه دونه از اون لبخندای ملیحش رو نثار می‌کرد.

درباره‌ی اُغوز آتای نویسنده‌ی کتاب بازی‌های خطرناک

اغوز اتایoguz atay یکی از برجسته‌ترین نویسندگان ادبیات ترکیه و از پیشگامان رمان‌نویسی مدرن در این کشور بود. اغوز اتای سال 1934 در کاستامونوی ترکیه متولد شد. پدرش قاضی بود و عضو حزب جمهوری‌خواه هم بود. اغوز آتای دوران کودکی خود را در آنکارا گذراند و تحصیلاتش را تا دیپلم در همین شهر ادامه داد . او سپس به دانشگاه استانبول رفت و مدرک مهندسی عمران خود را از این دانشگاه دریافت کرد. او سال‌ها در همین دانشگاه به‌عنوان عضو هیئت‌علمی فعالیت می‌کرد.

اغوز اتای اولین رمانش را سال 1971 منتشر کرد. رمان جدا افتاده مشهورترین اثر او هم هست و در نظرسنجی یونسکو به‌عنوان برجسته‌ترین رمان ادبیات قرن ترکیه انتخاب شد. این کتاب تاکنون یک‌بار به هلندی، یک‌بار به آلمانی و تحت عنوان «disconnected» به انگلیسی برگردانده شده است.

او آغاز نسلی از ادبیات ترکیه است که به فرهنگ غربی و سکولاریسم علاقه نشان داد و اثری از آموزه‌های دوران عثمانی در آثارش به چشم نمی‌خورد. پس از انتشار آثار او بود که بسیاری از نویسندگان ترک‌زبان به شیوه‌های جدید روی آوردند و جریان جدیدی در ادبیات ترکیه شکل گرفت اغوز اتای چندین داستان کوتاه و نمایشنامه نیز در کارنامه دارد. از میان آثار برجسته‌ی این نویسنده می‌توان به «زندگی یک دانشمند: مصطفی اینان» و «انتظار برای آتش» اشاره کرد. اغوز آتای سال 1997 براثر تومور مغزی و پیش از آنکه بتواند آخرین کتاب خود را به پایان برساند درگذشت.

ترجمه‌ی کتاب بازی‌های خطرناک به فارسی

ادبیات ترکیه به ادبیات ایرانی بسیار نزدیک است و مردمان ترکیه اشتراکات فرهنگی، اجتماعی و مذهبی زیادی با ایرانیان دارند ازاین‌رو ادبیات ترکیه در ایران با استقبال مواجه شده است. عین له غریب مترجم توانمند کشورمان سال 90 کتاب بازی‌های خطرناک را به فارسی برگرداند تا مخاطب ایرانی هرچه بیشتر به ادبیات کشور همسایه دسترسی داشته باشد و با آن آشنا شود. علیرضا سیف‌الدینی مترجم ، نویسنده و منتقد ادبی معاصر نیز  کتاب بازی‌های خطرناک را به فارسی برگردانده است

انتشارات نگاه کتاب بازی‌های خطرناک را با ترجمه‌ی عین له غریب  عرضه کرده و در اختیار علاقه‌مندان قرار داده است.

چرا باید کتاب بازی‌های خطرناک را خواند؟

بازی‌های خطرناک یک اثر ادبی خاص است. هرچند نویسنده‌ی آن در ایران بسیار کم شناخته‌شده است اما بنیان‌گذار یک جریان ادبی خاص بوده و اثرش یکی از آثار بسیار ارزشمند ادبیات مدرن ترکیه است. این کتاب نه‌تنها لذت خواندن یک داستان جذاب را به خواننده می‌دهد بلکه راه او را برای آشنایی با سبکی خاص و نگاهی نو باز می‌کند. اغوز آتای که به‌نوعی استاد اورهان پاموک نویسنده‌ی مشهور این روزهای ترکیه به شمار می‌رود و پاموک الهامات بسیاری از سبک او گرفته است نویسنده‌ای ارزشمند است که هرچند آثار زیادی در کارنامه ندارد اما ردپایی پررنگ از خود در سیر تحول ادبیات ترکیه به‌جای گذاشته است.

کتاب بازی‌های خطرناک در دسته‌ی کتاب‌های داستان ترکی قرار دارد.

کتاب بازی‌های خطرناک مناسب برای گروه سنی بزرگ‌سال است.

تعداد صفحات نسخه‌ی چاپی کتاب 864 صفحه است که با مطالعه‌ی روزانه 20 دقیقه می‌توانید این کتاب را در 43 روز بخوانید.

کتاب بازی‌های خطرناک جزو کتاب‌های حجیم و بلند با موضوع داستان ترکی است. این کتاب برای افرادی که وقت بیشتری برای مطالعه دارند و می‌خواهند در زمینه‌ی  داستان ترکی زمان بیشتری را به مطالعه اختصاص دهند انتخاب مناسبی است.

آنچه در بالا خواندید بررسی و نقد کتاب بازی‌های خطرناک اثر اُغوز آتای بود.خرید و دانلود این اثر در همین صفحه امکان‌پذیر است. برای مطالعه‌ی دیگر کتاب‌ها در زمینه‌ی داستان ترکی می‌توانید به قسمت دسته‌بندی کتاب‌ها مراجعه و کتاب‌های این موضوع را یکجا مشاهده کنید.

 

دسته‌ها:

شناسنامه

فرمت محتوا
epub
حجم
4.۹۲ مگابایت
تعداد صفحات
864 صفحه
زمان تقریبی مطالعه
۲۸:۴۸:۰۰
نویسندهاغوز آتای
مترجم عین له غریب
ناشرانتشارات نگاه
زبان
فارسی
تاریخ انتشار
۱۳۹۳/۰۴/۱۷
قیمت ارزی
3 دلار
قیمت چاپی
39,000 تومان
مطالعه و دانلود فایل
فقط در فیدیبو
epub
۴.۹۲ مگابایت
۸۶۴ صفحه

نقد و امتیاز من

بقیه را از نظرت باخبر کن:
دیگران نقد کردند
5
از 5
براساس رأی 6 مخاطب
5
ستاره
100 ٪
4
ستاره
0 ٪
3
ستاره
0 ٪
2
ستاره
0 ٪
1
ستاره
0 ٪
3 نفر این اثر را نقد کرده‌اند.
5

لطفا کتاب ناکامان اثر آغاز آقای رو هم بزارید ممنون میشم

5

از بهترین آثار نویسنده اش این کتابه

5

یکم چرته

5
(6)
350,000
تومان
%30
تخفیف با کد «HIFIDIBO» در اولین خریدتان از فیدیبو

گذاشتن این عنوان در...

قفسه‌های من
نشان‌شده‌ها
مطالعه‌شده‌ها
بازی های خطرناک
بازی های خطرناک
اغوز آتای
انتشارات نگاه
5
(6)
350,000
تومان