
پیرمرد راننده دوان دوان به سمت ماشین می رفت. تکه پارچه ای را روی سرش گرفته بود تا بلکه لباس فرمش کمتر خیس شود. سعی می کرد پاهایش را بر روی زمین محکم نگه دارد تا باد او را به زمین نزند. خود را به ماشین رساند، روی صندلی و پشت فرمان نشست، ماشین را روشن کرد و منتظر ماند. آن شب گویی سیاه تر از همیشه بود.
| فرمت محتوا | pdf |
| حجم | 978.۰۰ بایت |
| تعداد صفحات | 64 صفحه |
| زمان تقریبی مطالعه | ۰۰:۰۰ |
| نویسنده | سجاد سلیمانی |
| ناشر | نشر شالگردن |
| زبان | فارسی |
| تاریخ انتشار | ۱۴۰۴/۰۸/۰۸ |
| قیمت ارزی | 2 دلار |
| مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |