
گاهي در زندگيمان، بعد گذشت از برف و باران شديد، وقتي به يك پناهگاه مي رسيم، احساس مي كنيم كه ديگرمشكلي نيست و تمام سختي راه را پشت سر گذاشته ايم و همه چيز آرامش خود را پيدا كرده است! ديگر حاضر نيستيم از آن پناهگاه دل بكنيم يا اينكه اجازه بدهيم كسي آن را از ما بگيرد! و اگردر اتفاقي باد شديدي پناهگاهمان را خراب كند، اينقدر نااميد مي شويم كه فكر مي كنيم آخر خط است! ديگر نمي توانيم به زندگي ادامه بدهيم، فقط منتظر مي مانيم كه از بقيه انتقام بگيريم و چه زود صبر و شكيبايي را فراموش مي كنيم و تنها دنبال راهي هستيم براي خلاصي از اين زندگي، و يادمان مي رود كه اين باران يك روزي بند مي آيد و آفتاب جايش را مي گيرد ، شايد به جاي آن پناهگاه، خداوند قصري از نور را برايمان آماده كرده باشد.
| فرمت محتوا | pdf |
| حجم | 1.۴۹ کیلوبایت |
| تعداد صفحات | 336 صفحه |
| زمان تقریبی مطالعه | ۰۰:۰۰ |
| نویسنده | مریم جعفرنیا |
| ناشر | ندای الهی |
| زبان | فارسی |
| تاریخ انتشار | ۱۴۰۴/۰۸/۱۹ |
| قیمت ارزی | 3 دلار |
| مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |