«ما که جنگ را از سرگذراندیم میدانیم فهماندن حقیقت جنگ به کسانی که، از بخت نیک، این تجربه را نداشتند، چه اندازه دشوار است. میدانیم که زبان از عهده برنمیآید، ناتوانی اغلب غلبه میکند و سرانجام، میبینیم که این تجربهای انتقال ناپذیر است.»
«ريشارد كاپوشچينسكی» روزنامهنگار برجستهی لهستانی با اعتقاد بر این حرف کتاب «امپراتور» را دربارهی بخشی از تاریخ و رویدادهای اجتماعی اتیوپی به نگارش درآورده است که یکی از مهمترین جستارهای ادبی و تاریخی به حساب میآید.
کتاب «امپراتور و بازی امپراتور» The Emperor اثر «ريشارد كاپوشچينسكی» سال 1978 منتشر شده است. این اثر روایت حکومت «هایله سلاسی» آخرین امپراتور اتیوپی و آخرین شاه حبشه است که حدود شصت سال بر اتیوپی حکمرانی کرد. دولت این فرد را یک کودتای مارکسیستی نابود کرد و پس از آن سیستم حکومت اتیوپی به جمهوری دمکراتیک خلق تبدیل شد. «ريشارد كاپوشچينسكی» براساس تجربهاش از سالها روزنامهنگاری و حضور در کودتاهای مختلف این اثر را به نگارش درآورد. او نظرات مخالفان و موافقان «هایله سلاسی» را در این کتاب بازگو میکند و تصویری از اوضاع اجتماعی، سیاسی و اقتصادی آن زمان اتیوپی ترسیم میکند. «ريشارد كاپوشچينسكی» خود در این کشور حضور داشته است و به همین دلیل توانسته سقوط رژیم آن دوران اتیوپی را اینچنین واضح و گویا تعریف کند. او در مدتی که در این کشور زندگی میکرد چگونگی فرمانروایی این امپراتور و چرایی سقوطش را بررسی کرد و براساس برداشتهایش این اثر را در لهستان منتشر کرد. کتاب «امپراتور و بازی امپراتور» درواقع یک گزارش ادبی بلندی است که پس از انتشارش یکی از بهترین کتابهای جهان شناخته شد.
چاپ اول این اثر به روایت مجلهی تایم الهامبخش اتحادیه آزاد کارگران لهستان شد به همین دلیل این نویسنده را ممنوع القلم کردند. در ابتدا این اثر گفتوگو «بیل بوفورد»، سردبیر مجله گرانتا با «ريشارد كاپوشچينسكی» که در شمارهی بهار 1987 به چاپ رسیده به فارسی ترجمه شده است. این مقاله بسیار خواندنی است زیرا خواننده را با خط فکری این نویسنده آشنا میکند، «ريشارد كاپوشچينسكی» در این گفتوگو از کودکیاش و خاطراتش میگوید و داستان نوشتن هرکدام از کتابهایش را شرح میدهد. همچنین در انتها این کتاب نمایشنامهای با عنوان بازی امپراتور آورده شده است که به تأثیر از محتوای این کتاب نگاشته شده است. «مايكل هيستينگز» و «جاناتان ميلر»، یکی از پیشروان کارگردانی اپرا در جهان کارگردانهای این تئاتر هستند.
«ريشارد كاپوشچينسكی» Ryszard Kapuscinski روزنامهنگار و شاعر لهستانی در سال 1932 در شهر پیسنک به دنیا آمد. او کودکی سختی را گذراند و در همان زمان طعم گرسنگی، آوارگی و بیعدالتی را چشید. زندگیاش دائماً در تلاطم و اتفاق جدید بود، از نوجوانی به نوشتن علاقه داشت و متنهایش را در مطبوعات منتشر میکرد. او تحصیلاتش را در رشتهی تاریخ به سرانجام رساند و پس از آن تمام عمرش را وقف روزنامهنگاری کرد. «ريشارد كاپوشچينسكی» به نقاط ناامن دنیا سفر کرد و دربارهی فساد و دیکتاتوریها مینوشت. او سال 1957 به آفریقا رفت و پس از آن به پنجاه کشور دیگر سفر کرد. او زندگی پربار و پرفرازونشیبی داشت که با رویدادهای سیاسی حاکم بر جهان گره خورده بود. او در 74 سالگی به دلیل ابتلا به سرطان در ژانویه سال 2007 درگذشت.
«ريشارد كاپوشچينسكی» یکی از برجستهترین پیشکسوتان خبرنگاران خارجی است که نامزد جایزه نوبل شد. او از دوستان نزدیک «گابریل گارسیا مارکز»، نویسنده و فعال سیاسی کلمبیایی بود و بارها به دیدار او در آمریکای جنوبی رفت. او طی سالها فعالیتش در حوزهی خبرنگاری نظارهگر 27 انقلاب و کودتا بود و چهل بار به زندان افتاد. او همواره برداشتهایش را دفترچههای همراهش مینوشت و آنها که اندیشهی زیادی در خود نهفته داشتند، را منتشر میکرد. این نویسنده علاوه بر فعالیت در حوزهی روزنامهنگاری شعر نیز میسرود و چندین مجموعه اشعار از خودش به یادگار گذاشت.
کتاب «شاهنشاه» از آثار دیگر «ريشارد كاپوشچينسكی» است که با ترجمهی «بهرنگ رجبی» از سوی «نشر ماهی» منتشر شده است؛ نسخهی الکترونیک این اثر نیز در سایت و اپلیکیشن فیدیبو برای خرید و دانلود موجود است. این کتاب روایت سالهای آخر حکومت «محمدرضا پهلوی» در ایران است و وقایع اجتماعی و سیاسی دههی چهل و پنجاه قرن سیزدهم ایران را به تصویر میکشد.
بلی، انقلاب میتواند رخ دهد، انقلابهایی که به نام عدالت شروع میشود و گونهای اصلاحات عادلانه نیز به همراه میآورد مثلاً سالازار در پرتغال و انقلاباتی هم هست که موفق نمیشود. اما علاقهی من بیشتر متوجه راز تاریخ است: اصلاً چرا انقلاب روی میدهد؟ در حبشه انقلاب به علت بالا رفتن بهای بنزین به پا شد، اما بهای بنزین سالها بود که بالا میرفت، پس چرا ناگهان انقلاب شد؟
آیا میتوان اوضاع سیاسی کشورهایی را که در کتابهایتان از آنها بحث کردهاید با اوضاع سیاسی لهستان قیاس کرد؟ دربار فاسد هیلا سلاسی شباهتی به دیوانسالاری فاسد ورشو ندارد؟ یا تجدد و نوآوری بیمنطق و جنونآمیز شاه ایران یادآور ریختوپاشهای بیحساب دههی هفتاد گیر نیست؟ آیا در سفرهای خود در افریقا متوجه این تشابهها بودید؟
در افریقا به مردمی برمیخورید که برای استقلال خود میجنگند؛ میکوشند سنتهای خود را حفظ کنند و هویت ملیشان را مستقر سازند. نه، من در پی توازی و تشابه نبودم.
ولی خبر دارید که خوانندگان لهستانی به این تشابهها توجه دارند و کتابهای شما را کمابیش بهصورت کنایه و تمثیل میخوانند؟
نه، تمثیلی در کار نیست. البته ناگزیر شباهتهایی وجود دارد.
با خوانندگان خود در لهستان چه نوع رابطهای دارید؟ بهبیاندیگر، آیا بهزعم شما، تجربهی نویسندگی در لهستان باتجربهی نویسندگی در اروپای غربی متفاوت است؟
بله، بله، خیلی تفاوت دارد. مثالی میآورم. چندی پیش از من دعوت شد در شهرکی بیرون ورشو قطعاتی از کارهای خود را بخوانم. برنامه قرار بود ساعت پنج آغاز شود و من نیم ساعتی زودتر رسیدم. بااینحال، ورود به تالار سخنرانی ناممکن بود. جای سوزن انداختن نبود. چنان پر شده بود و آنقدر مردم به چهارچوب در فشرده بودند که هیچکس نمیتوانست خارج شود. تا خود را به محل سخنرانی رساندم لهولورده شدم. آنقدر تنه خوردم و به هر سو کشیده شدم که همهی دگمههای لباسم افتاد، پیراهنم درید و عینکم گم شد. حدود ساعت پنج و نیم بالاخره شروع به خواندن کردم.
بامزه است که نویسندگان غربی، بهویژه آمریکاییها، هميشه حسرت نویسندگانی را خوردهاند که زیر یوغ حکومتی خودکامه به سر میبرند، چون اینها، به گفتهی جورج استاینر؛ از «الاهه ی سانسور» الهام میگیرند. کارهای شما ابداً دربند اینگونه الهامات نیست. اما شما از موهبتی برخوردارید که کمتر نویسندهای در غرب از آن نصیب دارد: داستانهای گفتنی و خوانندگانی که مفتون شنیدن آنهایند.
کتاب «امپراتور و بازی امپراتور» اثر «جاناتان ميلر»، «ريشارد كاپوشچينسكی» و «مايكل هيستينگز» را «حسن كامشاد» به فارسی ترجمه کرده و آن را «نشر ماهی» سال 1390 منتشر کرده است. نسخهی الکترونیک این اثر در این صفحه از فیدیبو برای خرید و دانلود موجود است. «حسن كامشاد»، مترجم این کتاب پژوهشگر ادبیات فارسی است و کتابهای متعددی تا امروز تألیف کرده است. او سالها به تدریس در دانشگاه کمبریج مشغول بود و رسالهی دکترایش دربارهی نثر معاصر فارسی بود. ازجمله کتابهایی که او نگاشته است میتوان به «پايهگذاران نثر جديد فارسی»، «مترجمان، خائنان» و «حدیث نفس» اشاره کرد، همچنین او در حوزهی ترجمه نیز بسیار پرکار بوده است. کتاب «ویتگنشتاین ـ پوپر» اثر «ديويد ادموندز» از ترجمههای اوست که نسخهی الکترونیک آنهم در سایت و اپلیکیشن فیدیبو برای خرید و دانلود موجود است.
فرمت محتوا | epub |
حجم | 464.۰۰ بایت |
تعداد صفحات | 255 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۰۸:۳۰:۰۰ |
نویسنده | ریشارد کاپوشچینسکی |
نویسنده دوم | مایکل هیستینگز |
نویسنده سوم | جاناتان میلر |
مترجم | حسن کامشاد |
ناشر | نشر ماهی |
زبان | فارسی |
عنوان انگلیسی | the emperor |
تاریخ انتشار | ۱۳۹۳/۰۳/۳۱ |
قیمت ارزی | 5 دلار |
قیمت چاپی | 13,500 تومان |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |
خواندن کتاب به شما نشان میدهد که خودکامگان تاریخ علیرغم همه تفاوت خاستگاهها، اندیشهها، ایدئولوژیها و سیر حوادث، در باطن بسیار به هم نزدیکند. از این دید، کاراکتر تخیلی ژنرال پیر صد و چند ساله مارکز در پاییز پدرسالار با فرانسیسکو فرانکو در اسپانیا، آناستازیو سوموزا، و رافائل تروخیو در جمهوری دومینیکن و نیز سلاسی بسیار به هم شبیهند.
با سلام و احترام اگر ۵ ستارۀ دیگر هم اضافه بتوان کرد، باز هم کم است. قطع نظر از محتوای کتاب که منحصر بفرد و بینظیر است (مشاهدات دست اول و مستقیم نویسندۀ مرحوم و طرز گزارش آنها)، ترجمۀ آن شاهکار است. سرِ تعظیم به پیشگاه جناب دکتر کامشاد عزیز فرود می آورم. عمر پربارشان دراز باد!
با سلام کتاب بسیار خوب از نامه اول کتاب به قلم بزرگ علوی میشد فهمید بی نظیره لطفا بخوانید تمامی ترجمه های استاد حسن کامشاد عالیه سپاسگذارم
یک کتاب عالی و مسحورکننده بازگوکننده شرایط دربار قبل از انقلاب
جالب توجه بود و برای من کاملا قابل درک و تعمیم پذیر
درود بر شما. کتاب بسیار خوبی است.
کتاب خیلی جالبیه توصیه میکنم
بسیار عالی