
بارانی که از صبح تا غروب روی زمین داغ و تفتیده می بارید، باعث شده بود تا شهر مثل چای در قوری دم بکشد. شهر دم کرده بود. داشت به زور نفس- نفس میزد و به داغ شده و نشده اش اعتراف میکرد. شب شده بود؛ یک شب شرجی تابستانی.
| فرمت محتوا | pdf |
| حجم | 1.۲۸ کیلوبایت |
| تعداد صفحات | 160 صفحه |
| زمان تقریبی مطالعه | ۰۰:۰۰ |
| نویسنده | محسن اصفهانی |
| ناشر | نشر شالگردن |
| زبان | فارسی |
| تاریخ انتشار | ۱۴۰۴/۰۸/۰۸ |
| قیمت ارزی | 4 دلار |
| مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |