
زنی چهلوسهساله بودم با بدنی سالم که در طول هفته تماموقت بهعنوان ماساژدرمان مشغول کار بودم و در تعطیلات آخر هفته هم برای تفریح کوهنوردی میکردم. یک روز صبح با مفصلی متورم در کف پایم از خواب بیدار شدم، بهطوریکه حتی پوشیدن کفش هم برایم دردآور بود. عجیب بود، اما تصور میکردم که این وضعیت گذراست. فکرش را هم نمیکردم که درد در پنجۀ هردو پایم و بعد در دستهایم و سپس سرتاسر بدنم پخش شود. بعد از گذشت شش ماه دیگر نمیتوانستم بدون لنگیدن راه بروم، در یک شیشه را باز کنم، ماهیتابهای را بلند کنم یا حتی دستهایم را بالای سرم دراز کنم. هر روز صبح طوری از روی تخت بلند میشدم که انگار نودسالهام. هر شب مفصلی در جایی از بدنم ملتهب میشد و برای اینکه از شدت درد نفسم بند نیاید و به گریه نیفتم، مجبور بودم آن را ببندم و بیحرکت نگه دارم. اگر التهاب در مچ دستم بود، از مچبند استفاده میکردم؛ اگر در شانهام بود، از آویز دست شانهای؛ اگر در زانوهایم بود، مجبور بودم تمام طول شب پاهایم را بیحرکت نگه دارم و اگر در فکم، دیگر نمیتوانستم برای خوردن و یا صحبت کردن دهانم را باز کنم. آرتریت روماتوئید تمام بدن و زندگیام را از من گرفته بود. در طی این چهل و سه سال زندگی و پیش از ابتلا به این بیماری، فکر میکردم که میدانم معنی درد چیست، درحالیکه هیچچیز نمیدانستم.
| فرمت محتوا | pdf |
| حجم | 2.۰۰ کیلوبایت |
| تعداد صفحات | 146 صفحه |
| زمان تقریبی مطالعه | ۰۰:۰۰ |
| نویسنده | آیلین لرد |
| مترجم | نسـرین ذاکری |
| مترجم دوم | نرگس فاطمی |
| ناشر | زرنوشت |
| زبان | فارسی |
| تاریخ انتشار | ۱۴۰۴/۰۹/۱۰ |
| قیمت ارزی | 5 دلار |
| قیمت چاپی | 210,000 تومان |
| مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |