کتاب آمریکای دیگر م‍ای‍ک‍ل‌ ه‍ری‍ن‍گ‍ت‍ن‌ نشر انتشارات خوارزمی

نهادهای ایالات متحده آمریکا طوری تنظیم شده اند که ثروت را در دستان طبقه محدودی از مردم متمرکز کنند. در طول تاریخ بشریت، هر دولت یا حکومتی که در مورد انباشت ثروت تمرکزگرا بوده و یا اجازه داده که صنایع وشرکت های عظیم بر سرنوشت مردم اش مسلط باشند، ثروت را به دستان قشر اندکی از مردم آن کشور سپرده است. 

آمریکا یکی از نمونه های این حکومت ها است که سرنوشت خود و مردم اش را به دست شرکت ها و ثروتمندان داده است و با این کار باعث رشد بی رویه و خارج از کنترل آنان شده است. این یکی از اشتباهات دولت آمریکا است. شاید رهبران اولیه آمریکا سعی داشتند کمپانی ها و ثروتمندان را محدود کنند اما این روند در دهه های گذشته برعکس شده و ما هم اکنون تاوان آن را پس می دهیم. دولت آمریکا در دستان ثروتمندان و کمپانی ها است. قوانینی که دولت آمریکا تصویب می کند به نفع آنها است و در این میانه این مردم اند که متضرر می شوند.

فقر در آمریکا در حال تبدیل شدن به یک بحران اجتماعی بزرگ است. این بحران یک شبه روی نداده و ریشه آن از عمق نظام سرمایه داری سود محور جنگ طلب تغذیه می شود. آمریکا همیشه در مقایسه با اغلب کشورهای صنعتی دنیا دچار فقر فراگیرتری بوده است. برای مثال در اواسط دهه نود نرخ فقر در آمریکا در حدود دو برابر میزان آن در کشورهای منطقه اسکاندیناوی و 1/3 برابر نرخ فقر در ژاپن بود. با این حال بیش از 42 درصد از ثروت آمریکا تحت کنترل حدود یک درصد از جمعیت سرمایه دار این کشور است. چهارصد ثروتمند آمریکایی بیش از یک تریلیون دلار ثروت دارند و متوسط درآمد هر یک از آنها حدود سه و نیم میلیارد دلار است.